Dictiornary-Farsi | قابل سفت شدن در مقابل حرارت | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (13 milliseconds)

English	Persian
thermosetting	قابل سفت شدن در مقابل حرارت


Other Matches

thermostability	قابلیت استحکام در مقابل حرارت
stenothermy	کم مقاومتی در مقابل تغییرات حرارت
thermoplasticity	قابلت ارتجاع یا نرمش پذیری در مقابل حرارت
stenotherm	موجود غیر مقاون در مقابل تغییرات شدید درجه حرارت
exorable	قابل تحریک در مقابل التماس
thermoplastic	قابل ارتجاع یا نرمش پذیردراثر حرارت
sense	روشن کردن تابلوی مقابل کامپیوتر قابل بررسی است
senses	روشن کردن تابلوی مقابل کامپیوتر قابل بررسی است
sensed	روشن کردن تابلوی مقابل کامپیوتر قابل بررسی است
exchangeable	درایو دیسک با پوش قابل حرکت . در مقابل دیسک ثابت
gastight	غیر قابل نفوذ در مقابل گاز عایق گاز
covenant real	شرطی در یک سند که وراث مشروط علیه را در مقابل مشروطه یا خریدار متعهدمیکند شرط قابل تسری به وراث
exothermal	حرارت زا تشکیل شده در اثر حرارت
exothermic	حرارت زا تشکیل شده در اثر حرارت
thermal stress	ازمایش اثر حرارت تشعشعی رادیواکتیویته مقاومت درمقابل اثر فرساینده حرارت
pyrolysis	تغییر شیمیایی در اثر حرارت تجزیه در اثر حرارت اتشکافت
temperatures	حرارت
warms	با حرارت
fire	حرارت
warmest	با حرارت
warmed	با حرارت
warm	با حرارت
heats	حرارت
heat	حرارت
adust	با حرارت
ardor	حرارت
fires	حرارت
fired	حرارت
fervidity	حرارت
warmth	حرارت
clammy	بی حرارت
verve	حرارت
mettlesome	با حرارت
vehemence	حرارت
fervidness	حرارت
hotness	حرارت
ardour	حرارت
temperature	حرارت
enthrusiasm	حرارت
pyogenic	حرارت زا
calorification	تولید حرارت
calorimeter	حرارت سنج
heats	حرارت دادن
heat absorption	جذب حرارت
zeal	ذوق حرارت
heat	گرما حرارت
heat	حرارت دادن
central heating	حرارت مرکزی
strenuousness	حرارت و اصرار
calefactory	حرارت بخش
impetuosity	تندی حرارت
ardency	شور و حرارت
impressment	جدیت حرارت
energetically	از روی حرارت
initiative	شوق و حرارت
fervently	از روی حرارت
initiatives	شوق و حرارت
heat unit	واحد حرارت
heat transfer	انتقال حرارت
heat of hydration	حرارت ئیدراسیون
heat expansion	انبساط حرارت
heat exchange	تبادل حرارت
heat economy	اقتصاد حرارت
heat drop	افت حرارت
heat conductor	هادی حرارت
heats	گرما حرارت
temperatures	درجه حرارت
thermotherapy	حرارت درمانی
temperature	درجه حرارت
low heat cement	سیمان کم حرارت
gradient	افت حرارت
thermometers	حرارت سنج
steamier	پر حرارت پر بخار
steamiest	پر حرارت پر بخار
steamy	پر حرارت پر بخار
enthalpy	حرارت فعال
ginger	تندی حرارت
gradients	افت حرارت
thermophysics	فیزیک حرارت
interchange of heat	تبادل حرارت
transformation of heat	تبادل حرارت
thermometer	حرارت سنج
expansion heat	حرارت انبساط
actinometre	حرارت سنج
actinometer	حرارت سنج
thermoregulation	تنظیم حرارت
vis-a-vis	مقابل
in the front <adv.>	در مقابل
title	مقابل
at the front <adv.>	در مقابل
in front <adv.>	در مقابل
in consideration of	در مقابل
fore <adv.>	در مقابل
at front <adv.>	در مقابل
versus prep	در مقابل
titles	مقابل
opposites	مقابل
at the fore <adv.>	در مقابل
as opposed to	در مقابل
opposed	مقابل
versus	در مقابل
vis a vis	مقابل
opposite	مقابل
anti	در مقابل
as compared to	در مقابل
recoverable item	وسیله قابل تعمیر و به کار انداختن وسایل قابل بازیابی
friendly front end	طرح نمایش یک برنامه که قابل استفاده و قابل فهم است
thermostats	تنظیم کننده حرارت
central heating system	دستگاه حرارت مرکزی
thermal resolution	حداقل سنجش حرارت
thermal resolution	حداقل اختلاف حرارت
steam heating	ایجاد حرارت با بخار
thermostat	تنظیم کننده حرارت
enthusiasm	هواخواهی با حرارت شوروذوق
forced convection	تبادل حرارت اجباری
thermostat	نافم درجه حرارت
ambient temperature	درجه حرارت محیطی
thermostats	نافم درجه حرارت
pre heat	حرارت دادن مقدماتی
enthusiasms	هواخواهی با حرارت شوروذوق
ignition temperature	درجه حرارت احتراق
tempering temperature	درجه حرارت بازپخت
isothermal	نقاط هم حرارت اب دریا
Fahrenheit	درجه حرارت فارنهایت
intermediate temperature	درجه حرارت میانی
live wire	آدم پر حرارت و با پشتکار
thermostable	باثبات در اثر حرارت
thermoregulatory	وابسته تنظیم حرارت
thermoregulator	دستگاه تنظیم حرارت
hyperpyrexia	درجه حرارت بالاتر از صد
internal temperature	درجه حرارت داخلی
burner	تولیدکننده حرارت در بالن
heat affected zone	منطقه حرارت دیده
maximum temperature	درجه حرارت حداکثر
low temperature	درجه حرارت پایین
heat conductivity	قابلیت هدایت حرارت
isothermal layer	سطوح هم حرارت اب دریا
to steam ahead or away	با حرارت کار کردن
live wires	آدم پر حرارت و با پشتکار
thermal exposure	میزان جذب حرارت
sunbaked	حرارت افتاب دیده
operating temperature	درجه حرارت کار
intermediate temperature	درجه حرارت متوسط
burners	تولیدکننده حرارت در بالن
thermolysis	تحلیل حرارت بدن
critical temperature	درجه حرارت بحرانی
temperature	درجه حرارت دما
preheats	قبلا حرارت دادن
temperatures	درجه حرارت دما
preheated	قبلا حرارت دادن
preheat	قبلا حرارت دادن
diathermy	معالجه بوسیله حرارت
heatedly	از روی هیجان یا حرارت
fervidly	از روی حرارت و غیرت
final temperature	درجه حرارت نهایی
filament temperature	درجه حرارت فیلامان
reducer	کم کننده شعله یا حرارت
counterweights	وزنه مقابل
counterweight	وزنه مقابل
orientated	هدف مقابل
point-blank	مقابل هدف
point blank	مقابل هدف
alternative hypothesis	فرضیه مقابل
off	مقابل عازم
anti thesis	وضع مقابل
inverse	برعکس مقابل
obverse	طرف مقابل
on payment	در مقابل وجه
water resistance	مقاومت در مقابل اب
in comparison to [compared with]	در قبال [در مقابل]
dead against	درست مقابل
counterpoint	نقطه مقابل
opposite the house	مقابل خانه
respondents	طرف مقابل
counterpart	نقطه مقابل
opposed piston engine	موتورپیستون مقابل
counter weight	وزنه مقابل
contralateral muscles	عضلات مقابل
contrary	مقابل خلاف
from opposite directions	از دو طرف مقابل
respondent	طرف مقابل
counterparts	نقطه مقابل
geothermic	وابسته به حرارت مرکزی زمین
psychrophilic	رشدکننده در درجه حرارت کم سرمازی
radiant exposure	پخش حرارت یا انرژی حرارتی
maximum surface temperature	درجه حرارت سطحی حداکثر
heat rash	عرق جوش حرارت سوزان
magnetic transition temperature	درجه حرارت تبدیل مغناطیسی
hypothermal	وابسته به تقلیل درجه حرارت
maximum safe temperature	درجه حرارت مجاز حداکثر
high temperature alloy	الیاژ درجه حرارت بالا
vulcanization	تحت تاثیر حرارت اتشفشانی
telethermoscope	حرارت سنج از مسافات دور
pyrometallurgy	استخراج فلزات در اثر حرارت
thermolabile	بی ثبات یا ناپایدار درمقابل حرارت
thermal exposure	در معرض حرارت قرار گرفتن
internal temperature rise	افزایش درجه حرارت داخلی
muffle furnace	کوره با حرارت غیر مستقیم
radiant	دستگاه پخش کننده حرارت
geothermal	وابسته به حرارت مرکزی زمین