English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
English Persian
alienable قابل فروش انتقالی
Other Matches
vendable قابل فروش جنس قابل فروش
vendible قابل فروش جنس قابل فروش
sale قابل فروش
merchantable قابل فروش
marketable قابل فروش
sellable قابل فروش
resalable قابل فروش مجدد
money refund offer فروش قابل پس دادن
saleable قابل فروش فروختنی
salable قابل فروش فروختنی
pileferable اقلام قابل فروش بصورت فرسوده
frozen assets دارائی که بعلت ادعای فرد یا افرادی قابل فروش نمیباشد
woollen draper پشمینه فروش ماهوت فروش شال فروش
pearlies جامه میوه فروش یا سبزی فروش دوره گرد که دکمههای مروارید دارد
on licence پروانه فروش ابجو یا نوشابههای دیگر که در همان جایگاه فروش گسازده شود
wine seller میفروش باده فروش شراب فروش خمار
hard sell سخت کوشی در فروش فروش مجدانه
sales force نیروی فروش کارکنان قسمت فروش
sale maximization به حداکثر رسانیدن فروش ماکزیمم فروش
transferential انتقالی
transitionary انتقالی
ceded انتقالی
transitions انتقالی
transitive انتقالی
transition انتقالی
transitional انتقالی
transitory انتقالی
ceded public domains خالصجات انتقالی
translational energy انرژی انتقالی
translation bearing یاتاقان انتقالی
transitory society جامعه انتقالی
transitory income درامد انتقالی
translational lift برای انتقالی
translational motion حرکت انتقالی
translative ترجمهای انتقالی
transmission system دستگاه انتقالی
translation حرکت انتقالی
transational symmerty تقارن انتقالی
translations حرکت انتقالی
transmission system سیستم انتقالی
transitional motion حرکت انتقالی
transfer income درامد انتقالی
transfer functions توابع انتقالی
transfer earnings درامدهای انتقالی
revolutions حرکت انتقالی
revolution حرکت انتقالی
running fix نقطه انتقالی
transitory consumption مصرف انتقالی
transit bearing سمت انتقالی
deferred charges هزینههای انتقالی
deferred income درامدهای انتقالی
transference resistance مقاومت انتقالی
transfer reaction واکنش انتقالی
transfer payments پرداختهای انتقالی
government transfer payments پرداختهای انتقالی دولت
transferring سند انتقال انتقالی
transfer سند انتقال انتقالی
transition ranges میدان تیر انتقالی
transfers سند انتقال انتقالی
transfer molding قالب ریزی انتقالی
transfer molding ریخته گری انتقالی
transfer mold قالب گیری انتقالی
transmission dynamometer توان سنج انتقالی
optional claiming race مسابقهای که صاحب اسب ازادی در فروش یا خودداری از فروش اسب دارد
epochal psychosis روان پریشی سنین انتقالی
net tax revenue مالیات منهای پرداختهای انتقالی
Hypnagogia تجربه حالت انتقالی از بیداری تا خواب
foreign military sales فروش نظامی خارجی فروش مواد و تجهیزات فروش مواد و تجهیزات نظامی به خارجیان
vortex flow جریان سیال با حرکت ترتیبی دورانی و انتقالی
furrier خز فروش پوست فروش
furriers خز فروش پوست فروش
sales promotion افزایش فروش از راه تبلیغات افزایش فروش
transit bearing گرای انتقالی گرای عبور کشتی یا هواپیما
oligopoly انحصار چند جانبه فروش انحصار چند قطبی فروش
friendly front end طرح نمایش یک برنامه که قابل استفاده و قابل فهم است
recoverable item وسیله قابل تعمیر و به کار انداختن وسایل قابل بازیابی
archival quality مدت زمانی که یک کپی قابل ذخیره سازی است قبل از آنکه غیر قابل استفاده شود
escrow سندرسمی که بدست شخص ثالثی سپرده شده وپس از انجام شرطی قابل اجرایا قابل اجرا یاقابل ابطال باشد
exigible قابل مطالبه قابل پرداخت
elastic قابل کش امدن قابل انعطاف
presentable قابل نمایش قابل تقدیم
transferable قابل واگذاری قابل انتقال
presentable قابل معرفی قابل ارائه
exigible قابل تقاضا قابل ادعا
sensible قابل درک قابل رویت
achievable قابل وصول قابل تفریق
adducible قابل اضهار قابل ارائه
combustible قابل سوزش قابل تراکم
presumable قابل استنباط قابل استفاده
thankworthy قابل تشکر قابل شکر
bilable قابل رهایی قابل ضمانت
tenable قابل مدافعه قابل تصرف
observable قابل مشاهده قابل گفتن
flexile قابل تغییر قابل تطبیق
changeable قابل تعویض قابل تبدیل
capacity حجمی که قابل تولید است یا حجم کاری که قابل انجام است
capacities حجمی که قابل تولید است یا حجم کاری که قابل انجام است
visual display unit ترمینال با یک صفحه نمایش و صفحه کلید که روی متن و گرافیک قابل نمایش و اطلاعات قابل وارد شدن هستند
visual display terminal ترمینال با یک صفحه نمایش و صفحه کلید که روی متن و گرافیک قابل نمایش و اطلاعات قابل وارد شدن هستند
iceman یخ فروش
turnover کل فروش
vendition فروش
marketing فروش
sale فروش
taverner می فروش
sell فروش
offtake فروش
sells فروش
turnover فروش
retailer تک فروش
selling فروش
sales فروش
cattleman گاو فروش
bill of sale سند فروش
chandler شمع فروش
clothier پوشاک فروش
cash sale فروش نقدی
cash on delivery فروش نقدی
boneman کهنه فروش
bill of sale صورت فروش
barkeeper مشروب فروش
bowyer کمان فروش
chemic دارو فروش
forward sales پیش فروش
forward sales فروش سلف
alewife زن ابجو فروش
forward sale پیش فروش
cheesemonger پنیر فروش
at the point of sale در نقطه فروش
forced sale فروش اجباری
corn chandler گندم فروش
auction sale مزایده فروش
cheese monger پنیر فروش
ballad monger تصنیف فروش
barkeep مشروب فروش
forced sale فروش قانونی
fripper کهنه فروش
euphuist فصاحت فروش
credit sale فروش قسطی
duffre دست فروش
drysalter کالباس فروش
drover گله فروش
direct selling فروش مستقیم
deed of sale سند فروش
dead market بازار کم فروش
corn chandler غله فروش
credit sale فروش غیرنقدی
d. in second hand goods دست فروش
cutler کارد فروش
crier دست فروش
credit system فروش اعتباری
excise taxes مالیات بر فروش
credit sale فروش نسیه
fripperer کهنه فروش
contract of sale قرارداد فروش
booking clerk بلیط فروش
buying and selling خرید و فروش
fleshmonger گوشت فروش
flesher گوشت فروش
fish fag زن ماهی فروش
fellmonger پوستین فروش
fellmonger پوست فروش
bucko خود فروش
contract of sales قرارداد فروش
corn d. غله فروش
cornfactor غله فروش
nundination خرید و فروش
coster سبزی فروش
costermonger میوه فروش
cloth merchant پارچه فروش
optician دوربین فروش
dealers دست فروش
dealing خرید و فروش
charwomen زغال فروش
charwoman زغال فروش
milkmen شیر فروش
milkman شیر فروش
jewellers جواهر فروش
jeweller جواهر فروش
dealer دست فروش
opticians دوربین فروش
retailers خرده فروش
retailer خرده فروش
fishmongers ماهی فروش
fishmonger ماهی فروش
fishmanger ماهی فروش
confectioners شیرینی فروش
confectioner شیرینی فروش
grocers خواربار فروش
grocer خواربار فروش
dairyman شیر فروش
sale بازار فروش
marketing بازاریابی و فروش
outlets محل فروش
outlets بازار فروش
business خرید یا فروش
businesses خرید یا فروش
outlet محل فروش
dairyman لبنیات فروش
dairymen شیر فروش
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com