Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (14 milliseconds)
English
Persian
wadable
قابل لایه گذاری
Other Matches
sedimentation
لایه گذاری
padding
پیمایش لایه گذاری
broody
قابل تخم گذاری
planes
یک لایه از تصویر که مستقل از برنامه گرافیکی قابل تغییر باشد
planing
یک لایه از تصویر که مستقل از برنامه گرافیکی قابل تغییر باشد
planed
یک لایه از تصویر که مستقل از برنامه گرافیکی قابل تغییر باشد
plane
یک لایه از تصویر که مستقل از برنامه گرافیکی قابل تغییر باشد
compilations
ترجمه برنامه کد گذاری شده به کد قابل خواندن برای ماشین
compilation
ترجمه برنامه کد گذاری شده به کد قابل خواندن برای ماشین
services
توابعی که در یک لایه DSI برای استفاده در لایه بالاتر به کار می روند
blanket course
لایه ضد میک لایه در برابر کشش موئی روکش پادرس
collapse pressure
حگاکثر فشار وارد به یک لایه تا ان لایه ریزش نکند
underlays
در زیر چیزی لایه قرار دادن لایه زیرین
underlay
در زیر چیزی لایه قرار دادن لایه زیرین
media
زیر لایه در لایه اتصال داده از مدل شبکه OSI که دستیابی به رسانه ارسال را ممکن می سازد
die
قطعه نازک مستطیلی از یک قرص نیمه هادی سیلیکان که به هنگام ساخت مدارهای مجتمع بریده شده یا لایه لایه می گردد
blanket course
لایه محافظ در مقابل رس لایه پادرس
wadeable
کپه کردنی توده کردنی قابل ریه گذاری
permafrost
لایه یخ زده دایمی زمین پوسته یا لایه منجمد زمین
delamination
لایه لایه کردن
argillite
خاک رس لایه لایه
delamination
لایه لایه شدن
delamination
لایه لایه شدگی
delaminate
لایه لایه شدن
lamination
لایه لایه سازی
interlayer
لایه بین دو لایه
residential investments
سرمایه گذاری مسکن سرمایه گذاری به شکل خانههای مسکونی
acceleration principle
یعنی سرمایه گذاری مساوی است باحاصلضرب ضریب شتاب میزان سرمایه گذاری لازم برای افزایش یک واحد تولید در تغییرات در تولید
punctuation marks
علائم نقطه گذاری درجملات نشان نقطه گذاری
overcapitalization
سرمایه گذاری بیش ازحد سرمایه گذاری افراطی
punctuation mark
علائم نقطه گذاری درجملات نشان نقطه گذاری
desired investment
سرمایه گذاری مطلوب سرمایه گذاری مورد نظر
lost cluster
تعداد شیارهای دیسک که بیت شناسایی آنها خراب شده است . سیستم عامل این ناحیه را علامت گذاری کرده تا توسط فایل استفاده شود ولی داده آنها توسط فایل مشخصی قابل شناسایی نیست
cooperative scorer
بهره گیرنده از روش سرمایه گذاری مشترک استفاده کننده از سرمایه گذاری مشترک
unintended investment
سرمایه گذاری برنامه ریزی نشده سرمایه گذاری پیش بینی نشده
gas discharge display
صفحه نمایش سطح و سبک که از دو قطعه شیشهای پوشیده شده از هادی تشکیل شده است و توسط یک لایه توسط یک لایه نازک گاز نورانی جدا شده است که یک نقط ه صفحه توسط دو سیگنال الکتریکی انتخاب شده است
gas plasma display
صفحه نمایش سطح و سبک که از دو قطعه شیشهای پوشیده شده از هادی تشکیل شده است و توسط یک لایه توسط یک لایه نازک گاز نورانی جدا شده است که یک نقط ه صفحه توسط دو سیگنال الکتریکی انتخاب شده است
public
روش رمز گذاری داده که از یک کلید برای رمز گذاری و کلید دیگر برای رمز گشایی استفاده میکند
fuze
ماسوره گذاری کردن چاشنی مواد منفجره چاشنی چاشنی گذاری کردن
fuzing
چاشنی گذاری چاشنی گذاری کردن
friendly front end
طرح نمایش یک برنامه که قابل استفاده و قابل فهم است
recoverable item
وسیله قابل تعمیر و به کار انداختن وسایل قابل بازیابی
archival quality
مدت زمانی که یک کپی قابل ذخیره سازی است قبل از آنکه غیر قابل استفاده شود
layers
لایه
tier
لایه
tiers
لایه
coated
لایه
three-ply
سه لایه
ribbands
لایه
three ply
سه لایه
coat
لایه
shells
لایه
padding
لایه
layer
لایه
shell
لایه
coatings
لایه
shelling
لایه
yard
لایه
stuffless
بی لایه
stratum
لایه
lamellar
لایه لایه
lamellose
لایه لایه
ribands
لایه
course
لایه
coursed
لایه
courses
لایه
layer line
خط لایه
yards
لایه
bed
لایه
ribband
لایه
strata
لایه ها
substrate
لایه
leaf
لایه
beds
لایه
riband
لایه
provine
لایه
coats
لایه
escrow
سندرسمی که بدست شخص ثالثی سپرده شده وپس از انجام شرطی قابل اجرایا قابل اجرا یاقابل ابطال باشد
laminated
لاله لایه
pervious blanket
لایه زهکش
porous layer
لایه روزنهای
oxide film
لایه اکسیدی
bedding
لایه زیرین
bedding
لایه بندی
filter layer
لایه صافی
outer shell
لایه والانس
filter layer
لایه پالایش
five ply
پنج لایه
energy shell
لایه انرژی
frost blanket course
لایه پاد یخ
frost blanket course
لایه ضد یخ قشر ضد یخ
overburden
لایه سربار
stripping
تراش لایه رو
multilayer
چند لایه
mylar
لایه پولیستری
strands
لایه رودخانه
strand
لایه رودخانه
priming layer
لایه استری
traprock
لایه بازالتی
energy stage
لایه انرژی
epilimnion
اب لایه زبرین
euphotic
اب لایه نورگیر
stratosphere
لایه- سپهر
epilimnion
اب لایه سطحی
valence shell
لایه والانس
magnetic layer
لایه مغناطیسی
stripping
برداشت لایه رو
thin film
لایه نازک
pads
لایه پشتی
pad
لایه پشتی
priming
لایه اول
subfloor
لایه زیر کف
sub grade
لایه زیرین
waterproofing course
لایه اب بندی
subsell
زیر لایه
undercoat
زیر لایه
substrate
زیر لایه
top layer
لایه فوقانی
wearing course
لایه رویی
surface course
لایه رویی
ionosphere
لایه یونسفر
superstratum
ابر لایه
substratum
زیر لایه
intermediate layer
لایه میانی
the inner layer
لایه درونی
zonate
لایه دار
lamella
لایه صفحه
hard layer
لایه سفت
hard layer
لایه سخت
layer of rock
لایه سنگی
insulated layer
لایه عایق
sand layer
لایه ماسه
layering
لایه بندی
reversing layer
لایه واگردان
limnetic zone
لایه نورگیر اب
selected material
لایه فرم
stratification
لایه بندی
soil horizon
لایه خاک
silt layer
لایه لای
sublevel
زیر لایه
in layers
در چند لایه
impervious blanket
لایه نفوذناپذیر
impervious blanket
لایه ناتراوا
surfacing
لایه پوشش
bioderm
لایه زنده
ply
لایه کاغذ
plying
لایه کاغذ
basaltic stratum
لایه بازالتی
bottom layer
لایه مشترک
concrete layer
لایه بتنی
binder course
لایه استر
acid lining
لایه اسیدی
blockstone course
لایه سنگچین
boundary layer
لایه مرزی
barrier layer
لایه سدی
plied
لایه کاغذ
coat of plastering
لایه اندود
confining layer
لایه فشارزا
damp proof course=
لایه نمگیر
damp proof course=
لایه نمبند
plies
لایه کاغذ
drainage course
لایه زهکش
plasterboard
لایه گچی
base course
لایه شالوده
blocking layer
لایه سدی
depletion layer
تهی لایه
carbon deposite
لایه کربن
barrier layer cell
سلول لایه سدی
fascias
لایه پوششی فیبری
bed rock ledge
لایه سنگی کف بستر
gas film
لایه یا قشر گازی
stratosphere
لایه استراتوسفر جوی
veneer
لایه نازک چوب
levelling course
لایه تسطیح کننده
surface boundary layer
لایه مرزی سطح
basaltic stratum
لایه سیاه سنگی
protective layer
لایه یا روکش محافظ
thin layer chromatography
کروماتوگرافی لایه نازک
fascia
لایه پوششی فیبری
outer shell electron
الکترون لایه بیرونی
barrier layer detector
اشکارساز لایه سدی
throphogen
لایه خوراک ساز
thropholyt
لایه خوراک کاه
dermatome
لایه پوست ساز
magnetic barrier layer
لایه سدکننده مغناطیسی
hardened case
لایه سخت شده
impermeable layer
لایه غیرقابل نفوذ
lacing-course
[لایه ای از آجر یا کاشی]
multi layer weld
جوشکاری چند لایه
mesocline
لایه فوقانی مزوسفر
coating
پوششی از یک لایه رنگ یا گچ
medial layer
لایه میانی
[پزشکی]
flat coat
[painting]
لایه صاف رنگ
protective coat
لایه یا قشر محافظ
cutis
لایه زیرین پوست
troposphere
لایه تروپوسفر هوا
insulated intermediate layer
لایه میانی عایق
heeltap
لایه پاشنه کفش
cushion
لایه گذاشتن چنبره
cushioned
لایه گذاشتن چنبره
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com