English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English Persian
defensible قابل پدافند
Other Matches
air defense commander فرماندهی پدافند هوایی فرمانده پدافند هوایی یک منطقه
air defense action area منطقه پوشش پدافند هوایی منطقه عمل پدافند هوایی
air defense readiness وضعیت امادگی پدافند هوایی امادگی پدافند هوایی
defense پدافند
defence پدافند
defenses پدافند
biological defense پدافند میکربی
space defense پدافند فضایی
satellite defense پدافند ماهوارهای
defense in depth پدافند در عمق
base defense پدافند پایگاه
satellite defense پدافند ضدماهوارهای
base defense پدافند از پایگاه
space defense پدافند از فضا
defense zone منطقه پدافند
coast defence پدافند ساحلی
deliberate defense پدافند با فرصت
anti aircraft پدافند هوایی
anti aircraft defense پدافند ضد هوایی
chemical defense پدافند شیمیایی
defense in place پدافند در محل
counter offensive پدافند متقابل
national defence پدافند ملی
passive defense پدافند غیرعامل
barrage balloons بالون پدافند
mobile defense پدافند متحرک
self defense پدافند از خود
defends پدافند کردن
area defense پدافند ازمنطقه
defending پدافند کردن
air defense پدافند هوایی
active defense پدافند عامل
defended پدافند کردن
anti menchanized defense پدافند ضد مکانیزه
area defense پدافند منطقهای
defend پدافند کردن
barrage balloon بالون پدافند
forward defense area منطقه پدافند جلو
defended area منطقه پدافند شده
war college دوره پدافند ملی
biological defense پدافند بر علیه تک میکربی
flak توپخانه پدافند هوایی
active air defense پدافند عامل هوایی
battery defense پدافند دور تا دور اتشبار پدافند از اتشبار
ministry of national defence وزارت پدافند ملی
air defense artillery توپخانه پدافند هوایی
air defense command فرماندهی پدافند هوایی
air defense element عنصر پدافند هوایی
integrated defense پدافند هوایی توام
civil defense پدافند غیر نظامی
civil defense پدافند ازمناطق شهری
primeter defence پدافند دورتا دور
anti aircraft artillery توپخانه پدافند هوایی
vital area منطقه حیاتی پدافند هوایی
rules of engagement روشهای درگیری پدافند هوایی
sector commander فرمانده ناحیه پدافند هوایی
area air defense commander فرمانده منطقه پدافند هوایی
air defense sector منطقه ماموریت پدافند هوایی
air defense ship ناو مخصوص پدافند هوایی
integrated defense پدافند ازمناطق توام دفاعی
weapons hold فرمان اتش قطع در پدافند هوایی
air defense direction center مرکز هدایت اتش پدافند هوایی
extended defense پدافند در جبهه عریض به طور منطقهای
faker هواپیمای تمرینی درتیراندازی پدافند هوایی
chemical defense پدافند بر علیه مواد شیمیایی سمی
splashed در پدافند هوایی یعنی هواپیمای دشمن زده شد
air defense artillery controller مسئول کنترل عملیات توپخانه پدافند هوایی
missile master دستگاه توزیع اتش کامپیوتری پدافند هوایی
flad suppression تیر ممانعتی روی جنگ افزارهای پدافند هوایی
parrots وسایل مخابراتی شناسایی دشمن وخودی در پدافند هوایی
parroting وسایل مخابراتی شناسایی دشمن وخودی در پدافند هوایی
parroted وسایل مخابراتی شناسایی دشمن وخودی در پدافند هوایی
parrot وسایل مخابراتی شناسایی دشمن وخودی در پدافند هوایی
filter center مرکز کنترل و نتیجه گیری ازاخبار پدافند هوایی
battery integration end radar display وسایل توزیع اتش الکترونیکی پدافند هوایی و رادارهای مربوطه
fire unit یکان تیراندازی کننده قبضه پدافند هوایی سکوی اتش توپخانه
mauler نوعی موشک هدایت شونده باسکوی خود کششی مخصوص پدافند هوایی
seen fire اتش مداوم و دیدبانی شده پدافند هوایی که روی سبقت معین در جلوی هواپیما اجرامیشود
friendly front end طرح نمایش یک برنامه که قابل استفاده و قابل فهم است
recoverable item وسیله قابل تعمیر و به کار انداختن وسایل قابل بازیابی
effectiveness clock دایره کارامدی پدافند هوایی دایرهای که نتایج تجزیه وتحلیل میزان کفایت پدافندهوایی را نشان میدهد
quail نوعی موشک فریبنده که برای کور کردن رادارها و یاسیستم پدافند هوایی دشمن ازهواپیما پرتاب میشود
quails نوعی موشک فریبنده که برای کور کردن رادارها و یاسیستم پدافند هوایی دشمن ازهواپیما پرتاب میشود
archival quality مدت زمانی که یک کپی قابل ذخیره سازی است قبل از آنکه غیر قابل استفاده شود
escrow سندرسمی که بدست شخص ثالثی سپرده شده وپس از انجام شرطی قابل اجرایا قابل اجرا یاقابل ابطال باشد
speed ring طوقه تطبیق سرعت توپ پدافند هوایی طبله سرعت نما
telling مخابره اطلاعات به دست امده از تجسس هوایی به یکانهای پدافند هوایی
static employment کاربرد توپخانه پدافند هوایی در سکوی ثابت یا در پدافندهوایی ثابت
counterflak اتش خنثی کننده توپخانه پدافندهوایی ضد پدافند هوایی عملیات ممانعت از پدافندهوایی
flak گلوله خودترکان ضد هوایی توپ پدافند هوایی
elastic قابل کش امدن قابل انعطاف
bilable قابل رهایی قابل ضمانت
adducible قابل اضهار قابل ارائه
changeable قابل تعویض قابل تبدیل
transferable قابل واگذاری قابل انتقال
presumable قابل استنباط قابل استفاده
flexile قابل تغییر قابل تطبیق
sensible قابل درک قابل رویت
thankworthy قابل تشکر قابل شکر
presentable قابل نمایش قابل تقدیم
exigible قابل تقاضا قابل ادعا
presentable قابل معرفی قابل ارائه
observable قابل مشاهده قابل گفتن
achievable قابل وصول قابل تفریق
exigible قابل مطالبه قابل پرداخت
combustible قابل سوزش قابل تراکم
tenable قابل مدافعه قابل تصرف
capacities حجمی که قابل تولید است یا حجم کاری که قابل انجام است
capacity حجمی که قابل تولید است یا حجم کاری که قابل انجام است
defense classification طبقه بندی اطلاعات مربوط به پدافند سیستم طبقه بندی مدارک وزارت دفاع
internal defense پدافند داخلی پایداری داخلی
splash ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد
splashing ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد
splashes ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد
visual display unit ترمینال با یک صفحه نمایش و صفحه کلید که روی متن و گرافیک قابل نمایش و اطلاعات قابل وارد شدن هستند
visual display terminal ترمینال با یک صفحه نمایش و صفحه کلید که روی متن و گرافیک قابل نمایش و اطلاعات قابل وارد شدن هستند
defense coastal area منطقه ساحلی مورد پدافند منطقه پدافندی ساحلی
indemonstrable غیر قابل اثبات غیر قابل شرح
inconvertible غیر قابل تغییر غیر قابل تسعیر
indiscoverable غیر قابل درک غیر قابل تشخیص
floatable قابل کلک رانی قابل کرجی رانی
irrefrangible غیر قابل شکستن غیر قابل غضب
all around defense پدافند دور تا دور
adobe type manager استاندارد برای نوشتارهایی که اندازه شان قابل تغییر است که توسط System Apple و Windows Microsoft برای تقریبا تمام اندازه ها و قابل چاپ روی تمام چاپگرها ایجاد شده است
islands منطقه حیاتی پدافند هوایی منطقه حیاتی
island منطقه حیاتی پدافند هوایی منطقه حیاتی
inexplicably بطور غیر قابل توضیح چنانکه نتوان توضیح داد بطور غیر قابل تغییر
which transponder علامت رمزی است به معنی چه نوع دستگاه گیرنده وفرستنده رمزی روی دستگاه شناسایی دشمن و خودی پدافند هوایی یا برج مراقبت یا برج رادار شناسایی سوارشده است
vendible قابل فروش جنس قابل فروش
vendable قابل فروش جنس قابل فروش
cleavable قابل شکافته شدن قابل ورقه ورقه شدن
air transportable sonar سونار مخصوص هواپیما سونار قابل حمل با هواپیما سونار قابل حمل هوایی
able قابل
soluble قابل حل
apt قابل
sensible قابل حس
thorough paced قابل
qualified قابل
incapable نا قابل
solvable قابل حل
acceptor قابل
good قابل
capable قابل
ablest قابل
abler قابل
dissoluble قابل حل
namable قابل ذکر
negotiable قابل مذاکره
separable قابل تفکیک
nota bene قابل توجه
numerable قابل شمارش
observable قابل مراعات
minable قابل استخراج
mistakable قابل اشتباه
inflexional قابل صرف
selectively قابل انتخاب
multiplicable قابل تکثیر
negotiating قابل انتقال
negotiated قابل انتقال
eligible قابل انتخاب
negotiate قابل انتقال
inflective قابل صرف
moveable قابل تغییر
moot قابل بحث
drinkable قابل اشامیدن
multipliable قابل تکثیر
inflamable قابل اشتعال
mobilizable قابل تجهیز
apparent قابل رویت
selective قابل انتخاب
negotiates قابل انتقال
trustworthy قابل اعتماد
allowable قابل استفاده
liveable قابل معاشرت
liveable قابل زندگی
enforceable قابل اجرا
enforceable قابل اجراء
digestible قابل هضم
machinable قابل تراش
macroscopic قابل رویت
maintainable قابل نگاهداری
regrettable قابل تاسف
justiciable قابل دادرسی
kenspeckle قابل شناسایی
livable قابل زیستن
livable قابل معاشرت
livable قابل زندگی
limsy قابل انحناء
limpsy قابل انحناء
limpsey قابل انحناء
limit of inflammability حد قابل اشتعال
licensable قابل اجازه
pivoting قابل چرخش
leviable قابل تحمیل
medicable قابل معالجه
judicable قابل قضاوت
irrigable قابل ابیاری
mibeable قابل استخراج
interconvertible قابل تبدیل
insurable قابل بیمه
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com