Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 185 (10 milliseconds)
English
Persian
spaceframe
قاب فضایی
Search result with all words
arithmetic
فضایی در حافظه که عملوند ها را ذخیره میکند
central
فضایی در حافظه که محل آن مستقیماگ و به سرعت توسط CPU قابل آدرس دهی است
float
فضایی در حافظه که اولین دستور برنامه ذخیره شده است
floated
فضایی در حافظه که اولین دستور برنامه ذخیره شده است
floats
فضایی در حافظه که اولین دستور برنامه ذخیره شده است
configuration
ترتیب فضایی کلی اجزاء اصلی
configuration
ارایش فضایی
configurations
ترتیب فضایی کلی اجزاء اصلی
configurations
ارایش فضایی
indent
شروع کردن یک خط متن با فضایی در حاشیه سمت چپ
indenting
شروع کردن یک خط متن با فضایی در حاشیه سمت چپ
indents
شروع کردن یک خط متن با فضایی در حاشیه سمت چپ
blank
فضایی در فرم که باید کامل شود
blankest
فضایی در فرم که باید کامل شود
image
[فضایی در حافظه که برای ایجاد تصویر پیش از ارسال به صفحه نمایش به کار می رود.]
image
کپی دقیق از فضایی از حافظه
images
فضایی در حافظه که برای ایجاد تصویر پیش از ارسال به صفحه نمایش به کار می رود
images
کپی دقیق از فضایی از حافظه
register
فضایی در CPU برای ذخیره موقت داده پیش ازپردازش
registering
فضایی در CPU برای ذخیره موقت داده پیش ازپردازش
registers
فضایی در CPU برای ذخیره موقت داده پیش ازپردازش
working
فضایی از حافظه سریع برای ذخیره موقت داده در استفاده جاری
workings
فضایی از حافظه سریع برای ذخیره موقت داده در استفاده جاری
edit
فضایی در صفحه نمایش که کاربر میتواند متن یا گرافیک را نمایش و ویرایش کند
edited
فضایی در صفحه نمایش که کاربر میتواند متن یا گرافیک را نمایش و ویرایش کند
bounds
محدودیت یا فضایی که کسی میتواند عمل انجام دهد
three-dimensional
فضایی
densities
حجم دادهای که در فضایی از دیسک یا نوار قابل جمع آوری است
density
حجم دادهای که در فضایی از دیسک یا نوار قابل جمع آوری است
clean
فضایی که دیسکهای سخت و قط عات ساخته شده اند. هوای درون تصفیه میشود تا هیچ گونه آلودگی در آن نباشد تا به قط عات آسیب برساند
cleaned
فضایی که دیسکهای سخت و قط عات ساخته شده اند. هوای درون تصفیه میشود تا هیچ گونه آلودگی در آن نباشد تا به قط عات آسیب برساند
cleanest
فضایی که دیسکهای سخت و قط عات ساخته شده اند. هوای درون تصفیه میشود تا هیچ گونه آلودگی در آن نباشد تا به قط عات آسیب برساند
cleans
فضایی که دیسکهای سخت و قط عات ساخته شده اند. هوای درون تصفیه میشود تا هیچ گونه آلودگی در آن نباشد تا به قط عات آسیب برساند
footprint
فضایی که یک کامپیوتر در میز می گیرد
footprints
فضایی که یک کامپیوتر در میز می گیرد
spaceman
مسافر فضایی
spacemen
مسافر فضایی
courier
نوشتاری تک فضایی که مشابه نوشتار ماشین تحریر شرکتها است
couriers
نوشتاری تک فضایی که مشابه نوشتار ماشین تحریر شرکتها است
virtual
فضایی که از حدود فیزیکی صفحه نمایش بزرگتر است و میتواند حاوی متن ,تصویر,پنجره و... باشد
crunching
متراکم کردن برنامه برای جای دادن تعداد زیاددستورالعملها در فضایی کوچک
cm
فضایی از حافظه که محل آن به سرعت
text
فضایی در صفحه نمایش کامپیوتر که برای نمایش متن تنظیم شده باشد
texts
فضایی در صفحه نمایش کامپیوتر که برای نمایش متن تنظیم شده باشد
buffer
فضایی موقت ذخیره سازی برای دادهای که منتظر پردازش است
kiosk
فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
kiosks
فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
foreground
فضایی در سیستم عامل چند منظوره که کارهای با حق تقدم بالا و برنامه ها اجرا می شوند
flat
فضایی در حافظه که هر محل آن آدرس یکتا دارند.
flattest
فضایی در حافظه که هر محل آن آدرس یکتا دارند.
mark
کارت از پیش چاپ شده با فضایی برای حروف علامتدار
marks
کارت از پیش چاپ شده با فضایی برای حروف علامتدار
bucket
فضایی در حافظه که داده میتواند نادیده گرفته شود
buckets
فضایی در حافظه که داده میتواند نادیده گرفته شود
separate
حروف نمایش داده شده که تمام متریس حروف را نمیگیرند و فضایی در این بین می ماند
separated
حروف نمایش داده شده که تمام متریس حروف را نمیگیرند و فضایی در این بین می ماند
separates
حروف نمایش داده شده که تمام متریس حروف را نمیگیرند و فضایی در این بین می ماند
response
فضایی در فرم که برای خواندن داده با علامت نوری به کار می رود
responses
فضایی در فرم که برای خواندن داده با علامت نوری به کار می رود
capacities
استفاده از زمان یا فضایی که کاملاگ استفاده نشده است
capacity
استفاده از زمان یا فضایی که کاملاگ استفاده نشده است
shuttle
رسانگر فضایی قابل استفاده مجدد که مانند هواپیما پروازمیکند
shuttled
رسانگر فضایی قابل استفاده مجدد که مانند هواپیما پروازمیکند
shuttles
رسانگر فضایی قابل استفاده مجدد که مانند هواپیما پروازمیکند
frame
1-فضایی روی نوار مغناطیسی برای یک کد حرف . 2-بسته داده ارسالی حاوی اطلاعات کنترلی و مسیر
spacecraft
سفینه فضایی
spacecraft
سفینه فضایی ship space : syn
module
قسمتی از سفینه فضایی
modules
قسمتی از سفینه فضایی
window
فضایی از صفحه نمایش که کاربر میتواند متن یا گرافیک را نمایش و ویرایش کند
window
فضایی درصفحه نمایش که همیشه محدوده دستورات موجود را می نویسد
window
فضایی در صفحه نمایش که اپراتور در حال حاضر آنجا کار میکند
window
فضایی در صفحه نمایش که همیشه محدوده دستورات موجود را می نویسد
full
انجام جستجوی چیزی در یک متن در فایل یا پایگاه داده ها و نه در یک فضایی از ملاب
fullest
انجام جستجوی چیزی در یک متن در فایل یا پایگاه داده ها و نه در یک فضایی از ملاب
space shuttle
شاتل فضایی
space shuttle
سفینه فضایی
space shuttles
شاتل فضایی
space shuttles
سفینه فضایی
space station
پایگاه فضایی
space station
ایستگاه فضایی
space stations
پایگاه فضایی
space stations
ایستگاه فضایی
isometric
فضایی
isometrics
فضایی
spatial
فضایی
cubic
فضایی
bay
فضایی در پوشش کامپیوتر که دیسک درایو قرار گرفته است
bayed
فضایی در پوشش کامپیوتر که دیسک درایو قرار گرفته است
baying
فضایی در پوشش کامپیوتر که دیسک درایو قرار گرفته است
bays
فضایی در پوشش کامپیوتر که دیسک درایو قرار گرفته است
device
فضایی در حافظه که توسط یک وسیله مشخص گرفته شده است . CPU میتواند با قرار دادن دستورات در این محل وسیله را کنترل کند
devices
فضایی در حافظه که توسط یک وسیله مشخص گرفته شده است . CPU میتواند با قرار دادن دستورات در این محل وسیله را کنترل کند
fix
فضایی در رکورد ذخیره شده که یک حجم خاص داده میتواند داشته باشد
fixes
فضایی در رکورد ذخیره شده که یک حجم خاص داده میتواند داشته باشد
diffuse
درچز چیزی روی فضایی ازماده
diffused
درچز چیزی روی فضایی ازماده
diffuses
درچز چیزی روی فضایی ازماده
diffusing
درچز چیزی روی فضایی ازماده
astrophotography
عکس برداری از ستارگان برای تحقیقات فضایی
Other Matches
space ship
کشتی فضایی سفینه فضایی
spatila
فضایی
spacial
فضایی
spatial ability
توانایی فضایی
spatial digitaizer
دیجیتایذر فضایی
spatial symbolism
نمادگری فضایی
spatial threshold
استانه فضایی
spatial visualization
تجسم فضایی
spatiality
حالت فضایی
spatiomotor
فضایی- حرکتی
spaceport
پایگاه فضایی
space isomerism
ایزومری فضایی
stereoisomerism
همپاری فضایی
stereoisomerism
ایزومری فضایی
space lattice
شبکه فضایی
space medicine
پزشکی فضایی
sky lab
ازمایشگاه فضایی
space perception
ادراک فضایی
space platform
پایگاه فضایی
space platform
ایستگاه فضایی
space relations
روابط فضایی
space ship
سفینه فضایی
space time
شاتل فضایی
space time
اتوبوس فضایی
spatiotemporal
فضایی و زمانی
spatiotemporal
فضایی وحال
space defense
پدافند فضایی
solid geometry
هندسه فضایی
solid geometry
هندسه ی فضایی
solid angle
زاویه فضایی
soild angle
زاویه فضایی
clearing out
[of a place]
تخلیه
[فضایی]
sky wave
موج فضایی
ionospheric wave
موج فضایی
avionics
ارتباطات فضایی
cubic measure
اندازه فضایی
space error
خطای فضایی
space flight
پرواز فضایی
steremer
ایزومر فضایی
stereochemistry
شمیی فضایی
stereoisomer
همپار فضایی
steric effect
اثر فضایی
steric hindrance
ممانعت فضایی
spacesuit
لباس فضایی
spacesuits
لباس فضایی
Star Wars
جنگ فضایی
space isomerism
همپاری فضایی
space geametry
هندسه فضایی
illusion of space
القاء خاصیت فضایی
spacial information
اطلاعات فضایی
[فاصله ای]
closo packed hexagonal space lattice
شبکه فضایی شش وجهی
spatial information
اطلاعات فضایی
[فاصله ای]
three dimensional direction finding
جهت یابی فضایی
stereo chemistry
مبحث شیمی فضایی
spatial data management
مدیریت داده فضایی
unit solid angle
زاویه واحد فضایی
space vehicle
وسیله نقلیه فضایی
spatial orientation
موقعیت یابی فضایی
space orientation
موقعیت یابی فضایی
out of
<prep.>
بیرون از
[فضایی یا فاصله ای]
[امکانات]
body centered
بطور فضایی متمورکز شده
cartesian coordinates
سیستم مختصات سه بعدی فضایی
light-well
[فضایی زیر زمین در ساختمان ها]
International Space Station
[ISS]
ایستگاه فضایی بین المللی
stereoirregular polymer
بسپار بدون نظم فضایی
spadat
سیستم ردیابی و اکتشاف سفینههای فضایی
hypergeometric
مربوط به هندسه فوق مقیاسات فضایی
square radian
استرادیان
[یکای زاویه فضایی ]
[ریاضی]
minnesota spacial relations test
ازمون روابط فضایی مینه سوتا
steradian
[sr]
استرادیان
[یکای زاویه فضایی ]
[ریاضی]
charactristic velocity
مجموع تغییرات سرعت درمسیر یک ماموریت فضایی
bioastronautics
مطالعه اثرات مسافرتهای فضایی در اشکال مختلف حیات
reserved character
فضایی ازدیسک که برای کنترل ذخیره داده به کارمی رود
pugging
خاک اره یا چیز دیگری که فضایی رابا ان پرکنندتاصدادران نه پیچد
drive bay
فضایی درون پوشش کامپیوتر که درایو دیسک نصب شده است
ambitus
[اختصاص دادن فضایی در اطراف قبر یا آرامگاه برای دسترسی به کلیسا]
perigee
نقطه حداقل مسافت در مدارسفینه فضایی نققه حضیض مدار سفینه
orbital injection
دادن سرعت لازم برای چرخش دور یک مدار به سفینه فضایی
attitude motor
موتورهای راکت کوچک برای کنترل وضعیت رسانگر فضایی در حال حرکت
spasur
سیستم اکتشاف فضایی که مخصوص کشف اشیاء سرگردان در فضای جو زمین است
workspace
فضایی در حافظه که برای استفاده آماده است یا در حال حاضر اپراتور در آن کار میکند
reentry vehicle
مدول یا قسمتی از سفینه فضایی که مجددا بایستی ازجو عبور کند تا به زمین برسد
re entry vehicle
نوعی رسانگرهای فضایی که برای ورود به اتمسفر زمین در بخش پایانی مسیر خودطراحی شده اند
memory mapped video
نگاشت صفحه حافظه به فضایی در حافظه
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com