English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 42 (6 milliseconds)
English Persian
mast frame قاب چهارگوش
Search result with all words
bag قطعه برزنت چهارگوش وصل به زمین بعنوان پایگاه
bags قطعه برزنت چهارگوش وصل به زمین بعنوان پایگاه
mortarboard کلاه مسطح چهارگوش و مشکی رنگ که اساتید و فارغ التحصیلان بر سر میگذارند.
mortarboards کلاه مسطح چهارگوش و مشکی رنگ که اساتید و فارغ التحصیلان بر سر میگذارند.
quadrant gularly بشکل چهارگوش
squarely بشکل چهارگوش
pane چهارگوش
panes چهارگوش
ray ماهی چهارگوش عمق زی که از حلزون تغذیه میکند
square چهارگوش کردن مربع کردن
squared چهارگوش کردن مربع کردن
squares چهارگوش کردن مربع کردن
squaring چهارگوش کردن مربع کردن
quarries شیشه الماسی چهارگوش
quarry شیشه الماسی چهارگوش
quarrying شیشه الماسی چهارگوش
rectangle چهارگوش
rectangles چهارگوش
quadrilateral چهارگوش
quadrilaterals چهارگوش
biretta یکجور کلاه چهارگوش که کشیشان کلیسای کاتولیک روم بر سر می گذارند
blocky قالب دار ساختمان چهارگوش
box tool قلم تراش چهارگوش
cape chisel قلمی برای کندن شکاف یاکنجهای چهارگوش
diamond charge خرج چهارگوش
four point suspension اویزش چهارگوش
foursquare لوزی چهارگوش
pilaster شبه ستون ستون چهارگوش یانیمدایره در بدنه بنا
quad rangle چهارگوش چاردیواری که ساختمانهائی گرداگرد ان باشد
quadrangular چهارگوش
quadrant gular چهارگوش
rhomboid muscle ماهیچه چهارگوش معین
scow با قایق چهارگوش حمل کردن
squarish تاحدی چهارگوش
tessellate بصورت سنگهای چهارگوش کوچک دراوردن
thornback ماهی پهن چهارگوش خاردار
traffic stud گلمیخ چهارگوش
four-square چهارگوش
demi-metope [نیمه چهارگوش افریز]
Golden rectangle پایه های چهارگوش
intertriglyph چهارگوش افریز
Partial phrase not found.
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com