Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
English
Persian
mixing blade
قاشقک مخلوط کننده
Other Matches
auto rich
مخلوط غلیظ سوخت و هوا که نسبت ان توسط کنترل کننده مخلوط اتوماتیک درکاربوراتور ثابت نگهداشته میشود
mixers
مخلوط کننده
hot mixer
مخلوط کننده
mixer
مخلوط کننده
jet mixer
مخلوط کننده با فشار اب
frequency mixer
مخلوط کننده یا میکسرفرکانس
continous mixer
مخلوط کننده دائمی
rotary drum mixer
مخلوط کننده طبلکی
mixer stage
طبقه مخلوط کننده
modulator
لامپ مخلوط کننده
mixer tube
لامپ مخلوط کننده
hot metal mixre
مخلوط کننده اهن خام
modulator
طبقه مخلوط کننده مدولاتور
auto lean
مخلوط رقیق سوخت و هوا که نسبت ان توسط کنترل کننده اتوماتیک در کاربوراتور ثابت نگاهداشته میشود
admix
مخلوط شدن بهم پیوستن مخلوط کردن امیختن
spooned
قاشقک
spoons
قاشقک
snapper
قاشقک
spooning
قاشقک
castanet
قاشقک
finger cymbals
قاشقک
spoon
قاشقک
spinner
قاشقک
vanes
قاشقک
vane
قاشقک
castanets
قاشقک
audio mixer
میکسر صوتی تلویزیونی مخلوط کننده صوتی
corrector
جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
mixtures
مخلوط
blends
مخلوط
blending
مخلوط
blend
مخلوط
anti freeze mixture
مخلوط ضد یخ
mixture
مخلوط
blent
مخلوط شد
composite
مخلوط
admixture
مخلوط
mixer
مخلوط کن
macedoine
مخلوط
blender
مخلوط کن
blenders
مخلوط کن
admixtion
مخلوط
confused
مخلوط
mixed
مخلوط
mixers
مخلوط کن
compost
مخلوط
hash
مخلوط
blends
مخلوط کردن
weak mixture
مخلوط ضعیف
mixture control
کنترل مخلوط
admix
مخلوط کردن
azeotropic mixture
مخلوط همجوش
commix
مخلوط کردن
puddle
مخلوط کردن
pug mill
اسیای گل مخلوط کن
staffs
مخلوط سیمان و گچ
staffed
مخلوط سیمان و گچ
azeotropic mixture
مخلوط ازئوتروپ
mixtures
بتن مخلوط کن
staff
مخلوط سیمان و گچ
mixing in place
امیختن در جا مخلوط در جا
gas mixture
مخلوط گاز
meddles
مخلوط کردن
mixed gas
گاز مخلوط
mixed glue
چسب مخلوط
proportioner
مخلوط کن شیمیایی
syncrasy
مخلوط کردن
mixed semiconductor
نیمرسانای مخلوط
cryogen
مخلوط سرمازا
mixed crystal
کریستال مخلوط
lean mixture
مخلوط رقیق
solid solution
کریستال مخلوط
blends
مخلوط امیختگی
miscible
مخلوط شدنی
mixture
بتن مخلوط کن
blend
مخلوط کردن
blend
مخلوط امیختگی
porridge
چیز مخلوط
crab cocktail
مخلوط خرچنگ
meddle
مخلوط کردن
melange
مخلوط امیختگی
ternary mixture
مخلوط سه تایی
mell
مخلوط کردن
duplex pressure proportioner
مخلوط کن دو فشاری
blent
مخلوط کرد
rich mix
مخلوط پر مایه
mixing
مخلوط کردن
heterogeneous mixture
مخلوط ناهمگن
melt
مخلوط کردن
melts
مخلوط کردن
homogeneous mixture
مخلوط همگن
meddled
مخلوط کردن
immiscible
مخلوط نشدنی
mix
امیزه مخلوط
mix
مخلوط ترکیبی
laudanum
مخلوط افیون
mixes
امیزه مخلوط
mixes
مخلوط ترکیبی
batch mixer
مخلوط کن ضربهای
terpenoid
مخلوط باترپن
hash
مخلوط کردن
powder mixer
گرد مخلوط کن
unadulterated
مخلوط نشده
confect
مخلوط کردن
mingles
مخلوط کردن
intermingled
با هم مخلوط کردن
intermeddle
مخلوط کردن
mingled
مخلوط کردن
mingle
مخلوط کردن
intercarrier buzz
وزوز مخلوط
intercarrier beat
زنه مخلوط
concrete mix
مخلوط بتن
intermingling
با هم مخلوط کردن
interlard
مخلوط کردن
puddles
مخلوط کردن
intermingles
با هم مخلوط کردن
intermingle
با هم مخلوط کردن
unscourced wool
پشم مخلوط
mingling
مخلوط کردن
unalloyed
غیر مخلوط خالص
mixes
امیختن مخلوط کردن
mixes
مخلوط کردن ترکیب
creole
دارای نژاد مخلوط
olio
مخلوط چیزدرهم ریخته
agitation
مخلوط کردن اشفتگی
dry blending
مخلوط سازی خشک
temper
مخلوط کردن مزاج
cross loading
مخلوط کردن بارها
etherize
بااتر مخلوط کردن
intermix
در هم امیختن با هم مخلوط کردن
immiscibility
حالت مخلوط نشدنی
commingle
بهم مخلوط کردن
tempered
مخلوط کردن مزاج
ethylate
بااتیل مخلوط کردن
mix
امیختن مخلوط کردن
tempers
مخلوط کردن مزاج
mix
مخلوط کردن ترکیب
organic silt
مخلوط بامواد الی
ready mixed paints
رنگهای مخلوط اماده
mixture of tar and bitumen
مخلوط قطران و قیر
harsh
مخلوط بتن سفت
batch
اندازه مخلوط بتن
shuffle
بهم مخلوط کردن
hc mixture
مخلوط هیدروکلرید یا گازخفه کن
brandies
با کنیاک مخلوط کردن
gas air mixture
مخلوط بنزین و هوا
brandy
با کنیاک مخلوط کردن
intercarrier sound system
کانال صوتی مخلوط
mixed crude oil
نفت خام مخلوط
mishmash
مخلوط اش شله قلمکار
detrital cone
مخلوط افکنه واریزهای
burdens
مخلوط کردن بار
souse
با ترشی مخلوط کردن
miscible
مخلوط شدنی امیزنده
shuffled
بهم مخلوط کردن
turn the mortar
مخلوط کردن ملات
complexly
بطور پیچیده یا مخلوط
harsher
مخلوط بتن سفت
shuffling
بهم مخلوط کردن
creoles
دارای نژاد مخلوط
batches
اندازه مخلوط بتن
composite lightweight concrete
بتن سبک مخلوط
fuel oil mixture
مخلوط روغن و سوخت
shuffles
بهم مخلوط کردن
burden
مخلوط کردن بار
harshest
مخلوط بتن سفت
milk punch
مشروبات مخلوط با شیر وقند
milk-shake
مخلوط شیر وشربت وبستنی
milk shake
مخلوط شیر وشربت وبستنی
potpourris
تنوع مخلوط درهم وبرهم
milk-shakes
مخلوط شیر وشربت وبستنی
potpourri
تنوع مخلوط درهم وبرهم
thermit
مخلوط پودر الومینیم و اکسیداهن
mixed highs
بسامدهای زیاد مخلوط شده
gas ligther
اتش زنه مخلوط گاز
fuel air mixture ratio
نسبت مخلوط سوخت و هوا
hybrida
گیاه یاجانور دورگه مخلوط
concrete mixer
بتون مخلوط کن
[ساخت و ساختمان]
angola yarn
نوعی نخ مخلوط از پنبه و پشم
roil
مخلوط کردن سرگردان شدن
admix
مخلوط شدن امیزش کردن
ganister
مخلوط کوارتز و خاک نسوز
gannister
مخلوط کوارتز و خاک نسوز
pop
سوخت مخلوط متانول و نیترومتان
popped
سوخت مخلوط متانول و نیترومتان
pops
سوخت مخلوط متانول و نیترومتان
cement mixer
بتون مخلوط کن
[ساخت و ساختمان]
float
بستنی مخلوط با شربت وغیره
floated
بستنی مخلوط با شربت وغیره
blender
ماشین مخصوص مخلوط کردن
blenders
ماشین مخصوص مخلوط کردن
thermit welding
جوش مخلوط الومینیم و اکسیداهن
immingle
بهم امیختن مخلوط کردن
mortar mill
مخلوط کن ملات یا ماشین ملاتساز
terpenic
ترپن دار مخلوط باترپن
floats
بستنی مخلوط با شربت وغیره
random mixed
مخلوط شدن به طور شانسی
ratafia
مشروب الکلی مخلوط با بادام تلخ
ratafee
مشروب الکلی مخلوط با بادام تلخ
wassail
ابجو یاشراب مخلوط با ادویه وشکر
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com