English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 75 (5 milliseconds)
English Persian
To miss the bus . To slip up . قافیه را باختن
Other Matches
feminine rhyme قافیه وروی قافیه وردیف
lose باختن
play away باختن
loses باختن
to dice away باختن
tank job عمدا" باختن
to grow رنگ باختن
to lose one's nerves خود را باختن
flattens روحیه خودرا باختن
flatten روحیه خودرا باختن
bowled for a duck باختن بازیگر بی امتیاز
loses منقضی شدن باختن
slump بازی ضعیف و باختن
shut out پوان نیاوردن باختن
To win (lose ) a bet . شرطی رابردن (باختن )
slumps بازی ضعیف و باختن
slumping بازی ضعیف و باختن
slumped بازی ضعیف و باختن
lose منقضی شدن باختن
blench تاخیرکردن رنگ خود را باختن
blenching تاخیرکردن رنگ خود را باختن
blenches تاخیرکردن رنگ خود را باختن
blenched تاخیرکردن رنگ خود را باختن
lose out <idiom> بد شانسی آوردن ،مقام نیاوردن ،باختن
bowled باختن توپزن در نتیجه انداختن میله افقی
rime قافیه
rhyming قافیه
rhymes قافیه
rimeless بی قافیه
rimeless or rhyme بی قافیه
rhyme قافیه
verseman قافیه پرداز
rimer قافیه پرداز
rimer or rhymer قافیه پرداز
rimy قافیه دار
rhymes هم قافیه شدن
stress verse قافیه مشدد
rhymes قافیه ساختن
versifier قافیه پرداز
versification قافیه سازی
to give rimes قافیه شدن
rhyme هم قافیه شدن
to put in rime قافیه ناقص
verser قافیه پرداز
rhyme قافیه ساختن
rhyme scheme قافیه بندی
rhyming قافیه ساختن
rhyming هم قافیه شدن
rhumer قافیه پرداز
rhymester قافیه ساز
blank verse شعر بی قافیه
stress verse قافیه موکد
rime هم قافیه شدن
rime سخن قافیه دار
crambo بازی قافیه جویی
versification شاعری قافیه پردازی
internal rhyme قافیه ماقبل اخر
rime قافیه دار کردن
rime نظم قافیه ساختن
rhythmization سجع و قافیه سازی
The two are rhyming words . این دو لغت هم قافیه هستند
blank verse شعر بی قافیه پنج وزنی
rhymes شعر سخن قافیه دار
rhyme شعر سخن قافیه دار
rhyming شعر سخن قافیه دار
to rime away one's time وقت خود را به قافیه سازی
hai ku شعر بی قافیه سه سطری ژاپنی
I am in a tight corner . I am hard put to it . قافیه برمن تنگ شده است
rondelet غزل تهلیل دار دو قافیه هفت بندی
rimester قافیه ساز شاعر بی استعداد وکم مایه شاعرک
masculinerhme قافیه کلماتی که نه به eبلکه بهجای تکیه دار منتهی میشود
trochee وتد یا قافیه دو هجایی که هجای اولش بلند یا موکدوهجای دومش کوتاه یاخفیف باشد
free verse شعر ازاد وبی نظم وقاعده شعر بی قافیه
to rime one word with another یک کلمه رابا کلمه دیگر قافیه اوردن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com