English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
English Persian
composing stick قالب حروف چینی
Other Matches
monotype ماشین حروف ریزی و حروف چینی
composing حروف چینی
type setting حروف چینی
typesetting حروف چینی
automatic typesetting حروف چینی خودکار
computer typesetting حروف چینی کامپیوتری
multigraph ماشین حروف چینی و چاپ
typograph ماشین حروف ریزی وحروف چینی
phototypesetter حروف چینی نوری حروفچین تصویری تصویرپرداز
twicer حروف چینی که خودش هم چاپ کننده است دو مرده
hollow ware چینی یاشیشهای که بصورت استوانهای شکل ویا نظیر ان قالب گیری شده است
Linotype ماشین حروف چینی سطر به سطر
sinicism متابعت از اداب ورسوم چینی چینی پرستی
sinicize جنبه چینی دادن چینی کردن
Loudon's hollow wall [دیوار آجری با دونوع آجر چینی کله راسته و راسته چینی]
basic type single tier formwork قالب بندی نیمه لغزان با پایههای معادل ارتفاع قالب
readout وسیله نمایش که با نوشتن حروف جدید حروف قبلی را پاک میکند
block letter حروف درشت وسیاه نوعی حروف بدون زیر وزبر
self- سیستم کد گذاری حروف که میتواند حروف خطا یا نامناسب را تشخیص و ترمیم کند
Linotype ماشین حروف ریزی که سطرسطر حروف را میریزد وسطرسطر برای چاپ اماده میکند
separate حروف نمایش داده شده که تمام متریس حروف را نمیگیرند و فضایی در این بین می ماند
separated حروف نمایش داده شده که تمام متریس حروف را نمیگیرند و فضایی در این بین می ماند
separates حروف نمایش داده شده که تمام متریس حروف را نمیگیرند و فضایی در این بین می ماند
inferior figures حروف یا اعداد کوچکتر که پایین حروف معمولی نوشته می شوند که در فرمولهای ریاضی و شیمی به کار می روند.
shift keys که تابع دوم کلیدها را ایجاد میکند, مصل مجموعه حروف دیگر , با تغییر دادن خروجی به صورت حروف بزرگ
shift key که تابع دوم کلیدها را ایجاد میکند, مصل مجموعه حروف دیگر , با تغییر دادن خروجی به صورت حروف بزرگ
importing 1-آوردن چیزی از خارج سیستم . 2-تبدیل فایل ذخیره شده در یک قالب به قالب پیش فرض که توسط برنامه استفاده میشود
imported 1-آوردن چیزی از خارج سیستم . 2-تبدیل فایل ذخیره شده در یک قالب به قالب پیش فرض که توسط برنامه استفاده میشود
import 1-آوردن چیزی از خارج سیستم . 2-تبدیل فایل ذخیره شده در یک قالب به قالب پیش فرض که توسط برنامه استفاده میشود
plasticize قالب پذیر کردن از قالب در اوردن
normalizes تبدیل حروف به حروف بزرگ یا کوچک
normalising تبدیل حروف به حروف بزرگ یا کوچک
normalises تبدیل حروف به حروف بزرگ یا کوچک
normalised تبدیل حروف به حروف بزرگ یا کوچک
normalize تبدیل حروف به حروف بزرگ یا کوچک
graphics ترمینال ویدیو متن که حروف نمایش داده شده آن از محدود حروف گرافیکی و نه متن هستند
user حروف ایجاد شده توسط کاربر که به مجموعه حروف استاندارد افزوده شده است
users حروف ایجاد شده توسط کاربر که به مجموعه حروف استاندارد افزوده شده است
type حروف چاپی حروف چاپ
typed حروف چاپی حروف چاپ
cases حروف بزرگ یا حروف معمولی
types حروف چاپی حروف چاپ
case حروف بزرگ یا حروف معمولی
non destructive cursor صفحه نمایش که حروف پیشین را هنگام نمایش حروف جدید برگرداند
blow-ups تغییر یک شکل از یک قالب تصویری کوچکتر به یک قالب تصویری بزرگتر
blow-up تغییر یک شکل از یک قالب تصویری کوچکتر به یک قالب تصویری بزرگتر
blow up تغییر یک شکل از یک قالب تصویری کوچکتر به یک قالب تصویری بزرگتر
shift تغییر از یک مجموعه حروف به دیگر , که امکان استفاده از حروف دیگر
spoonerism اشتباه در تلفظ حروف تعویض حروف در تلفظ برحسب تصادف
shifts تغییر از یک مجموعه حروف به دیگر , که امکان استفاده از حروف دیگر
shifted تغییر از یک مجموعه حروف به دیگر , که امکان استفاده از حروف دیگر
NDR سیستم نمایش که حروف قبلی را هنگام نمایش حروف جدید نمایش میدهد
italic حروف یک وری حروف کج
syllabary حروف تهجی مخابراتی حروف رمز تهجی
compression molding process فرایند قالب گیری تراکمی طریقه قالب گیری تراکمی
Chinese زن چینی
sinitic چینی
maying گل چینی
Chinese چینی ها
masonry bond رج چینی
joss بت چینی
brick bond رج چینی
porcelain چینی
Chinese چینی
china چینی
bond رج چینی
gleaning خوشه چینی
gossiped سخن چینی
Chinese puzzles معمای چینی
tangram معمای چینی
gossip سخن چینی
Chinese puzzle معمای چینی
gossiping سخن چینی
gossips سخن چینی
vitreous china چینی لعابدار
kaolin خاک چینی
gleaning دانه چینی
kaoline خاک چینی
tale bearing سخن چینی
stretcher bond رج چینی راسته
petuntse خاک چینی
petuntse سنگ چینی
rearrangment باز چینی
raking bond رج چینی جناغی
piper cubeba کبابه چینی
pongee حریر چینی
porcelain tile کاشی چینی
porcelainlike چینی مانند
porcelainous چینی وار
porcelainous از جنس چینی
porcellaneous چینی وار
porcellaneous از جنس چینی
porcellanous از جنس چینی
porcellanous چینی وار
revetment سنگ چینی
pekin حریر چینی
parian ware چینی مرمری
stowage بار چینی
stowage تنگ هم چینی
sinify چینی کردن
porcellanic چینی وار
porcelaine فرف چینی
quartz سنگ چینی
vintages انگور چینی
vintage انگور چینی
sheepshearing پشم چینی
oblique bond رج چینی کلاغ پر
setup مقدمه چینی
set up مقدمه چینی
parian ware چینی یا روسی
porcellanic از جنس چینی
china root چوب چینی
faince بدل چینی
lintel-course هره چینی
ailanthus سماق چینی
Chinese زبان چینی
brick work اجر چینی
china rhubard ریوند چینی
fuse block چینی فیوز
cubeb کبابه چینی
china clay خاک چینی
blocking-course هره چینی
bick bond آجر چینی
chinaware فروف چینی
chinese architecture معماری چینی
chinese binary دودویی چینی
porcelain clay خاک چینی
rhubarb ریوند چینی
conspiracies اسباب چینی
conspiracy اسباب چینی
Chinese مرد چینی
china فروف چینی
porcelain فروف چینی
herring bone bond رج چینی جناغی
crockery بدل چینی
header bond رج چینی کلگی
granite ware چینی خارایی
malice اسباب چینی
faience بدل چینی
falbala چین چینی
glean خوشه چینی کردن
souchong چای سیاه چینی
chopsuey نوعی غذای چینی
chow mein نوعی غذای چینی
dry stone pitching سنگفرش خشکه چینی
conspiratress اسباب چینی کردن
dry stone drain زهکش خشکه چینی
french drain زهکش خشکه چینی
dry stone lining روکش خشکه چینی
gleans خوشه چینی کردن
dry laid masonry فکافته خشکه چینی
overlapping tile سفال چینی نیمانیم
flemish bond رج چینی کله راسته
mowing machine ماشین علف چینی
sinify جنبه چینی دادن
dry stone pitching فکافته خشکه چینی
English bond آجر چینی انگلیسی
stretcher bond اجر چینی راسته
chinese fret [زنجیره ی هندسی چینی]
to form a plot اسباب چینی کردن
quartzif erous سنگ چینی دار
to tattletale [American E] سخن چینی کردن
to snitch سخن چینی کردن
crutch طرحی در فرش چینی
header bond اجر چینی کله
pyrophotograph عکس روی چینی
kerbstone سنگ چینی دورچاه
pug سگ کوتاه قامت چینی
to rat سخن چینی کردن
kaolinisation خاک چینی شدن
kaolinic مربوط به خاک چینی
gleanings خوشه چینی کردن
pottery factory کارخانه چینی سازی
pugs سگ کوتاه قامت چینی
bond اجر چینی نماچینی
gossips سخن چینی کردن
indo chinese دورگه هندی و چینی
gossiping سخن چینی کردن
gleaned خوشه چینی کردن
Taoism پیروی از طریقت چینی
gossiped سخن چینی کردن
to tell tales سخن چینی کردن
high tension porcelaine چینی فشار قوی
gossip سخن چینی کردن
to pick thanks بوسیله سخن چینی
To tell tales. To be a gossip(an informer) خبر چینی کردن
inbond دیوار با اجر چینی کلگی
shantung پارچه ابریشمی خشن چینی
He is fluent in Chinese. او به زبان چینی مسلط است.
vintages فصل انگور چینی محصول
hyson نوعی چای سبز چینی
vintage فصل انگور چینی محصول
pecking order سلسله مراتب دانه چینی
gossipy وابسته به سخن چینی یاشایعات
office grapevine سخن چینی [در دفتری یا شرکتی]
He is fluent in Mandarin. او به زبان چینی مسلط است.
chinese landing پهلو گرفتن به سبک چینی
clips پشم چینی کوتاه کردن
clippings پشم چینی کوتاه کردن
clipped پشم چینی کوتاه کردن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com