Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
field template
قالب فیلد
Other Matches
key
ساختار فایلی که امکان دستیابی داده با استفاده از فیلد کلید یا محتوای فیلد کلید میدهد
KSAM
ساختار فایل که به داده امکانی دستیابی توسط فیلد کلید یا محتوای فیلد کلید میدهد
basic type single tier formwork
قالب بندی نیمه لغزان با پایههای معادل ارتفاع قالب
importing
1-آوردن چیزی از خارج سیستم . 2-تبدیل فایل ذخیره شده در یک قالب به قالب پیش فرض که توسط برنامه استفاده میشود
import
1-آوردن چیزی از خارج سیستم . 2-تبدیل فایل ذخیره شده در یک قالب به قالب پیش فرض که توسط برنامه استفاده میشود
imported
1-آوردن چیزی از خارج سیستم . 2-تبدیل فایل ذخیره شده در یک قالب به قالب پیش فرض که توسط برنامه استفاده میشود
plasticize
قالب پذیر کردن از قالب در اوردن
fielded
فیلد
field
فیلد
fields
فیلد
blow up
تغییر یک شکل از یک قالب تصویری کوچکتر به یک قالب تصویری بزرگتر
blow-up
تغییر یک شکل از یک قالب تصویری کوچکتر به یک قالب تصویری بزرگتر
blow-ups
تغییر یک شکل از یک قالب تصویری کوچکتر به یک قالب تصویری بزرگتر
repeating field
فیلد مکرر
chain field
فیلد اتصال
data field
فیلد داده ها
card field
فیلد کارت
field template
الگوی فیلد
control field
فیلد کنترل
calculated field
فیلد محاسبه
field name
نام فیلد
field definition
تعریف فیلد
derived field
فیلد مشتق
field privilege
امتیاز فیلد
sort field
فیلد مرتب سازی
explicit reference
خص مثل فیلد یا دگمهای با نام یکتا
field
تعداد حروف که در یک فیلد میتواند باشد
fielded
تعداد حروف که در یک فیلد میتواند باشد
fields
تعداد حروف که در یک فیلد میتواند باشد
length
تعداد حروف ذخیره شده در یک فیلد
lengths
تعداد حروف ذخیره شده در یک فیلد
markers
کد نشان دهنده انتهای یک فیلد و ابتدای بعدی
fielding
ترتیب محل دهی فیلد در یک رکورد و فایل
marker
کد نشان دهنده انتهای یک فیلد و ابتدای بعدی
constants
فیلد داده که همواره همان تعداد حروف را دارد
constant
فیلد داده که همواره همان تعداد حروف را دارد
addressing
دستیابی سریع به داده به علت وجود آن در فیلد آدرس
field
مجموعه حروف برای مشخص کردن یک فیلد یا محل آن
fields
مجموعه حروف برای مشخص کردن یک فیلد یا محل آن
knowledge
دستورات و دانش خبره را در یک فیلد مشخص اعمال میکند
fielded
مجموعه حروف برای مشخص کردن یک فیلد یا محل آن
delimited
فایل دادهای که هر فیلد آن با یک حرف خاص جدا شده است
member
1- یک شی در صفحه کتاب چند رسانهای . 2-رکورد یا موضوع مشخص در یک فیلد
delimited
فایلی که موضوع یا فیلد داده با کاما جدا شده اند
delimits
فایلی که موضوع یا فیلد داده با کاما جدا شده اند
delimit
فایلی که موضوع یا فیلد داده با کاما جدا شده اند
delimit
فایل دادهای که هر فیلد آن با یک حرف خاص جدا شده است
delimiting
فایلی که موضوع یا فیلد داده با کاما جدا شده اند
delimiting
فایل دادهای که هر فیلد آن با یک حرف خاص جدا شده است
members
1- یک شی در صفحه کتاب چند رسانهای . 2-رکورد یا موضوع مشخص در یک فیلد
delimits
فایل دادهای که هر فیلد آن با یک حرف خاص جدا شده است
immediate
دستیابی سریع به داده چرا که در فیلد آدرس دستور قرار دارد
minor sort key
یک فیلد داده که منبع دومی ازتمایزات را که به وسیله انهارکوردها مرتب می شوندفراهم میکند
compression molding process
فرایند قالب گیری تراکمی طریقه قالب گیری تراکمی
four address instruction
دستور برنامه که حاوی چهار آدرس است در فیلد آدرس
relational database management system
پایگاه دادهای که تمام موضوعات ان بهم مربوطند.دادهای که فیلد مربوطه را جستجو میکند بدست می آید
relational database
پایگاه دادهای که تمام موضوعات ان بهم مربوطند.دادهای که فیلد مربوطه را جستجو میکند بدست می آید
major sort key
یک فیلد حاوی اطلاعات که توسط ان اکثر اقلام داده هامی توانند تشخیص داده شده و مرتب شوند
aggregates
تابع محاسباتی پایگاه داده که روی فیلد انتخاب شده هر رکورد پایگاه داده اجرا می شود
aggregate
تابع محاسباتی پایگاه داده که روی فیلد انتخاب شده هر رکورد پایگاه داده اجرا می شود
flag
1-روش نشان دادن انتهای فیلد یا یک چیز مخصوص در پایگاه داده ها. 2-روش گزارش دادن وضعیت ثبات پس از یک عمل ریاضی یا منط قی
flags
1-روش نشان دادن انتهای فیلد یا یک چیز مخصوص در پایگاه داده ها. 2-روش گزارش دادن وضعیت ثبات پس از یک عمل ریاضی یا منط قی
ingot
قالب
cluster bombs
قالب
split line
خط قالب
matrix or matrices
قالب
kata
قالب
matters
قالب
mattering
قالب
cluster bomb
قالب
clusters
قالب
close fitting
قالب تن
close-fitting
قالب تن
cake
قالب
moulder
قالب گر
standards
قالب
standard
قالب
sizes
قالب
laster
قالب گر
cluster
قالب
matter
قالب
centering
قالب
spectrum
قالب
block
سد قالب
blocked
سد قالب
blocks
سد قالب
moulding
قالب
die
قالب
laster
قالب کن
carcases
قالب
carcasses
قالب
mandrel or dril
قالب
mold
قالب
size
قالب
models
قالب
carcass
قالب
forme
قالب
An ice – cube .
یک قالب یخ
foot pocket
قالب پا
burner frame
قالب
fitted
قالب
matrix
قالب
matrixes
قالب
mould
قالب
moulded
قالب
moulds
قالب
molds
قالب
molded
قالب
shapes
قالب
green sand mold
قالب تر
model
قالب
shape
قالب
modeled
قالب
modelled
قالب
template
قالب
swage
قالب
templates
قالب
cell format
قالب سل
mattered
قالب
unformatted
بی قالب
instruction foramt
قالب دستورالعمل
format
قالب هیئت
molder
قالب گیر
electrotype
قالب برقی
moulding
قالب سیم
mandril
سنبه قالب
document format
قالب مدرک
data format
قالب داده ها
modeller
قالب سازی
snap
قالب زنی
mold cavity
حفره قالب
formats
قالب هیئت
blocs
قالب کردن
molding pressure
فشار قالب
mold
قالب گرفتن
molding operation
قالب کاری
file format
قالب فایل
bloc
قالب کردن
hob
سنبه قالب
hobs
سنبه قالب
ingots stripper
قالب کش شمش
formwork
قالب بندی
cavetto
قالب مجوف
last n
قالب کردن
last n
قالب کفشدوزی
cased
قالب گیری
card format
قالب کارت
brush style
قالب قلم
address format
قالب نشانی
box caisson
صندوق قالب پی
fuse block
قالب فیوز
initialization
قالب بندی
green sand molding
قالب ریزی تر
bentonite slurries
دو قالب بتونیت
pig mold
قالب شمش
ingot mould
قالب شمش
laster
گاز قالب کش
formatting
قالب بندی
curved mould
قالب قوسی
mandrel
قالب مرغک
core box
قالب ماهیچه
modelling
قالب سازی
sinker
قالب ریز
sinkers
قالب ریز
stamping
قالب گیری
form work
قالب بندی
format effector
تاثیرکننده قالب
moulding
قالب گیری
form
قالب کردن
form
شکل قالب
formed
قالب کردن
formed
شکل قالب
formatted
قالب دار
forms
قالب کردن
forms
شکل قالب
hat block
قالب کلاه
rough hew
قالب کردن
acrobats
قالب فایل
acrobat
قالب فایل
shoe tree
قالب کفش
shuttering
قالب بتن
modelled
قالب طرح
slip form
قالب لغزنده
stretch press die
قالب انبساطی
record format
قالب رکورد
record format
قالب مدرک
case
قالب قاب
range format
قالب دامنه
blocks
قالب ریختن
blocks
قالب کردن
blocked
قالب ریختن
blocked
قالب کردن
block
قالب ریختن
block
قالب کردن
stunt box
قالب بند
models
قالب طرح
mould
قالب گرفتن
mould
قالب گیری
molds
قالب گرفتن
molds
قالب گیری
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com