Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (20 milliseconds)
English
Persian
to block a hat
قالب کردن یک کلاه
Other Matches
hat block
قالب کلاه
barbers block
قالب کلاه گیس
To live on borrowed money . To play for time .
این کلاه آن کلاه کردن ( کلاه کلاه کردن )
plasticize
قالب پذیر کردن از قالب در اوردن
phyrgian cap
یکجور کلاه مخروطی که اکنون انرا با کلاه ازادی یکی میدانند
glengarry
نوعی کلاه شبیه کلاه بره که کوهستانیهای اسکاتلند بسرمیگذارند
basic type single tier formwork
قالب بندی نیمه لغزان با پایههای معادل ارتفاع قالب
importing
1-آوردن چیزی از خارج سیستم . 2-تبدیل فایل ذخیره شده در یک قالب به قالب پیش فرض که توسط برنامه استفاده میشود
imported
1-آوردن چیزی از خارج سیستم . 2-تبدیل فایل ذخیره شده در یک قالب به قالب پیش فرض که توسط برنامه استفاده میشود
import
1-آوردن چیزی از خارج سیستم . 2-تبدیل فایل ذخیره شده در یک قالب به قالب پیش فرض که توسط برنامه استفاده میشود
casks
کلاه جنگی کلاه خود
cask
کلاه جنگی کلاه خود
get round the law
با کلاه شرعی از اجرای قانون طفره رفتن کلاه شرعی سرچیزی گذاشتن
jasey
کلاه گیس کلاه گیس تهیه شده از پشم تابیده
squared
مرتب کردن کلاه
square
مرتب کردن کلاه
squares
مرتب کردن کلاه
squaring
مرتب کردن کلاه
defraud
کلاه برداری کردن
defrauds
کلاه برداری کردن
defrauded
کلاه برداری کردن
To search ones conscience .
کلاه خود را قا ضی کردن
defrauding
کلاه برداری کردن
formed
قالب کردن
to take a cast of
قالب کردن
blocked
قالب کردن
block
قالب کردن
last n
قالب کردن
forms
قالب کردن
blocks
قالب کردن
form
قالب کردن
found
قالب کردن
rough hew
قالب کردن
founds
قالب کردن
bloc
قالب کردن
blocs
قالب کردن
shape
قالب کردن طرح کردن به شکلی دراوردن
shapes
قالب کردن طرح کردن به شکلی دراوردن
swindles
کلاه گذاشتن یابرداشتن کلاهبرداری کردن
swindle
کلاه گذاشتن یابرداشتن کلاهبرداری کردن
swindled
کلاه گذاشتن یابرداشتن کلاهبرداری کردن
moulds
قالب ریزی کردن
mould
قالب ریزی کردن
To give up the ghost
قالب تهی کردن
formats
قالب بندی کردن
found
قالب ریزی کردن
molded
قالب ریزی کردن
founds
قالب ریزی کردن
format
قالب بندی کردن
swage
قالب ریزی کردن
mold
قالب ریزی کردن
moulded
قالب ریزی کردن
molds
قالب ریزی کردن
blow up
تغییر یک شکل از یک قالب تصویری کوچکتر به یک قالب تصویری بزرگتر
blow-up
تغییر یک شکل از یک قالب تصویری کوچکتر به یک قالب تصویری بزرگتر
blow-ups
تغییر یک شکل از یک قالب تصویری کوچکتر به یک قالب تصویری بزرگتر
To foist ( fob off) something on somebody .
چیزی را به کسی قالب کردن
spears
سد کردن راه حریف با کوفتن کلاه خود به سینه او
speared
سد کردن راه حریف با کوفتن کلاه خود به سینه او
spear
سد کردن راه حریف با کوفتن کلاه خود به سینه او
spearing
سد کردن راه حریف با کوفتن کلاه خود به سینه او
cake
قالب کردن بشکل کیک دراوردن
modiste
کلاه فروش زنانه کلاه دوز زنانه
recasts
از نو قالب کردن از نو طرح کردن
recasting
از نو قالب کردن از نو طرح کردن
recast
از نو قالب کردن از نو طرح کردن
compression molding process
فرایند قالب گیری تراکمی طریقه قالب گیری تراکمی
salami technique
کلاه برداری کامپیوتری توسط تراکنشهای جدا وکوچک که دنبال کردن آنها وتشخیص آنها مشکل است
jack a dandy
کج کلاه
chapeau
کلاه
aigret
گل کلاه
nightcaps
شب کلاه
capped
کلاه
panache
پر کلاه
nightcap
شب کلاه
cappa
کلاه
opera hat
کلاه له شو
head piece
کلاه
bilk
کلاه سر
hats
کلاه
beau
کج کلاه
pretty fellow
کج کلاه
ice cap
یخ کلاه
ice-cap
یخ کلاه
ice-caps
یخ کلاه
pompom
گل کلاه
cap
کلاه
hat
کلاه
headgear
کلاه
postiche
کلاه گیس
hat
کلاه کاردینالی
hatboxes
جعبه کلاه
hats
کلاه کاردینالی
black cap
کلاه سیاه
avant-sorps
کلاه فرنگی
milliners
کلاه فروش
fraudulent
کلاه بردار
belvedere
کلاه فرنگی
cocking
کج نهادگی کلاه
plumes
پر کلاه زنان تل
summer house
کلاه فرنگی
plume
پر کلاه زنان تل
rug
[American E]
کلاه گیس
bonnets
کلاه سرگذاشتن
miyred
کلاه دار
bonnet
کلاه سرگذاشتن
belvidere
کلاه فرنگی
cocks
کج نهادگی کلاه
milliner
کلاه فروش
steel cap
کلاه فولادی
cock
کج نهادگی کلاه
pergolas
کلاه فرنگی
petasus
کلاه بالدار
swindler
کلاه گذار
peruke
کلاه گیس
polls
راس کلاه
pavilions
کلاه فرنگی
polled
راس کلاه
snowcap
برف کلاه
poll
راس کلاه
pergola
کلاه فرنگی
balaclava
کلاه دوچشمی
swindler
کلاه بردار
pitch cap
کلاه زفت
bareheaded
بدون کلاه
pavilion
کلاه فرنگی
mantle
کلاه توری
mantles
کلاه توری
service cap
کلاه خدمت
steel helmet
کلاه اهنی
swindlers
کلاه بردار
mutch
کلاه کتانی
balaclavas
کلاه دوچشمی
swindlers
کلاه گذار
periwig
کلاه گیس
hatbox
جعبه کلاه
high hat
کلاه بلند
caskets
کلاه خدمت
galea
کلاه خود
casket
کلاه خدمت
tricone
کلاه سه ترک
tricorn
کلاه سه ترک
wigs
کلاه گیس
uncap
کلاه از سر برداشتن
rain hat
کلاه بارانی
rain cap
کلاه کریلی
gaud
کلاه برداری
door lintel
کلاه چهارچوب
capping
کلاه سازی
helmet liner
کلاه کاسک
helmet liner
کلاه فیبری
frauds
کلاه برداری
fraud
کلاه برداری
streamers
نوارلباس یا کلاه
hat tree
کلاه اویز
hat in hand
کلاه دردست
hoods
کلاه اهنی
wig
کلاه گیس
hatter
کلاه فروش
rip-offs
کلاه برداری
rip-off
کلاه برداری
bathing cap
کلاه حمام
bathing caps
کلاه حمام
crash helmets
کلاه ایمنی
hairpiece
کلاه گیس
hairpieces
کلاه گیس
hatpin
گیرهی کلاه
streamer
نوارلباس یا کلاه
hoods
کلاه خود
stetsons
کلاه وسترن
stetsons
کلاه کابوی
stetson
کلاه وسترن
stetson
کلاه کابوی
hood
کلاه خود
hood
کلاه اهنی
fools cap
کلاه قیفی
welch
کلاه گذاشتن
hatpins
گیرهی کلاه
panama hat
کلاه پاناما
helmet
کلاه خود
Welsh
کلاه گذاشتن
tiaras
کلاه پادشاهی
panama hats
کلاه پاناما
tiara
کلاه پادشاهی
berets
کلاه بره
helmets
کلاه خود
swindled
کلاه برداری
beret
کلاه بره
trilbies
کلاه شاپو
skullcaps
کلاه بره
swindle
کلاه برداری
helmets
کلاه اهنی
skullcap
کلاه بره
swindles
کلاه برداری
helmet
کلاه اهنی
fraudulence
کلاه برداری
fop
کج کلاه ابله
d's cap
کلاه قیفی
casque
کلاه خود
kepi
کلاه کپی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com