English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 151 (8 milliseconds)
English Persian
Boldaji rug قالی بلداجی چهارمحال با نقوش هندسی
Other Matches
caucasus منطقه قفقاز و یا آذربایجان و ارمنستان امروزی در شوروی که قالی آن با گره ترکی و نقوش هندسی همراه بوده و به نام قالی قفقازی معروف است
chess board rug قالی با طرح خانه شطرنجی که بیشتر در قرون ۱۶ و ۱۷ میلادی مرسوم بوده و از نقوش ماهی و گل در ذوزنقه ها استفاده شده است
Mamluk Carpets فرش مملوک [ریشه این نام مربوط به سربازان و درباریان مصر و سوریه قدیم می باشد. طرح های اولیه آن بصورت نقوش هندسی پیچیده به همراه ترنجی بزرگ بافته شده اند.]
Nomatic rugs قالی های عشایری و قشقایی [این فرش ها بعلت جا به جایی زیاد عشایر عموما کوچک بافته می شوند و اکثرا بصورت پشم بوده و در آن از ذهنی بافی و یا نقوش محلی استفاده می شود. فرش ها دارای استحکام ضعیف هستند.]
lappets [حواشی و نقوش بکار رفته در انتهای فرش بافته شده در ترکیه که شکل اصلی بصورت بندی پنج ضلعی است و در آن اشکال هندسی یکسان که انتهای آن تا حدودی به نرمه گوش شباهت دارد استفاده می شود.]
diagrammatic وابسته بشکل یاخط هندسی نمایش داده شده باخطوط هندسی
turret motife طرح شیروان [این طرح بعنوان ترنج اصلی به تعداد یک یا سه عدد در متن فرش بکار رفته و حالتی هندسی و هشت وجهی داشته که با خطوط هندسی تزئین می شود.]
palace rugs قالی های درباری [قالی های قصری]
high relief نقوش برجسته
bas relif نقوش برجسته
rashwan medallion ترنج رشوان [این شهر در استان کردستان قرار داشته و به بافت قالیچه های خورجینی، گلیم و فرش های هندسی با ترنج مخصوص به این ناحیه شهرت دارد. ترنج این فرش ها بصورت لوزی بزرگ به همراه اشکال هندسی می باشد.]
polychromy فن تهیه نقوش الوان
zoomorphic [استفاده از نقوش حیوانات در فرش]
jacquard نقوش و تصاویر بر روی پارچه
square design طرح خشتی [طرح مربع شکل] [این طرح را به دربهای چوبی شبکه ای قدیم نسبت می دهند و بیشتر مربوط به شهرکرد یا چهارمحال می باشد گرچه در مناطق دیگر نیز بافته می شود.]
lambrequin نقوش رنگی حاشیه فروف چینی
ambience نقوش و تزئینات اطراف یک تابلو نقاشی
ambiance نقوش و تزئینات اطراف یک تابلو نقاشی
carpets قالی
carpet قالی
carpet weaver قالی باف
upper beam سردار [قالی]
urban rug قالی شهری
carpet-dyer رنگرز قالی
caucasian rug قالی قفقازی
Afghan rug قالی افغانی
warp beam سردار [قالی]
Persian carpet قالی ایرانی
carpet washing قالی شویی
cane pattern طرح بندی که بصورت تکرار نقوش با نواری نازک به شکل بند کل متن را فرا می گیرد
totem poles تیر یا چوبی که نقوش جانوران محافظ قبایل مختلف سرخ پوستان روی ان منقوش بوده
totem pole تیر یا چوبی که نقوش جانوران محافظ قبایل مختلف سرخ پوستان روی ان منقوش بوده
vertical loom دار عشایری [قالی]
structure چهارچوب دار [قالی]
zaronim قالی ذرع و نیم
vertical loom دار افقی [قالی]
vertical loom دار روستایی [قالی]
distinguished rug قالی با ارزش و برجسته
horizontal loom دار عشایری [قالی]
burned rug قالی سوخته شده
breast زیر دار [قالی]
horizontal loom دار افقی [قالی]
ground loom دار زمینی [قالی]
horizontal loom دار خوابیده [قالی]
ground loom دار عشایری [قالی]
warp-loop fringe ریشه حلقوی [در قالی همدان]
right pillar چوب راست رو [در دار قالی]
Indian rug قالی یا قالیچه مربوط به هندوستان
ground loom دارهای قابل حمل [قالی]
raise of loom بنا کردن دار قالی
raise of loom بنا کردن دار قالی
back of the loom قسمت پشت دار [قالی]
repeated نقش تکراری و پی در پی [بندی] [قالی]
geometric هندسی
geometrical هندسی
arabic notation هندسی
diagram خط هندسی
diagrams خط هندسی
bird motif نقش پرنده در قالی حیوان دار
vertical beam چوب [میله] طولی دار [قالی]
To snake the dust off the carpet. خاک قالی را تکان داد (تکاندن )
top of the loom قسمت بالایی یا فوقانی دار [قالی]
breast چوب افقی پایین دار [قالی]
Chilkat نوعی قالی پرده آویز هندی
connection of loom pieces متصل کردن قطعات دار [قالی]
warp beam چوب افقی بالای دار [قالی]
graph نمایش هندسی
geometric shapes اشکال هندسی
diagram شکل هندسی
locus مکان هندسی
diagrams شکل هندسی
graphically با نمایش هندسی
graphs نمایش هندسی
numeral هندسی رقومی
numerals هندسی رقومی
geometrical isomerism ایزومری هندسی
geometrical isomerism همپاری هندسی
geometric pitch گام هندسی
mean proportional واسطه هندسی
geometric progression تصاعد هندسی
geometric series سریهای هندسی
geometric similarity تشابه هندسی
geometric twist پیچش هندسی
geometrical figures اشکال هندسی
geometrical isomer ایزومر هندسی
geometric growth رشد هندسی
diagrammatically باخطوط هندسی
diagrammatically بشکل هندسی
loci مکان هندسی
geometric mean میانگین هندسی
carnation motif طرح گل میخک در قالی های قفقازی و ترکی
locus of centres مکان هندسی مرکزها
locus مکان هندسی مرکزها
geometrical progression فرایازی یا تصاعد هندسی
graphs نقشه هندسی گرافیک
geometric illusion خطای ادراکی هندسی
graph نقشه هندسی گرافیک
chinese fret [زنجیره ی هندسی چینی]
adjustable <adj.> قابلیت تنظیم قسمت های مختلف دار قالی
axonometric projection طرح های هندسی [معماری]
geometrize با قواعد هندسی درست کردن
geodesic dome گنبد متشکل ازسطوح هندسی
geometrize از روی قواعد هندسی کارکردن
geometry of numbers نظریه هندسی اعداد [ریاضی]
Mahal محل [اصطلاحی است که به قالی ساروق درجه دو اطلاق می شود.]
geoid جسم هندسی شبیه به شبه کره
topographic maps نقشههای توپوگرافی یانقشههای هندسی زمین
aberration عدم دقت هندسی سیستم های اپتیکی
panel نقاشی بروی تخته نقوش حاشیه دارکتاب اعضای هیئت منصفه فهرست هیئت یاعدهای که برای انجام خدمتی اماده اند
panels نقاشی بروی تخته نقوش حاشیه دارکتاب اعضای هیئت منصفه فهرست هیئت یاعدهای که برای انجام خدمتی اماده اند
cogo یک زبان برنامه نویسی مسئله گرابرای حل مسائل هندسی
model geometric نمایش کامل سه بعدی یا دوبعدی صحیح هندسی از یک شکل
geometrid خانواده پروانه یابندهای باریک بدن پروانههای هندسی
circular carpet قالی مدور یا دایره ای شکل که قدیمی ترین آن مربوط به قرن شانزدهم میلادی می باشد
relief نقش یا گل برجسته [این امر در فرشبافی بیشتر در هنگام بافت چهره انسان، گاه نقوش حیوانات و یا استفاده از آیات، کلمات و شعر در متن و یا حاشیه فرش بکار می رود.]
planimeter دستگاهی که مساحت اشکال غیر هندسی رابا ان اندازه می گیرند
card-cut [برجسته کاری کوچک زنجیره ی هندسی در کتیبه های گوتیک]
pectinated line [خط شکسته، دندانه ای و یا کنگره ای که در طرح های هندسی و ایلیاتی بکار می رود.]
pitch speed حاصل ضرب گام هندسی متوسط و تعداد دوران درواحد زمان
Floret [rosette] [طرح گل رزی با حالتی منظم و هندسی که جلوه ای از یک شکوفه را مجسم می سازد.]
embossment نقوش برجسته برجسته کاری
Ertman gul [نوعی طرح گل در قالی های ترکمن که بصورت لوزی بافته شده و در دو انتها جلوه ای از شاخ قوچ را نشان می دهد.]
fractal <adv.> <noun> شکل هندسی که در خودش تکرار میشود هر قدر که آنرا بزرگ کنید یک حالت دارد
daffodil design طرح گل نرگس زرد [این نگاره در قالی های بافته شده حواشی کویر مانند کرمان بیشتر بکار می رود.]
Persian rug [فرش ایرانی در حالت کلی کلمه که گاه با کلمه قالی شرقی نیز مانوس می باشد.]
erection of loom بر پا کردن دار قالی [خصوصا در دار عمودی]
Lambalo لامبالو [این نوع فرش که بصورت طولی و کناره بافته می شود که مربوط به قزاقستان بوده و تقلیدی از فرش تالش است و در آن از زمینه کف ساده به همراه نقوش ابتداپی و حواشی دو یا سه ردیفه استفاده می شود.]
pitch line مکان هندسی نقاطی که درانها مراکز نقاط تماس یا گام دندانههای چرخ دنده یادندانه ها اندازه گیری میشود
diamond design طرح قاب لوزی [که بیشتر در فرش های هندسی باف قشقایی، ایلیایی و نواحی غرب ایران بکار می رود.]
trefoil design طرح های سه گوش [بیشتر در حاشیه قالی بکار می رود و معمولا در لا به لای نگاره های دیگر خصوصا اسلیمی ها دیده می شود.]
table carpet فرش رومیزی [اینگونه فرش ها بصورت دایره یا بیضی بافته شده. نقوش قدیمی آن بیشتر از طرح مملوک و فرش های جدیدتر از طرح های قفقازی و ترکی بهره گرفته است.]
Medici Mamluk rug قالی مدیسه مملوک [این فرش متعلق به قرن شانزدم میلادی می باشد که به تازگی کشف و در موزه پالازو ایتالیا نگهداری می شود و دارای سه ترنج هشت وجهی است.]
unformed بدون شکل منظم هندسی بدون سازمان
horizontal loom دار زمینی [دار قالی]
relief maps نقشههای توپوگرافی نقشههای هندسی زمین
centroid در مختصات هندسی نقطهای که مختصات ان میانگین حسابی مختصات همه نقاط ان شکل است
To become threadbare. ریش ریش شدن (نخ نما شدن درپارچه قالی وغیره )
malthusian theory of population فرضیه جمعیت مالتوس چون ازدیاد جمعیت جهان باتصاعد هندسی و افزایش منابع اغذیه به شکل تصاعدحسابی است باید جمعیت کنترل شود
historical rugs قالی های قدیمی، آنتیک و موزه ای [مثل فرش شیخ صفی، فرش پازیریک، فرش چلسی، فرش دادلی، فرش گوهر، فرش شکارگاهی وین و فرش توپکاپی]
Murghi rugs فرش های مرغی [این طرح در فرش های جنوب ایران بیشتر دیده شده و نمادی از مرغ یا خروس را بصورت شکل هندسی نشان می دهد.]
cloud band border [حاشیه ترکیبی از شکل نعل اسب و ابر آسمان بصورت امواج و شکل اس لاتین که کل فضای حاشیه را پر می کند . این طرح در قالی بافته شده در قرن شانزدهم میلادی در ایران نیز مشاهده شده است.]
Afshar design طرح افشاری [ابعاد فرش مربع شکل بوده و بیشتر در فارس و کرمان با زمینه کف ساده صورتی و نارنجی بوجود آمده و لچک و ترنج و قندیل بکار رفته در طرح با استفاده از خطوط هندسی بافته می شوند]
stepped lines خطوط کنگره ای [خطوط شکسته] [در اطراف نگاره ها و اشکال فرش های هندسی باف و روستایی. گاه بجای استفاده از خطوط صاف از این خطوط استفاده می شود.]
Indo-persian rug قالی هندی با طرح ایرانی [اغلب دارای زمینه قرمز یا سبز بوده و از گل های کوچک، پیچک ها، پرندگان، حیوانات و طرح ابر بهره گرفته و دارای تارهای ابریشمی و پود پنبه ای است. به آن هندی-هراتی نیز می گویند.]
Turkaman rugs فرش های ترکمن [اینگونه فرش ها دارای طرح های ساده و هندسی شکل می باشند و غالبا زمینه قرمز یا قهوه ای ته قرمز با لبه ها و نوارهای سفید رنگ بافته می شوند.]
geometric design طرح هندسی [این طرح در ابتدا بخاطر ذهنی بافی و سهولت بیشتر در بافت، بین عشایر و روستاها شهرت یافت. ولی امروزه هم به صورت ساده گذشته و هم بصورت پیچیده بین بافندگان استفاده می شود.]
pendant سر ترنج [کلاله] [سر ترنج را به طرح های دوران صفویه نسبت می دهند و معمولا نقشی از ترنج مرکزی را نشان می دهد و به صورت های مختلف هندسی، بیضی شکل، دایره ای و چند ضلعی بافته می شود.]
Afshan [all-over pattern] طرح افشان [با حالت های پیچشی و یا زوایای هندسی و ترکیبی از گل ها و شکوفه ها که نشان دهنده و عدم محدودیت در طرح است. گاه با طرح های دیگر مثل میناخانی، بوته، هراتی، بندی و گل و بته ترکیب می شود]
geometrical percentage درصد هندسی که عبارتست ازخارج قسمت سطح مقطع فولاد به سطح مقطع بتن دریک قطعه بتن مسلح ضرب درصد
malthusian law of population نظریه جمعیتی مالتوس براساس این نظریه جمعیت بصورت تصاعد هندسی افزایش میابد در حالیکه وسایل معیشت و مواد غذائی بصورت تصاعد عددی افزایش میابد
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com