English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (12 milliseconds)
English Persian
persuasion قانع سازی
persuasions قانع سازی
Other Matches
contented قانع
sufficient قانع
satisfied قانع
convinces قانع کردن
convince قانع کردن
satisfies قانع کردن
satisfy قانع کردن
satisfying قانع کردن
contenting قانع کردن
content قانع کردن
to content oneself قانع شدن
convincer قانع کننده
approving truth دلیل قانع کننده
inconvincible ادم قانع نشونده
to convince somebody of something کسی را به چیزی قانع کردن
get by <idiom> قانع کردن احتیاجاتت یا درخواستت
inappeasable غیر قابل تسکین قانع نشدنی
She talked me into doing it. با حرف مرا قانع بانجام آن کرد
to talk insistently to somebody با کسی به اصرار صحبت کردن [تا قانع شود]
This does not satisfy me. این جواب مرا قانع نمی کند
rectification یکسو سازی همسو سازی مستقیم سازی
calculating دوباره سازی یا ایجاد داده جدید از طریق فشرده سازی وقایع عددی معین
pilot materials وسایل و دست ابزارهای ماشین سازی یا مدل سازی
refereed در CL دعوی یابا تراضی طرفین و یا به نظردادگاه به داور ارجاع میشود و سپس در صورتی که نظرش دادگاه را قانع کندهمان نظر مبنای حکم قرارمیگیرد
referees در CL دعوی یابا تراضی طرفین و یا به نظردادگاه به داور ارجاع میشود و سپس در صورتی که نظرش دادگاه را قانع کندهمان نظر مبنای حکم قرارمیگیرد
refereeing در CL دعوی یابا تراضی طرفین و یا به نظردادگاه به داور ارجاع میشود و سپس در صورتی که نظرش دادگاه را قانع کندهمان نظر مبنای حکم قرارمیگیرد
referee در CL دعوی یابا تراضی طرفین و یا به نظردادگاه به داور ارجاع میشود و سپس در صورتی که نظرش دادگاه را قانع کندهمان نظر مبنای حکم قرارمیگیرد
ordnance plant کارخانجات اسلحه سازی یامهمات سازی
jagger الت کنگره سازی یادندانه سازی
pre-treatment عملیات مقدماتی و آماده سازی [مثل شستشوی پشم قبل از رنگرزی و یا آماده سازی دار جهت چله کشی]
one level address سازماندهی فضای ذخیره سازی که هر نوع رسانه ذخیره سازی یکسان رفتار می شوند
ouster بی بهره سازی محروم سازی
frustration خنثی سازی محروم سازی
frustrations خنثی سازی محروم سازی
imagery مجسمه سازی شبیه سازی
irritancy پوچ سازی باطل سازی
formularization کوتاه سازی ضابطه سازی
subjugation مقهور سازی مطیع سازی
erasable 1-رسانه ذخیره سازی که قابل استفاده مجدد است . 2-ذخیره سازی موقت
save ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
saves ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
saved ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
symmetrical compression سیستم فشرده سازی که همان توان پردازش و زمان را برای فشرده سازی و از حالت فشرده در آوردن تصویر نیاز دارد
sort الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sorts الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sorted الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
hits داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hit داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hitting داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
electronic کامپیوتر دیجیتالی با قط عات الکترونیکی حالت ساده با CPU و حافظه اصلی و فضای ذخیره سازی و دستگاه ورودی / خروجی . که توسط قط عات الکترونیکی و مدارهای مجتمع پیاده سازی می شوند
dump 1-دادهای که از یک وسیله به دیگری برای ذخیره سازی کپی شده است . 2-انتقال داده به دیسک برای ذخیره سازی . 3-چاپ محتوای کل یابخشی از داده در حافظه
Indeo فناوری نرم افزاری ساخت Intel که به کامپیوتر امکان ذخیره سازی و اجرای تصاویر ویدیویی فشرده را میدهد با استفاده از روشهای نرم افزاری فشرده سازی
external روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
externals روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
stylization مد سازی
compaction تو پر سازی
idolization بت سازی
flection خم سازی
individualization تک سازی
deflexion خم سازی
truncation بی سر سازی
individuation تک سازی
local anasthesia سر سازی
pavement کف سازی
padding له سازی
pavements کف سازی
flooring کف سازی
individualizes تک سازی
individualises تک سازی
retortion خم سازی
retortion کج سازی
individualizing تک سازی
repk lection پر سازی
individualised تک سازی
individualize تک سازی
individualized تک سازی
bridge building پل سازی
bridgework پل سازی
individualising تک سازی
ordering مرتب سازی
unification یکی سازی
decentralization نامتمرکز سازی
tenderization نازک سازی
urbanization شهری سازی
idealized دلخواه سازی
idealizes دلخواه سازی
accommodations برون سازی
activation فعال سازی
accommodation برون سازی
idealizing دلخواه سازی
inversions وارون سازی
tepefaction ملول سازی
storage ذخیره سازی
tanning چرم سازی
refreshingly دوباره سازی
refreshing دوباره سازی
reconstructions دوباره سازی
reconstruction دوباره سازی
renewals تازه سازی
renewal تازه سازی
coaching اماده سازی
evacuation تهی سازی
acidification اسید سازی
sculpture مجسمه سازی
sculpture پیکره سازی
tankage مخزن سازی
idealize دلخواه سازی
suppression موقوف سازی
floors کف سازی کردن
idealising دلخواه سازی
idealises دلخواه سازی
idealised دلخواه سازی
sculptures پیکره سازی
sculptures مجسمه سازی
manifestation اشکار سازی
manifestations اشکار سازی
refrigeration سرد سازی
transmogrification دگرگون سازی
scheme سامان سازی
schemed سامان سازی
floored کف سازی کردن
schemes سامان سازی
floor کف سازی کردن
churning کره سازی
revelation فاش سازی
revelations فاش سازی
ceramics سفال سازی
the drama فن شبیه سازی
immunization ایمن سازی
portrayals مجسم سازی
tracucement بدنام سازی
housing خانه سازی
transposition پس وپیش سازی
transposition جابه جا سازی
torrefaction برشته سازی
frame-up پرونده سازی
frame-ups پرونده سازی
severance جدا سازی
portrayal مجسم سازی
modelling قالب سازی
slitting میخ سازی
simplify ساده سازی
netting تور سازی
simplifies ساده سازی
trituration نرم سازی
trituration پودر سازی
sterilization سترون سازی
the d. فن شبیه سازی
modulation سوار سازی
modernization نوین سازی
test construction ازمون سازی
simplifying ساده سازی
disclosure فاش سازی
scaling مقیاس سازی
planning زمینه سازی
afforestation جنگل سازی
mimicry شکلک سازی
suffocation خفه سازی
enslavement بنده سازی
detection نمایان سازی
detection اشکار سازی
disclosures فاش سازی
inversion وارون سازی
seduction گمراه سازی
humanization مردمی سازی
nationalization ملی سازی
industrialization صنعتی سازی
viniculture شراب سازی
vitiation تباه سازی
vitrification شیشه سازی
weight training بدن سازی
milling ارد سازی
assimilation همگون سازی
assimilation درون سازی
simulation فاهر سازی
smoothing صاف سازی
enrichment غنی سازی
fading محو سازی
verbalization فعل سازی
versification نظم سازی
versification قافیه سازی
verthrow سرنگون سازی
neutralization بی اثر سازی
neutralization خنثی سازی
insulating عایق سازی
insulates عایق سازی
insulate عایق سازی
pacification ارام سازی
exclusion محروم سازی
arching طاق سازی
rejuvenation جوان سازی
simulations همانند سازی
simulations فاهر سازی
simulations شبیه سازی
simulation همانند سازی
zymoplastic انزیم سازی
depletion تهی سازی
displacement جانشین سازی
packing فشرده سازی
wording عبارت سازی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com