English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (10 milliseconds)
English Persian
code of procedure قانون ایین دادرسی
Search result with all words
civil procedure code قانون ایین دادرسی مدنی
criminal proceedure code قانون ایین دادرسی کیفری
Other Matches
procedure ایین دادرسی
principle of criminal procedure ایین دادرسی کیفری
principle of civil litigation ایین دادرسی مدنی
civil procedure ایین دادرسی مدنی
law of procedure قانون ائین دادرسی
summing up خلاصهای که قاضی محکمه پس از ختم دادرسی و پیش از شروع شور هیات منصفه از جریان دادرسی و ادله ابرازی برای هیات منصفه بیان میکند
summings up خلاصهای که قاضی محکمه پس از ختم دادرسی و پیش از شروع شور هیات منصفه از جریان دادرسی و ادله ابرازی برای هیات منصفه بیان میکند
legalism رستگاری از راه نیکوکاری افراط در مراعات قانون اصول قانون پرستی
forced sale فروش چیزی به حکم قانون و به طریقی که قانون معین کرده است
the law is not retroactive قانون شامل گذشته نمیشود قانون عطف بماسبق نمیکند
code قانون بصورت رمز دراوردن مجموعه قانون تهیه کردن
declaratory statute قانون تاکیدی قانونی است که محتوی مطلب جدیدی نیست بلکه لازم الاجرابودن یک قانون سابق را تاکیدو تصریح میکند
law of procedure قانون اصول محاکمات قانون شکلی
canon قانون کلی قانون شرع
say's law قانون سی . براساس این قانون
canons قانون کلی قانون شرع
penal statute قانون جزایی قانون مجازات
legal procedure دادرسی
trial دادرسی
trials دادرسی
justiceship دادرسی
hearings دادرسی
justicing دادرسی
litigation دادرسی
hearing دادرسی
justiciable قابل دادرسی
judgments دادرسی فتوی
with costs با هزینه دادرسی
trial in presence of the parties دادرسی حضوری
military justice دادرسی نظامی
judgment داوری دادرسی
judgement دادرسی فتوی
ex parte trial دادرسی غیابی
judgments دادرسی داوری
prosecution team تیم دادرسی
judgements دادرسی داوری
judgements دادرسی فتوی
judgement دادرسی داوری
new trial اعاده دادرسی
costs خسارت دادرسی
venues محل دادرسی
criminal proceedings دادرسی جزائی
re hearing اعاده دادرسی
venue محل دادرسی
speedy trial دادرسی فوری
stay of proceedings توقیف دادرسی
stay of proceedings تعلیق دادرسی
public trial دادرسی علنی
costs of proceedings هزینه دادرسی
civil litigation دادرسی مدنی
hearing استماع دادرسی
summery proceedings دادرسی اختصاری
hearings استماع دادرسی
costs هزینه دادرسی
re trial اعاده دادرسی
marginal productivity law قانون بازدهی نهائی قانون بهره وری نهائی ب_راساس این ق__انون با اف_زایش یک عامل تولید با ف_رض ثابت بودن سایر ع__وامل تولیدنهائی نهایتا کاهش خواهدیافت
rehearing جلسه دادرسی مجدد
taxation of costs مالیات هزینه دادرسی
law of civil procedure ائین دادرسی مدنی
law of criminal procedure ائین دادرسی کیفری
with costs بعلاوه هزینه دادرسی
bill of costs صورت هزینه دادرسی
security for cost تامین هزینه دادرسی
oyer تقاضای استماع یا دادرسی
to delay the proceedings به تأخیر انداختن دادرسی
in camera proceedings دادرسی غیر علنی
hearing incamera دادرسی غیر علنی
mistrial دادرسی پوچ وبی نتیجه
inquisitorial procedure دادرسی با شکنجه و سخت گیری
implied trust امانت فرضی حالتی است که کسی به حکم مندرج در قانون و یاجمع شدن شرایطی که قانون پیش بینی کردن عنوان امین می یابد و یا در موردی مسئول تلقی میشود بدون انکه شخصا" به این امرتمایل داشته باشد
judge فتوی یا حکم دادن دادرسی کردن
taxing master مامور وصول مالیات هزینه دادرسی
judging فتوی یا حکم دادن دادرسی کردن
judged فتوی یا حکم دادن دادرسی کردن
judges فتوی یا حکم دادن دادرسی کردن
oyez اعلام سکوت و شروع دادرسی در دادگاه
legal aid معافیت ازهزینه دادرسی معادل assistance judicial
celebrate ایین
religion ایین
celebrates ایین
ethic ایین
ordinances ایین
observandum ایین
they act after their kind به ایین
doctrines ایین
ordinace ایین
ceremonies ایین
doctrine ایین
ceremony ایین
religions ایین
celebrating ایین
ordinance ایین
pythogoreanism ایین فیثاغورث
orthodox درست ایین
shintoism ایین شینتو
Judaism ایین یهود
doctrinaire ایین گرای
zoroastrianism ایین زرتشت
apostasy ترک ایین
ordinances ایین نامه
codes of practice ایین کار
agnosticism ایین لاادری
prosodial ایین عروضی
voodooism ایین وودو
prosodiacal ایین عروضی
Buddhism ایین بودا
ritual ایین پرستش
ceremonially رسمابا ایین
sacrament ایین دینی
interment ایین تدفین
manual ایین نامه
stoicism ایین رواقی
control of access ایین ورودی ها
to unveil a statue ایین گشایش
sacraments ایین دینی
Taoism ایین تائو
parseeism ایین زرتشتی
Hinduism ایین هندو
kantianism ایین کانت
functions ایین رسمی
brahmanism ایین برهمنی
bye-law ایین نامه
brahminism ایین برهمایی
regulation ایین نامه
functioned ایین رسمی
bylaws ایین نامه
monism ایین وحدت
bylaw ایین نامه
etiquette ایین معاشرت
methods ایین شیوه
cult ایین دینی
byelaw ایین نامه
cults ایین دینی
by low ایین نامه
function ایین رسمی
by-law ایین نامه
monkery ایین رهبانیت
codes of practice ایین نامه
bye-laws ایین نامه
christianism ایین مسیحیت
liturgy ایین نماز
method ایین شیوه
monumentally به ایین یادگاری
ordinance ایین نامه
nuptial ceremonies ایین عروسی
jacobinism ایین جاکوبین ها
heathenism ایین کفار
code of practice ایین کار
liturgies ایین نماز
code of practice ایین نامه
epicurianism ایین اپیکور
magianism ایین مجوس
by-laws ایین نامه
lyuch law مجازاتی که مردم بدون دادرسی و پیش خود معین می کنند
rules for forming plurals ایین جمع بندی
by law طبق ایین نامه
punishment book ایین نامه انضباطی
housel ایین عشاء ربانی
liturgiology دانش ایین نمازliturgist
liturgist عالم در ایین نماز
supply manuals ایین نامههای تدارکاتی
pantheism ایین وحدت وجود
executive by law ایین نامه اجرایی
conventionalization توافق با ایین و رسوم
pacifism ایین احتراز ازجنگ
shrift ایین توبه وبخشش
draft regulation طرح ایین نامه
funreal rites ایین تشییع جنازه
pacificism ایین احتراز ازجنگ
hermeneutic ایین تفسیرکتاب مقدس
exequies ایین خاک سپاری
conventionalization هم رنگی با ایین و رسوم
phallic cuit ایین قضیب پرستی
he has no manners ایین معاشرت نمیداند
ritually برحسب ایین وشعائر
obsequies ایین تشیع جنازه
burial service ایین بخاک سپاری
Protestantism اصول ایین پروتستانت
the law does not apply to him او مشمول قانون نمیشود قانون شامل او نمیشود
the inquisition دادگاهی که کارش دادرسی مردمان از دین برگشته یارافضی و به کیفر رساندن
safety regulations ایین نامه جلوگیری از خطر
grammatically مطابق ایین دستوریاصرف ونحو
conventional مرسوم مطابق ایین وقاعده
baptism ایین غسل تعمید و نامگذاری
baptisms ایین غسل تعمید و نامگذاری
initiatory دخولی وابسته به ایین دخول
indecorum عدم رعایت ایین معاشرت
hardshell سخت در رعایت ایین دینی
lawgiver واضع ایین نامه شارع
hermeneutics علم یا ایین تفسیرکتاب مقدس
moral philosophy اصول اخلاق ایین رفتار
innovating ایین تازهای ابتکار کردن
innovates ایین تازهای ابتکار کردن
innovated ایین تازهای ابتکار کردن
innovate ایین تازهای ابتکار کردن
send-off ایین بدرود ودعای خیر
Holy Communion ایین عشای ربانی مسیحیان
funeral وابسته به ایین تشییع جنازه
funerals وابسته به ایین تشییع جنازه
send off ایین بدرود ودعای خیر
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com