Dictiornary-Farsi | قانون بقای جرم | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 203 (2 milliseconds)

English	Persian
law of conservation of mass	قانون بقای جرم


Search result with all words

law of conservation of energy	قانون بقای انرژی
law of conservation of mass energy	قانون بقای جرم - انرژی
Other Matches

energy conservation	بقای انرژی
survival of the fittest	بقای انسب
conservation of matter	بقای ماده
conservation of energy	بقای انرژی
conservation of mass	بقای جرم
consevation of energy	بقای قوه
total energy equation	بقای انرژی کل
momentum conservation	بقای اندازه حرکت
conservation of charge	بقای بار الکتریکی
conservation of momentum	بقای اندازه حرکت
conservation of orbital symmerty	بقای تقارن اوربیتال
forced sale	فروش چیزی به حکم قانون و به طریقی که قانون معین کرده است
legalism	رستگاری از راه نیکوکاری افراط در مراعات قانون اصول قانون پرستی
the law is not retroactive	قانون شامل گذشته نمیشود قانون عطف بماسبق نمیکند
code	قانون بصورت رمز دراوردن مجموعه قانون تهیه کردن
declaratory statute	قانون تاکیدی قانونی است که محتوی مطلب جدیدی نیست بلکه لازم الاجرابودن یک قانون سابق را تاکیدو تصریح میکند
law of procedure	قانون اصول محاکمات قانون شکلی
say's law	قانون سی . براساس این قانون
canon	قانون کلی قانون شرع
canons	قانون کلی قانون شرع
penal statute	قانون جزایی قانون مجازات
marginal productivity law	قانون بازدهی نهائی قانون بهره وری نهائی ب_راساس این ق__انون با اف_زایش یک عامل تولید با ف_رض ثابت بودن سایر ع__وامل تولیدنهائی نهایتا کاهش خواهدیافت
implied trust	امانت فرضی حالتی است که کسی به حکم مندرج در قانون و یاجمع شدن شرایطی که قانون پیش بینی کردن عنوان امین می یابد و یا در موردی مسئول تلقی میشود بدون انکه شخصا" به این امرتمایل داشته باشد
the law does not apply to him	او مشمول قانون نمیشود قانون شامل او نمیشود
the long arm of the law	دست قانون [دست قدرتمند قانون]
laws	قانون
legal	قانون
kanoon	قانون
law	قانون
regulation	قانون
statute	قانون
statutes	قانون
enacment	قانون
legislation	قانون
regardless of the law	به قانون
act	قانون
hess's law	قانون هس
acted	قانون
law of constant heat sumation	قانون هس
code	قانون
edicts	قانون
lex	قانون
nisi	قانون
canons	قانون
edict	قانون
rule	قانون
canon	قانون
law of readiness	قانون امادگی
tax law	قانون مالیاتی
dead letter	قانون منسوخ
demorgans law	قانون دمورگان
law of scarcity	قانون کمیابی
law of recency	قانون تاخر
declaratory statute	قانون اعلامی
curie's law	قانون کوری
law of reflection	قانون بازتاب
reflection law	قانون بازتاب
dalton's law	قانون دالتون
distribution law	قانون توزیع
economic law	قانون اقتصادی
einstein's law	قانون اینشتاین
statutory law	قانون مدون
faraday's law	قانون فارادی
matrimonially	به قانون زناشوئی
faraday's law	قانون فاراده
mercantile law	قانون تجارت
law of nations	قانون ملل
fechner's law	قانون فخنر
status of limitations	قانون مرورزمان
merkel's law	قانون مرکل
extralegal	ماورای قانون
stokes' law	قانون استوکس
law of progression	قانون پیشروی
employment act	قانون اشتغال
marioote law	قانون ماریوت
enactment of law	وضع قانون
enactor	واضع قانون
substantive law	قانون ماهوی
law of primacy	قانون تقدم
engel's law	قانون انگل
engels law	قانون انگل
mil rule	قانون میلیم
unwritten law	قانون ننوشته
commercial law	قانون تجارت
commutative law	قانون جابجایی
to break a law	قانون شکنی
conscription law	قانون سربازگیری
conservation law	قانون بقا
legislatrix	قانون گذار زن
legislatress	قانون گذار زن
legiskative	قانون گذار
commercial code	قانون تجارت
code civil	قانون مدنی
codification	قانون نویسی
chain rule	قانون زنجیری
charle's law	قانون شارل
trapezoidal law	قانون ذوذنقهای
chrles' law	قانون شارل
civil code	قانون مدنی
civillaw	قانون مدنی
clublaw	قانون سرنیزه
clublaw	قانون زور
lenz' law	قانون لنز
left hand rule	قانون دست چپ
corpus juris	اساس قانون
the letter of the law	عبارت قانون
lextalionis	قانون قصاص
coulomb's law	قانون کولن
the letter of the law	لفظ یا نص قانون
make law	وضع قانون
corpus juris	روح قانون
the spirit of the law	روح قانون
contrary to the law	مخالف قانون
lawmaker	قانون گزار
lawbreaker	قانون شکن
lenz's law	قانون لنتس
law of use	قانون استعمال
constitutional low	قانون اساسی
constitutionally	مطابق قانون
constructionist	کسیکه قانون
the spirit of the law	جوهر قانون
crown law	قانون جزائی
law of contract	قانون قرارداد
joule's law	قانون ژول
jurisconsult	قانون دان
jurisprudent	قانون دان
planck law	قانون پلانک
juristic	قانون دان
peronality of laws	ویژگی قانون
joiting law	قانون ژول
jachson's law	قانون جکسون
law of clouser	قانون بستار
law of contiguity	قانون مجاورت
obedient to the law	پیرو قانون
introduce law	انشاء قانون
obedient to the law	مطیع قانون
power law	قانون توانی
islamic law	قانون شرع
law of complimentarity	قانون مکملیت
penal statute	قانون جزا
paschen's law	قانون پاشن
law abidingness	پیروی قانون
law breaker	قانون شکن
law fallen into desuetude	قانون متروک
law merchant	قانون تجارت
law of advantage	قانون امتیاز
law of analogy	قانون تمثیل
okuns law	قانون اوکان
offense	قانون شکنی
pascal's law	قانون پاسکال
labour act	قانون کار
labour code	قانون کار
labour law	قانون کار
lambert law	قانون لامبرت
pascal	قانون پاسکال
parallel law	قانون توازی
laplace's law	قانون لاپلاس
law of causation	قانون علیت
insolvent law	قانون اعسار
statue law	قانون یا قوانین
governing law	قانون حاکم
law of frequency	قانون بسامد
graham's law	قانون گراهام
rule of thumb	قانون عمومی
gresham's law	قانون گرشام
greshams law	قانون گرشام
rule of thumb	قانون کلی
riot act	قانون ضد اغتشاشات
say's law of markets	قانون بازارهای سی
scofflaw	قانون شکن
law of induced current	قانون لنتس
five second rule	قانون 5 ثانیه
nationality law	قانون تابعیت
game law	قانون شکار
scofflaw	ناقض قانون
gas laws	قانون گاز
gay lussac's law	قانون گیلوساک
law of gravitation	قانون گرانش
hauy law	قانون هوی
law of election	قانون انتخابات
law of effect	قانون اثر
procedural law	قانون شکلی
nomological	وابسته به قانون
press law	قانون مطبوعات
preamble of a statute	مقدمه قانون
insolvent law	قانون درماندگی
nomological	شبیه قانون
nomological	منطبق با قانون
nomology	قانون شناسی
rambunctious	بی قانون و قاعده
raoult's law	قانون رائول
nomographer	قانون گذاری
nomographer	قانون گذار
religious law	قانون شرع
nomography	فن قانون گذاری
hook's law	قانون هوک
legist	قانون دان
hubble law	قانون هابل
ignorance of law	جهل به قانون
law of demand	قانون تقاضا