English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
articles of war قانون نظامی
Other Matches
militarism روح سربازی یا نظامی گری نظامی گری توسل به قدرت نظامی
judge advocate دادستان دادگاه نظامی مشاور قانونی دادگاه نظامی مستشار دادگاه نظامی
facing یقه وسردست و مغزیهای لباس نظامی حرکات در جای نظامی
facings یقه وسردست و مغزیهای لباس نظامی حرکات در جای نظامی
manoeuvres تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
manoeuvred تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
manoeuvre تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
terminal command فرماندهی بارانداز نظامی یکان عملیات سکوی نظامی
manoeuvring تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
maneuvring تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
maneuvres تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
maneuvred تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
rank and file صفوف مختلف نظامی سلسله مراتب نظامی
terminal سکوی نظامی بارانداز نظامی انتهایی نهایی
terminals سکوی نظامی بارانداز نظامی انتهایی نهایی
forced sale فروش چیزی به حکم قانون و به طریقی که قانون معین کرده است
legalism رستگاری از راه نیکوکاری افراط در مراعات قانون اصول قانون پرستی
code قانون بصورت رمز دراوردن مجموعه قانون تهیه کردن
the law is not retroactive قانون شامل گذشته نمیشود قانون عطف بماسبق نمیکند
phantom order قرارداد تولید وسایل نظامی درزمان جنگ قرارداد تبدیل کارخانههای شخصی به کارخانجات نظامی
military government حکومت نظامی فرمانداری نظامی
military channel چانل نظامی مجرای نظامی
declaratory statute قانون تاکیدی قانونی است که محتوی مطلب جدیدی نیست بلکه لازم الاجرابودن یک قانون سابق را تاکیدو تصریح میکند
law of procedure قانون اصول محاکمات قانون شکلی
military impedimenta شماره بارنامه نظامی شماره حمل بار نظامی
army terminals باراندازهای نظامی سکوهای نظامی باراندازهای نیروی زمینی
penal statute قانون جزایی قانون مجازات
canon قانون کلی قانون شرع
canons قانون کلی قانون شرع
say's law قانون سی . براساس این قانون
marginal productivity law قانون بازدهی نهائی قانون بهره وری نهائی ب_راساس این ق__انون با اف_زایش یک عامل تولید با ف_رض ثابت بودن سایر ع__وامل تولیدنهائی نهایتا کاهش خواهدیافت
implied trust امانت فرضی حالتی است که کسی به حکم مندرج در قانون و یاجمع شدن شرایطی که قانون پیش بینی کردن عنوان امین می یابد و یا در موردی مسئول تلقی میشود بدون انکه شخصا" به این امرتمایل داشته باشد
the law does not apply to him او مشمول قانون نمیشود قانون شامل او نمیشود
court martial محاکمه نظامی محاکمه نظامی کردن
martial law مقررات حکومت نظامی حکومت نظامی
hand salute سلام نظامی دادن سلام نظامی
the long arm of the law دست قانون [دست قدرتمند قانون]
foreign military sales فروش نظامی خارجی فروش مواد و تجهیزات فروش مواد و تجهیزات نظامی به خارجیان
serviced نظامی
soldier نظامی
fort دژ نظامی
mil نظامی
soldiers نظامی
martin نظامی
martial نظامی
warlike نظامی
military نظامی
service نظامی
court martial دادگاه نظامی
the sabre نیروی نظامی
military grid شبکه نظامی
civilians غیر نظامی
counter military ضد عملیات نظامی
forcing نیروی نظامی
military government حکومت نظامی
military governor حاکم نظامی
military governor فرمانداری نظامی
forces نیروی نظامی
council ofwar شورای نظامی
the military profession کار نظامی
necker chief کاشکول نظامی
military courtesy شئونات نظامی
military crest خط الراس نظامی
militarily از لحاظ نظامی
military doctorine دکترین نظامی
military doctorine مقررات نظامی
military court دادگاه نظامی
military funds اعتبار نظامی
military convention اتحاد نظامی
military funds بودجه نظامی
military government دولت نظامی
khaki لباس نظامی
court material دادگاه نظامی
court martiall شورای نظامی
court martiall دادگاه نظامی
military comission کمیسیون نظامی
military courtesy احترامات نظامی
camps اردوگاه نظامی
saluted احترام نظامی
salute احترام نظامی
stronghold قلعه نظامی
strongholds قلعه نظامی
tunc پیراهن نظامی
strategic map نقشه نظامی
military training تعلیم نظامی
military training اموزش نظامی
military testament وصیتنامه نظامی
ceremonies مراسم نظامی
ceremony مراسم نظامی
militarists نظامی گرا
salutes احترام نظامی
militarist نظامی گرا
Military operations. عملیات نظامی
army attache وابسته نظامی
army staff ستاد نظامی
attache وابسته نظامی
word of command فرمان نظامی
by military force با نیروی نظامی
military expenditure مخارج نظامی
campound کمپ نظامی
neck cloth کاشکول نظامی
prisidio قلعه نظامی
saluting احترام نظامی
military strategy استراتژی نظامی
military spending مخارج نظامی
military occupational speciality کد تخصصی نظامی
truck vehicle خودرو نظامی
military justice دادرسی نظامی
military justice دادسرای نظامی
military intervention مداخله نظامی
the sabre حکومت نظامی
camped اردوگاه نظامی
camp اردوگاه نظامی
civil غیر نظامی
drilling تمرین نظامی
civilian غیر نظامی
guest house مهمانسرای نظامی
guest houses مهمانسرای نظامی
provost marshal قاضی نظامی
military specifications کدتخصصی نظامی
military specifications خصوصیات نظامی
military services قسمتهای نظامی
military resources منابع نظامی
military psychology روانشناسی نظامی
military posture وضعیت نظامی
military posture ارایش نظامی
military platform سکوی نظامی
to attain a great age به سن بالارسیدن [نظامی ]
military intelligence اطلاعات نظامی
exercises مانور نظامی
exercised مشق نظامی
exercised مانور نظامی
exercise مشق نظامی
exercise مانور نظامی
martial spirit روح نظامی
martial rule حکومت نظامی
citadels قلعه نظامی
citadel قلعه نظامی
exercises مشق نظامی
posts پست نظامی
posted پست نظامی
post- پست نظامی
post پست نظامی
drills مشق نظامی
drilled مشق نظامی
drill مشق نظامی
militarize نظامی کردن
militarization نظامی کردن
regimental لباس نظامی
intelligence اطلاعات نظامی
field colors پرچم نظامی
field colours پرچم نظامی
marching گام نظامی
garrison state ایالت نظامی
soldier فرد نظامی
marches گام نظامی
general outpatient clinic درمانگاه نظامی
soldiers نظامی شدن
marched گام نظامی
soldiers فرد نظامی
march گام نظامی
fortresses استحکامات نظامی
militia نیروی نظامی
fortress استحکامات نظامی
soldier نظامی شدن
maneuver تمرین نظامی
military tribunal دادگاه نظامی
installations موسسه نظامی
installations قسمت نظامی
installation موسسه نظامی
installation قسمت نظامی
martial court دادگاه نظامی
regions ناحیه نظامی
region ناحیه نظامی
active نظامی کادر
martial law حکومت نظامی
invasion currency پول نظامی
party عده نظامی
district ناحیه نظامی
soldiery نیروی نظامی
column ستون نظامی
military comission هیئت نظامی
columns ستون نظامی
military attache وابسته نظامی
military body هیئت نظامی
military service خدمت نظامی
spirit de corps غرور نظامی
districts ناحیه نظامی
councils of war شورای نظامی
council of war شورای نظامی
cadet دانشجوی نظامی
detention barrack بازداشتگاه نظامی
cadets دانشجوی نظامی
defensive architecture معماری نظامی
defense information اطلاعات نظامی
paramilitaries شبه نظامی
military assistance کمک نظامی
paramilitary شبه نظامی
standing order امریه نظامی
standing orders امریه نظامی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com