English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English Persian
codification قانون نویسی
Other Matches
legalism رستگاری از راه نیکوکاری افراط در مراعات قانون اصول قانون پرستی
forced sale فروش چیزی به حکم قانون و به طریقی که قانون معین کرده است
the law is not retroactive قانون شامل گذشته نمیشود قانون عطف بماسبق نمیکند
code قانون بصورت رمز دراوردن مجموعه قانون تهیه کردن
pascal زبان برنامه نویسی ساخت یافته سطح بالا که برای میکروها و آموزش برنامه نویسی به کار می رود
procedure زبان برنامه نویسی سطح بالا که امکان برنامه نویسی تابعی را فراهم میکند
stenography مختصر نویسی کوتاه نویسی
modula زمان برنامه نویسی سطح بالا مشتق شده از پاسکال که از روشهای برنامه نویسی تابعی و انتزاع داده استفاده میکند
structured programming برنامه نویسی ساختار یافته برنامه نویسی ساختاری برنامه نویسی ساخت یافته
declaratory statute قانون تاکیدی قانونی است که محتوی مطلب جدیدی نیست بلکه لازم الاجرابودن یک قانون سابق را تاکیدو تصریح میکند
law of procedure قانون اصول محاکمات قانون شکلی
forth نوعی برنامه نویسی جهت استفاده در برنامه نویسی وفیفهای
penal statute قانون جزایی قانون مجازات
canons قانون کلی قانون شرع
canon قانون کلی قانون شرع
say's law قانون سی . براساس این قانون
c رقمی در سیستم عدد نویسی مبنای شانزده که متنافر باعدد 21 در سیستم دهدهی است نام یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که مناسب برای حل مسائل است
marginal productivity law قانون بازدهی نهائی قانون بهره وری نهائی ب_راساس این ق__انون با اف_زایش یک عامل تولید با ف_رض ثابت بودن سایر ع__وامل تولیدنهائی نهایتا کاهش خواهدیافت
modular programming برنامه نویسی پیمانهای برنامه نویسی واحدی
implied trust امانت فرضی حالتی است که کسی به حکم مندرج در قانون و یاجمع شدن شرایطی که قانون پیش بینی کردن عنوان امین می یابد و یا در موردی مسئول تلقی میشود بدون انکه شخصا" به این امرتمایل داشته باشد
apl یک زبان برنامه نویسی سطح بالا زبان برنامه نویسی رویه گرای سطح بالا برای محاسبات علمی و ریاضی
the law does not apply to him او مشمول قانون نمیشود قانون شامل او نمیشود
automatic programming روندی که طی ان کامپیوتر به صورت خودکار برنامه مبدابه زبان برنامه نویسی را به برنامه مقصد به کد ماشین ترجمه میکند برنامه نویسی به صورت خودکار برنامه سازی خودکار
automatic coding برنامه نویسی به صورت خودکار برنامه نویسی خودکار
the long arm of the law دست قانون [دست قدرتمند قانون]
chirography خط نویسی
enlistments نام نویسی
brachygraphy تند نویسی
orthography درست نویسی
report writer گزارش نویسی
leetter writing کاغذ نویسی
letter paper کاغذ نویسی
acceeptance قبولی نویسی
allegorization تمثیل نویسی
enlistment نام نویسی
conveyancing قباله نویسی
prolixity دراز نویسی
prosaism مبتذل نویسی
prosaism نثر نویسی
microcoding ریزبرنامه نویسی
lexicography لغت نویسی
programming برنامه نویسی
macrography درشت نویسی
brachygraphy مختصر نویسی
shorthand تند نویسی
endorsement پشت نویسی
endorsement فهر نویسی
subscriptions پذیره نویسی
subscription پذیره نویسی
coding برنامه نویسی
entered نام نویسی
typing ماشین نویسی
tachygraphy تند نویسی
lexicography فرهنگ نویسی
synonymy مترادف نویسی
enter نام نویسی
stenography تند نویسی
shorthand مختصر نویسی
countersign فهر نویسی
countersigned فهر نویسی
calligraphy خوش نویسی
countersigning فهر نویسی
duplication دونسخه نویسی
countersigns فهر نویسی
endorsements پشت نویسی
endorsements فهر نویسی
prescriptions نسخه نویسی
prescription نسخه نویسی
enters نام نویسی
registration نام نویسی
indorsement فهر نویسی
palingraphia وارونه نویسی
graphorrhea بی ربط نویسی
precipitousness work خلاصه نویسی
grandiloquence قلنبه نویسی
callings خوش نویسی
annotation حاشیه نویسی
note paper کاغذ نویسی
mythography افسانه نویسی
listing اسم نویسی
listing فهرست نویسی
listings اسم نویسی
annotations فهر نویسی
annotations حاشیه نویسی
commentation تقریظ نویسی
annotation فهر نویسی
mirror writing وارونه نویسی
rewritten دوباره نویسی
automatic writing ناهشیار نویسی
laconism کوته نویسی
laconicism کوته نویسی
enrollment اسم نویسی
dramaturgy فن درام نویسی
rewrites دوباره نویسی
dactyliography نگین نویسی
cryptography رمز نویسی
rewrite دوباره نویسی
microprogramming ریزبرنامه نویسی
rewriting دوباره نویسی
rewrote دوباره نویسی
listings فهرست نویسی
pindaric مغلق نویسی
enlists نام نویسی کردن
levying تحمیل نام نویسی
enlisting نام نویسی کردن
paragrahia ناخوشی غلط نویسی
enlist نام نویسی کردن
levy تحمیل نام نویسی
numeric coding برنامه نویسی عددی
levies تحمیل نام نویسی
micrograph الت ریز نویسی
optimum coding برنامه نویسی بهینه
stenogrsphic وابسته به تند نویسی
tachygraphic وابسته به تند نویسی
one for one زبان برنامه نویسی
optimum programming برنامه نویسی بهینه
longhand دستینه تمام نویسی
symbolic coding برنامه نویسی نمادی
optimm programming برنامه نویسی بهینه
levied تحمیل نام نویسی
essay تالیف مقاله نویسی
enlistments نام نویسی کردن
endorsed فهر نویسی کردن
endorsed پشت نویسی کردن
matriculate نام نویسی کردن
endorse فهر نویسی کردن
endorses پشت نویسی کردن
programming librarian بایگان برنامه نویسی
microprograming ریز برنامه نویسی
enlistment نام نویسی کردن
endorsing فهر نویسی کردن
endorsing پشت نویسی کردن
endorses فهر نویسی کردن
endorse پشت نویسی کردن
programming statement حکم برنامه نویسی
purism لفظ قلم نویسی
programming aids ادوات برنامه نویسی
modular programming برنامه نویسی پیمانهای
program language زبان برنامه نویسی
reprogramming برنامه نویسی مجدد
restrictive indorsement فهر نویسی مشروط
restrictive indorsement پشت نویسی مقید
programming team تیم برنامه نویسی
number system سیستم عدد نویسی
prospectus آگهی پذیره نویسی
relative coding برنامه نویسی نسبی
programming aids کمک برنامه نویسی
qualified endorsement پشت نویسی مقید
qualified indorsement فهر نویسی مقید
microcoding device دستگاه ریزبرنامه نویسی
matriculated نام نویسی کردن
matriculates نام نویسی کردن
reenlistment تجدید نام نویسی
modular coding برنامه نویسی پیمانهای
matriculating نام نویسی کردن
programming language زبان برنامه نویسی
essays تالیف مقاله نویسی
enters نام نویسی کردن
logic programming برنامه نویسی منطقی
annotation symbol علامت حاشیه نویسی
application programming برنامه نویسی کاربردی
registers اسم نویسی کردن
registering اسم نویسی کردن
automatic coing برنامه نویسی خودکار
defensive programming برنامه نویسی تدافعی
automatic programming برنامه نویسی اتوماتیک
land sturm نام نویسی همگانی
by acceptance از طریق قبولی نویسی
acceptance duty الزام به قبولی نویسی
leetter writing نامه نویسی انشا
programming برنامه نویسی کامپیوتر
verbosity دراز نویسی پرگویی
linear programming برنامه نویسی خطی
lexicographical مربوط به لغت نویسی
lexicographic order ترتیب لغت نویسی
itemization جزء بجزء نویسی
absolute code برنامه نویسی مطلق
absolute coding برنامه نویسی مطلق
doublets رمز نویسی دوبله
doublet رمز نویسی دوبله
coding form فرم برنامه نویسی
graphic arts هنر خط نویسی و طراحی
computer programming برنامه نویسی کامپیوتری
concurrent programming برنامه نویسی همزمان
functional programming برنامه نویسی تابعی
conventional programming برنامه نویسی قراردادی
enroll اسم نویسی کردن
endorsement in full فهر نویسی کامل
dynamic programming برنامه نویسی پویا
coding form ورقه برنامه نویسی
impanel نام نویسی کردن
interlineation در میان سطر نویسی
interlinear دارای میان نویسی
chief programmer سازمان برنامه نویسی
indorse فهر نویسی کردن
indorse پشت نویسی کردن
indorsation پشت نویسی کردن
type write ماشین نویسی کردن
register اسم نویسی کردن
digraphic substitution رمز نویسی عددی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com