English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 208 (11 milliseconds)
English Persian
sailboat قایق بادی
sailboats قایق بادی
Search result with all words
sail مسافرت با قایق بادی
sailed مسافرت با قایق بادی
sailings مسافرت با قایق بادی
sailing قایقرانی با قایق بادی
schooner نوعی قایق بادی
schooners نوعی قایق بادی
Other Matches
air bedding لایههای لاستیکی بادی بالشتکهای بادی
canopies روکش قایق کروکی قایق سرپوش قایق
canopy روکش قایق کروکی قایق سرپوش قایق
lubber's line علامت روی قطبنمای قایق نشاندهنده قسمت جلو و عقب قایق
backwind حرکت قایق در وضعی که باداثر نامساعد نسبت به بادبان قایق بعدی داشته باشد
tacks سمت حرکت قایق نسبت به باد پیشروی قایق در سمت معین
tacking سمت حرکت قایق نسبت به باد پیشروی قایق در سمت معین
tack سمت حرکت قایق نسبت به باد پیشروی قایق در سمت معین
tacked سمت حرکت قایق نسبت به باد پیشروی قایق در سمت معین
boat space فضای بار موجود در قایق محوطه بار قایق
flatuous بادی
body shirt بادی
blowy بادی
pneumatic بادی
airguns تفنگ بادی
airgun تفنگ بادی
windmills اسیاب بادی
air rifles تفنگ بادی
marine sand ماسه بادی
wind generator مولد بادی
air rifle تفنگ بادی
pneumatic riveting پرچکاری بادی
blowgun تفنگ بادی
blowtube تفنگ بادی
blow gun تفنگ بادی
running sand ماسه بادی
wind corrosion ساییدگی بادی
pop gun تفنگ بادی
pneumatic tools اسبابهای بادی
pneumatic tire لاستیک بادی
pneumatic press پرس بادی
pneumatic hammer چکش بادی
pneumatic fender دفرای بادی
wind current جریان بادی
wind erosion فرسایش بادی
blow pipe تفنگ بادی
airguns سلاح بادی
at first blush در بادی امر
air operated horn شیپور بادی
air hammer چکش بادی
air gun تفنگ بادی
air blast transformer مبدل بادی
hurricane lamp چراغ بادی
hurricane lamps چراغ بادی
air brake ترمز بادی
air brakes ترمز بادی
lanterns چراغ بادی
airgun سلاح بادی
air bed تشک بادی
lantern چراغ بادی
aeromotor موتور بادی
air pump تلمبهء بادی
windmill اسیاب بادی
dune sand ماسه بادی
quicksand ماسه بادی
pneumatic لاستیک بادی
fly ash خاکستر بادی
euphonium یکجورالت موسیقی بادی
self moved دارای حرکت بادی
fresh breeze بادی که ساعتی 23 کیلومتربوزد
square rigger نوعی کشتی بادی
sailings شراع کشتی بادی
sailed شراع کشتی بادی
auxiliary sailing vessel کشتی بادی موتوردار
sail arm پره اسیاب بادی
sail شراع کشتی بادی
riveting hammer چکش بادی پرچ
chipping hammer چکش بادی اهن بر
popgun تفنگ بادی بچگانه
chipping hammer چکش بادی اهنبر
eolation سنگ فرسایی بادی
reed الت موسیقی بادی
air operated press پرس بادی پنوماتیکی
wind instruments الات موسیقی بادی
wind instrument الات موسیقی بادی
air operated pendulum type screen wiper بادامک پاندولی بادی
vane of windmill پره اسیاب بادی
showboat قایق دارای صحنه نمایش نمایش در قایق
windmills هر چیزی شبیه اسیاب بادی
reed organ یکنوع الت موسیقی بادی
windmill هر چیزی شبیه اسیاب بادی
an off shore wind بادی که از سوی دریا بوزد
yaghtman's anchor لنگر قایقهای بادی کوچک
fugue نوعی الت بادی موسیقی
balloon tire لاستیک بادی عاج دار
to go for a sail با کشتی بادی سفریاگردش کردن
peabody picture vocabulary test ازمون واژگان مصور پی بادی
saxophone نوعی الت موسیقی بادی
ophicleide یکجور ساز بادی برنجین
saxophones نوعی الت موسیقی بادی
quartering بادی که با زاویه کج بطرفی می وزد
primafacie در بادی امر قابل قبول
fugues نوعی الت بادی موسیقی
to sail [for] با کشتی بادی آغاز به سفر کردن [به]
reed pipe لوله یا نای الات موسیقی بادی
meter rule مقررات مربوط به ساختن قایقهای بادی
woodwind موسیقی برای سازهای بادی چوبی
aeolian harp آلت موسیقی بادی شبیه به جعبه
yacht کرجی بادی یا بخاری مخصوص تفرج
yachts کرجی بادی یا بخاری مخصوص تفرج
reed stop کلید یا جا انگلشتی الات موسیقی بادی
fresh gale بادی که با سرعت ساعتی 93تا 64 میل بوزد
chute سرسره بادی برای فراراضطراری از هواپیما درروی زمین
chutes سرسره بادی برای فراراضطراری از هواپیما درروی زمین
fishtail wind بادی که مداوما به چپ وراست یا جلو و عقب تغییرجهت میدهد
english horn نوعی ساز بادی چوبی انگلیسی که دارای دوزبانه است
open jet tunnel تونل بادی که قسما کار ان باز بوده و فاقد دیواره میباشد
closed jet tunnel تونل بادی نه الزاما با مداربسته بلکه قسمت اصلی ان کاملا بسته است
pneumaticity خاصیت بادی یا هوایی خاصیت چیزی که با هوای فشرده کار میکند
the wind drowned the strigs سازهای بادی صدای سازهای سیمی را خفه میکند
ark قایق
barged قایق
boatdeck پل قایق
outboard قایق
ferry boat قایق
caique قایق
barges قایق
barge قایق
boats قایق
lighters قایق
bilge کف قایق
lighter قایق
boat قایق
boat tail دم قایق
ferrying قایق موتوری
powerboat قایق موتوری
powerboats قایق موتوری
lighters قایق باری
ferry قایق موتوری
boat pool حوضچه قایق
motorboat قایق موتوری
ferries قایق موتوری
ferried قایق موتوری
motorboats قایق موتوری
lighters قایق بارکش
boat gang نگهبان قایق
four قایق 4 نفره
gripe بند قایق
boat anchor لنگر قایق
boat-hooks چنگک قایق
boat boom بوم قایق
aft عقب قایق
boat-hooks هوک قایق
gripe تسمه قایق
boat-hook چنگک قایق
boat call مخابره با قایق
boat-hook هوک قایق
boat hook چنگک قایق
canoeist قایق ران
boat hook هوک قایق
boat hails شناسایی قایق
boat plug پیته قایق
sailboats قایق بادبانی
fisherman's anchor لنگر قایق
boat your oars پارو به قایق
sailing boat قایق بادبانی
stern عقب قایق
chief of boat سکانی قایق
sterner عقب قایق
catboat قایق تک بادبان
center board ته قایق بادبانی
centerboarder قایق تیردار
sternest عقب قایق
sailing boats قایق بادبانی
boat tail پاشنه قایق
by the stern قایق سربالا در اب
boatchock زین قایق
capsize برگشتن قایق
dinghy قایق تفریحی
boat work قایق بری
ladders پلکان قایق
ladder پلکان قایق
beaching gear سرسره قایق
dinghies قایق تفریحی
sterns عقب قایق
yachting قایق رانی
davit قایق بالابر
davit جرثقیل قایق
double banked boat قایق دو پارو زن
boat skids گهواره قایق
galley اشپزخانه قایق
aboard روی قایق
assault boat قایق هجومی
lighter قایق باری
safety boat قایق نجات
fore جلوی قایق
capsizing برگشتن قایق
chief of boat فرمانده قایق
capsized برگشتن قایق
boat painter طناب قایق
coble قایق پارویی
coxswain سکان قایق
crash boat قایق نجات
life float قایق نجات
capsizes برگشتن قایق
lighter قایق بارکش
motorboat engine قایق موتوری
forward جلو قایق
rafts قایق باری
service craft قایق گشتی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com