English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
wherry قایق باریک یک نفره
Other Matches
scull قایق تک نفره یا4 نفره حرکت دادن دست یاپارو در اب
sculls قایق تک نفره یا4 نفره حرکت دادن دست یاپارو در اب
sculled قایق تک نفره یا4 نفره حرکت دادن دست یاپارو در اب
four قایق 4 نفره
single قایق یک نفره
dragons قایق مسابقهای 3 نفره
tempest نوعی قایق 2 نفره
dragon قایق مسابقهای 3 نفره
tempests نوعی قایق 2 نفره
flying dutchman قایق بادبان دار 3 نفره
paddler قایقران قایق باریک
johnboat قایق دراز و باریک
canoe نوعی قایق باریک سبک
canoes نوعی قایق باریک سبک
canoe قایق باریک وبدون بادبان وسکان
sternman پاروزن قسمت عقب قایق باریک
canoes قایق باریک وبدون بادبان وسکان
skirts پارچه ضد اب باریک و درازبرای جلوگیری از نفوذ اب به داخل قایق
skirted پارچه ضد اب باریک و درازبرای جلوگیری از نفوذ اب به داخل قایق
skirt پارچه ضد اب باریک و درازبرای جلوگیری از نفوذ اب به داخل قایق
shells قایق دراز و باریک مخصوص مسابقه با پارو ژاکت سبک ضد باران
whaleboat قایق موتوری یا پارویی درازو باریک مخصوص صید نهنگ و غیره
shelling قایق دراز و باریک مخصوص مسابقه با پارو ژاکت سبک ضد باران
shell قایق دراز و باریک مخصوص مسابقه با پارو ژاکت سبک ضد باران
sculling مسابقه قایقرانی یک نفره 2نفره یا 4 نفره
darts پیکان اندازی 2 نفره یا 4 نفره با 3 پیکان در هربار برای هر نفر از مسافت 8 یا 9 متر
canopy روکش قایق کروکی قایق سرپوش قایق
canopies روکش قایق کروکی قایق سرپوش قایق
swath ردیف باریک راه باریک
swathes ردیف باریک راه باریک
swathe ردیف باریک راه باریک
lubber's line علامت روی قطبنمای قایق نشاندهنده قسمت جلو و عقب قایق
backwind حرکت قایق در وضعی که باداثر نامساعد نسبت به بادبان قایق بعدی داشته باشد
tack سمت حرکت قایق نسبت به باد پیشروی قایق در سمت معین
tacks سمت حرکت قایق نسبت به باد پیشروی قایق در سمت معین
tacked سمت حرکت قایق نسبت به باد پیشروی قایق در سمت معین
tacking سمت حرکت قایق نسبت به باد پیشروی قایق در سمت معین
one handed یک نفره
two some دو نفره
single یک نفره
one-man یک نفره
double دو نفره
three handed سه نفره
one man یک نفره
boat space فضای بار موجود در قایق محوطه بار قایق
double tent چادر دو نفره
boblet لوژ 2 نفره
a single room یک اتاق یک نفره
a sinlge room یک اتاق یک نفره
touring car اتومبیل 4 یا 5 یا 6 نفره
five man line خط دفاعی 5 نفره
a double room یک اتاق دو نفره
a double bed یک تخت دو نفره
three man block دفاع سه نفره
fours قایقرانی 4 نفره
bobs لوژ 2 یا 4 نفره
bobbing لوژ 2 یا 4 نفره
bob لوژ 2 یا 4 نفره
bobsleds لوژ 2 یا 4 نفره
bobsled لوژ 2 یا 4 نفره
tandems مسابقه دو نفره
tandem مسابقه دو نفره
solitaire بازی یک نفره
luge لوژ یک نفره
odd front خط دفاعی 4 نفره
solitaires بازی یک نفره
jitterbug نوعی رقص دو نفره
four man team تیم چهار نفره
two seater اتوموبیل یا هواپیمای دو نفره
quadruple scylls مسابقه قایقهای 4 نفره
six man football فوتبال دو تیم 6 نفره
I'd like a double room من یک اتاق دو نفره میخواهم.
eights مسابقه پاروزنی 8 نفره
I'd like a sinlge room. من یک اتاق یک نفره میخواهم.
two person game بازی دو نفره در تئوری بازیها
two person zero sum game بازی دو نفره با مجموع صفر
helicopter double rescue harness کمربند نجات دو نفره هلیکوپتر
A pot of tea for 4, please. لطفا یک قوری چایی 4 نفره.
I'd like a double bed room. من یک اتاق با یک تخت دو نفره میخواهم.
to go away in a foursome چهار نفره سفر کردن
foursome مسابقه بین دو تیم دو نفره گلف
mixed doubles پینگ پنگ یاتنیس 2 نفره مختلط
double up در اطاق یاتختخواب یک نفره شریک شدن
mixed foursome بازی گلف دو تیم دو نفره زن و مرد
eleven تیم 11 نفره هاکی روی چمن
tetherball نوعی بازی دو نفره با راکت وتوپ
sprint relay مسابقه امدادی 4 نفره درمسافتهای مختلف
elevens تیم 11 نفره هاکی روی چمن
foursomes مسابقه بین دو تیم دو نفره گلف
australian pursuit مسابقه تعقیبی 8 نفره دوچرخه سواری
buddy system شناگران بخاطر ایمنی دو نفره کردن
showboat قایق دارای صحنه نمایش نمایش در قایق
hurling نوعی هاکی یا لاکراس بین دوتیم 51 نفره
baseball بازی بین دو تیم 9 نفره با چوب و توپ
curling بازی روی زمین یخ بین دوتیم 4 نفره
speedway مسابقه موتورسیکلت رانی بین تیمهای 4 نفره درمسیرهموارخاکی
spinner play حمله یک نفره با دریافت توپ و چرخیدن یک دایره کامل
lawn bowling بازی بین 2 نفر یاتیمهای 2 تا 4 نفره بصورت غلطاندن گویها بسمت جک
handball بازی بین دو تیم هفت نفره با شش بازیگر ویک دروازه بان
team roping مسابقه تیم 2 نفره گاوبازی جهت کمنداندازی و بستن گاودر حداقل وقت
skittles بازی شبیه به بولینگ درانگلستان بین 2 نفر یا 2تیم تا 5 نفره با پرتاب گوی یا دیسک به 9 میله
narrowed باریک
gracile باریک
narrower باریک
thinned باریک
lathy باریک
thinners باریک
thin باریک
thinnest باریک
thins باریک
long nose دم باریک
needle-nose pliers دم باریک
leptocephalic سر باریک
narrow باریک
capillaries باریک
capillary باریک
narrowest باریک
slender باریک
slice باریک
tendered باریک
reedier باریک
tenderest باریک
reediest باریک
reedy باریک
tendering باریک
slat باریک
slats باریک
slices باریک
fine drawn باریک
attenute باریک
thready باریک
angustate باریک
hairlike باریک
straits باریک
trickly باریک
strait باریک
narrow headed سر باریک
tenuous باریک
tender باریک
fine spun باریک
double مسابقه پاروزنی 2 نفره حمله با دوبار رد کردن شمشیر از زیر شمشیر حریف
doubled up مسابقه پاروزنی 2 نفره حمله با دوبار رد کردن شمشیر از زیر شمشیر حریف
doubled مسابقه پاروزنی 2 نفره حمله با دوبار رد کردن شمشیر از زیر شمشیر حریف
cutthroat بازی 3 نفره که هریک به نفع خود بازی میکند
stem راه باریک
fasciculus gracilis ستون باریک
fastidiousness باریک بینی
stemmed راه باریک
necking باریک شدگی
stricture باریک بینی
flagelliform باریک ودراز
bridle path راه باریک
stemming راه باریک
stems راه باریک
funnel باریک شدن
metaphisical باریک بین
narrow necked گردن باریک
gracile nucleus هسته باریک
lanes راه باریک
labels تکه باریک
bridle paths راه باریک
quillet باریک بینی
strictures باریک بینی
coomb دره باریک
picksome باریک بین
pencil beam نور باریک
lane راه باریک
welt نوار باریک
welts نوار باریک
label تکه باریک
isthmus تنگه باریک
dogtrot راه باریک
isthmuses تنگه باریک
labeling تکه باریک
labelled تکه باریک
narrow mouthed دهن باریک
gracilis nucleus هسته باریک
peered باریک شدن
elongates باریک شدن
hydra مار باریک
elongating باریک شدن
hydrae مار باریک
inswept جلو باریک
funnelling باریک شدن
combe دره باریک
funnels باریک شدن
nicely نکته باریک
canaliculus سوراخ باریک
leptodactyl باریک پنجه
bridle track راه باریک
meticulous باریک بین
long nose انبر دم باریک
elongate باریک شدن
funneling باریک شدن
slims باریک اندام
asthenic body type سنخ باریک تن
narrow leaved باریک برگ
asthenic physique سنخ باریک تن
narrow goods کاذی باریک
funneled باریک شدن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com