Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (2 milliseconds)
English
Persian
deliveries
قبض و اقباض تحویل
delivery
قبض و اقباض تحویل
Other Matches
give delivery
اقباض
delivering
اقباض
handing over
اقباض
take delivery of
قبض کردن اقباض
cumulative delivery diagram
منحنی تحویل تراکمی نموداری که نحوه تحویل کالاها را نشان میدهد
handover
تحویل و تحول کردن سیستم کنترل هواپیماها تحویل دادن
impact shipment
کالای ضربتی از نظر تحویل کالایی که از نظر تحویل زمان مخصوص دارد
cash on delivery
فروش نقد پس از تحویل کالا وصول وجه در حین تحویل کالا
procurement rate
نواخت تهیه و تحویل اماد نواخت تحویل اماد
livery
تحویل
transter
تحویل
solstice
تحویل
process
تحویل
devolvement
تحویل
utilization
تحویل
bailment
تحویل
processes
تحویل
liveries
تحویل
freed
تحویل
frees
تحویل
freeing
تحویل
prehension
تحویل
landing, storage, delivery
تحویل
free
تحویل
deliveries
تحویل
delivery
تحویل
delivery note
حواله تحویل
delivery free
تحویل رایگان
delivery date
تاریخ تحویل
deliverer
تحویل دهنده
delivered at frontier
تحویل در مرز
delivery order
حواله تحویل
delivery notice
اعلامیه تحویل
irreducibility
تحویل ناپذیری
deliverable
قابل تحویل
bailment
تحویل جنس
period of delivery
دوره تحویل
cargo delivery
تحویل بار
deliverable state
در حالت تحویل
catcher's side
سوی تحویل
polytropic
تحویل برزخ
take delivery of
تحویل گرفتن
exq
تحویل در بارانداز
transferee
تحویل گیرنده
forward delivery
تحویل به وعده
forward delivery
تحویل دراینده
to take over
تحویل گرفتن
to hand over
تحویل دادن
free docks
تحویل در بارانداز
to deliver over
تحویل دادن
theft, pilferage, non delivery
عدم تحویل
free on quay
تحویل دراسکله
terminal price
قیمت تحویل
pick up and delivery
بارگیری و تحویل
ex mill
تحویل در کارخانه
ex factory
تحویل در کارخانه
delivery side
سمت تحویل
delivery speed
سرعت تحویل
delivery table
میز تحویل
delivery terms
شرایط تحویل
delivery terms
نحوه تحویل
delivery to the home
تحویل در خانه
hand over
تحویل دادن
exs
تحویل از کشتی
prompt delivery
تحویل فوری
delivery valve
سوپاپ تحویل
demand satisfaction
تحویل درخواستها
shortchange
کم تحویل دادن
take over
تحویل گرفتن
deliver
تحویل دادن
committed
<adj.>
<past-p.>
تحویل شده
delivers
تحویل دادن
LSD
نگهداری تحویل
surrender
تحویل دادن
transference
تحویل حواله
surrendered
تحویل دادن
surrenders
تحویل دادن
delivering
تحویل دادن
cash dispenser
تحویل دارخودکار
cash dispensers
تحویل دارخودکار
forwarded
<adj.>
<past-p.>
تحویل شده
renders
تحویل دادن
delivered
<adj.>
<past-p.>
تحویل شده
rendered
تحویل دادن
render
تحویل دادن
consigned
<adj.>
<past-p.>
تحویل شده
takeover
تحویل گیری
takeovers
تحویل گیری
supplying
تحویل ذخیره
delivering
تحویل تسلیم
supplying
تحویل دادن
recorded delivery
تحویل سفارشی
transfer
واگذاری تحویل
supplied
تحویل دادن
acceptance tests
آزمایشهای تحویل
smooth delivery
تحویل بی اشکال
transferring
واگذاری تحویل
transfers
واگذاری تحویل
supplied
تحویل ذخیره
supply
تحویل دادن
supply
تحویل ذخیره
rendition
پرداخت تحویل
renditions
پرداخت تحویل
fob
تحویل کشتی
bailee
تحویل گیرنده
delivered
تحویل شده
fot
تحویل روی کامیون
franco alongside ship
تحویل کنار کشتی
receipts
بزهکاران را تحویل گرفتن
goods inwards
کالاهای درحال تحویل
ex ship
تحویل در کنار کشتی
receipt
بزهکاران را تحویل گرفتن
free on rail
تحویل در راه اهن
goods inwards sheet
برگ تحویل کالا
goods receiving
کالاهای درحال تحویل
goods intake
کالاهای درحال تحویل
redeliver
دوباره تحویل دادن
named place of delivery at frontier
تحویل در مرز مشخص
spot goods
کالاهای اماده تحویل
overdue goods
کالاهای تحویل نشده
deliveries
تحویل کالا دادن
delivery
تحویل کالا دادن
procure
تهیه و تحویل اماد
procurement
تهیه و تحویل اماد
give in charge
تحویل پلیس دادن
for
تحویل روی قطار
reduction
تحویل استحاله کاهش
reductions
تحویل استحاله کاهش
procured
تهیه و تحویل اماد
delivery order
دستور تحویل کالا
procures
تهیه و تحویل اماد
procuring
تهیه و تحویل اماد
delivery car
واگن تحویل دهنده
cash on delivery
پرداخت هنگام تحویل
d. of goods
تحویل کالا یا اجناس
destination port
بندر تحویل کالا
When do you take delivery of yourcar ?
اتوموبیلت را کی تحویل می گیری ؟
exw
تحویل در محل تولید
turn over to the police
تحویل پلیس دادن
ex warehouse
تحویل در کنار انبار
ex quay
تحویل در بارانداز مقصد
ex warehouse
تحویل در انبار فروشنده
ex quay
تحویل در بندر مقصد
To take delivery of something.
چیزی را تحویل گرفتن
to drop something off
[at someone's]
چیزی را
[به کسی ]
تحویل دادن
tpnd
دله دزدی وعدم تحویل
turn in
تحویل دادن جنس به انبار
discharge rate
[of a pump]
مقدار تحویل
[تلمبه ای]
[مهندسی]
to get something to somebody
تحویل دادن چیزی به کسی
delivery
[of a pump]
مقدار تحویل
[تلمبه ای]
[مهندسی]
received for shipment
تحویل شده برای حمل
capacity
[of a pump]
مقدار تحویل
[تلمبه ای]
[مهندسی]
lift
[of a pump]
مقدار تحویل
[تلمبه ای]
[مهندسی]
to be available for delivery at short notice
بلافاصله قابل تحویل بودن
p&d
delivery and up pick بارگیری و تحویل
become
مناسب بودن تحویل یافتن
issue
مسئله قضیه تحویل جنس
issued
مسئله قضیه تحویل جنس
becomes
مناسب بودن تحویل یافتن
issues
مسئله قضیه تحویل جنس
free carrier
تحویل به حمل کننده کالا
forward sales
فروش کالاجهت تحویل در اینده
delivered duty paid
تحویل پس از پرداخت عوارض مربوطه
ex works
تحویل در کنار کارگاه یاکارخانه
document against payment
تحویل اسناد در ازای پرداخت
free on rail
تحویل کالا روی قطار
free on truck
تحویل کالا روی کامیون
freight forwarder
مقام تحویل دهنده کالا
bond
به انبار گمرک تحویل دادن
supplied
تحویل دادن تغذیه کردن
supply
تحویل دادن تغذیه کردن
d/p
تحویل اسناددر مقابل پرداخت
daf
frontier at delivered تحویل مرز
demand satisfaction
تحویل اماد مورد نیاز
give a person in charge
کسی را تحویل پلیس دادن
supplying
تحویل دادن تغذیه کردن
delivery leadtime
زمان تحویل اولین پارتی وسایل
cod
پرداخت نقدی به مجرد تحویل کالا
basic relay post
پایگاه مقدماتی تحویل و تحول بیماران
delivers
تحویل دادن پرتاب بمب یا گلوله
deliverable state
کالاهایی که در وضعیت تحویل به مشتری میباشند
delivery leadtime
زمان تحویل اولین قسمت وسایل
I'd like to leave my luggage, please.
من می خواهم اسباب و اثاثیه ام را تحویل بدهم.
off the shelf
تدارکات اماده برای توزیع و تحویل
reconsignment
تنظیم مجدد بارنامه برای تحویل
cod
وصول وجه در موقع تحویل کالا
deliver
تحویل دادن پرتاب بمب یا گلوله
Payment on delivery of goods.
پرداخت هنگام ( مشروط به ) تحویل کالا
documents aganist acceptance
تحویل اسناد در مقابل قبولی نویسی
Did you deliver my letter to your father ?
نامه مرا تحویل پدرت دادی ؟
This company guarantees prompt delivery of goods.
این شرکت تحویل فوری کالاراتضمین می نماید
back order
قسمتی از کالای مشتری که به علتی تحویل نشده
fas
ship alongside free تحویل در کنار کشتی
Videotex
تحویل اطلاعات خانگی الکترونیکی متن تصویری
He left fily a few choice words.
چند تا حرف مفت ( ناسزا )تحویل داد
goods on approval
تحویل کالا به شرط قبولی کالاهای مشروط
I want to leave the car in the railway station
من میخواهم اتومبیل را در ایستگاه قطار تحویل بدهم.
futures
قرارداد معامله سهام یا کالا بمنظور تحویل در اینده
d/a
acceptance documentagainst تحویل اسناد درمقابل قبولی نویسی
ddp
paid duty delivered تحویل پس از پرداخت حقوق گمرکی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com