Dictiornary-Farsi | قبولی نویس | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 202 (10 milliseconds)

English	Persian
acceptor	قبولی نویس


Search result with all words

accepting bank	بانک قبولی نویس
Other Matches

addersser or or	نامه نویس عریضه نویس
ego loss programming	تنظیم کارهای برنامه نویسی بطوریکه اعتبار موفقیت یاگناه شکست باید بجای یک برنامه نویس میان چندبرنامه نویس تقسیم گردد
version	نرم افزار کمکی که به چندین برنامه نویس امکان کارکردن رروی فایل منبع و بررسی تغییرات اعمال شده توسط هر برنامه نویس را میدهد
versions	نرم افزار کمکی که به چندین برنامه نویس امکان کارکردن رروی فایل منبع و بررسی تغییرات اعمال شده توسط هر برنامه نویس را میدهد
acceeptance	قبولی
acceptance	قبولی
adoption	قبولی
acceptances	قبولی
approbation	قبولی
bank acceptance	قبولی بانکی
perfecting bail	قبولی کفالت
ratification	قبول قبولی
nonacceptance	عدم قبولی
acceptance of offer	قبولی پیشنهاد
acceptances	قبولی حواله
acceptance date	تاریخ قبولی
implausibility	غیرقابل قبولی
acceptance	قبولی حواله
trade acceptance	برات قبولی
acceeptance	قبولی نویسی
by acceptance	از طریق قبولی نویسی
acceptance duty	الزام به قبولی نویسی
O levels	نمرهی قبولی در این امتحانات
O level	نمرهی قبولی در این امتحانات
final acceptance	آزمایش قبولی نهایی ناو
documents aganist acceptance	تحویل اسناد در مقابل قبولی نویسی
goods on approval	تحویل کالا به شرط قبولی کالاهای مشروط
acceptance credit	اعتبار قابل استفاده به وسیله قبولی نویسی
d/a	acceptance documentagainst تحویل اسناد درمقابل قبولی نویسی
special acceptance of a bill of	قبولی براتی که فقط در محلی خاص قابل پرداخت است
presentment	ارائه برات از دارنده ان به محال علیه جهت قبولی نویسی یا محیل جهت پرداخت
acceptance sampling	نمونه برداری جهت پذیرش نمونه قبولی
per procurationem	به نمایندگی قبولی برات به نمایندگی دیگری نوشتن
chirographer	خط نویس
proser	نثر نویس
proverbialist	مثل نویس
programmers	برنامه نویس
rewriter	دوباره نویس
scholiast	حاشیه نویس
geneologist	شجره نویس
gazetteer	روزنامه نویس
prosateur	نثر نویس
prosaist	نثر نویس
gazetteer	مجله نویس
proforma	پیش نویس
foul copy	چرک نویس
fictionist	داستان نویس
fictionist	افسانه نویس
programmer	برنامه نویس
pamphleteer	رساله نویس
inker	مرکب نویس
songwriter	سرود نویس
pamphleteers	رساله نویس
sign writer	لوحه نویس
sign writer	تابلو نویس
head liner	سرصفحه نویس
lapicide	سنگ نویس
letter writer	نامه نویس
gnomical	کوتاه لب نویس
historian	تاریخ نویس
historians	تاریخ نویس
grandiloquent	قلنبه نویس
scrabbler	مسوده نویس
fabulist	افسانه نویس
rough or foul copy	چرک نویس
fabler	افسانه نویس
letter writer	کاغذ نویس
epistoler	نامه نویس
odist	قصیده نویس
elegiast	مرثیه نویس
paragrapher	عبارت نویس
editorialist	سرمقاله نویس
paper stainer	کتاب نویس
dramaturge	درام نویس
orthographer	درست نویس
calligrapher	خوش نویس
calligraphist	خوش نویس
chronicler	وقایع نویس
magazinist	مقاله نویس
natural historian	تاریخ نویس
conveyancer	قباله نویس
magniloquent	قلنبه نویس
cryptographer	رمز نویس
dialogist	مکالمه نویس
mythographer	اسطوره نویس
elegiast	قصیده نویس
aphorist	پند نویس
elegist	مرثیه نویس
epistler	رساله نویس
endorser	پشت نویس
endorser	فهر نویس
copyreader	سرمقاله نویس
magazin	مجله نویس
affiant	گواهی نویس
allegorist	تمثیل نویس
anecdotist	حکایت نویس
annalist	تاریخچه نویس
annotator	حاشیه نویس
annotator	تفسیر نویس
phonographer	صدا نویس
endorseer	فهر نویس
magazinist	مجله نویس
emblematist	مثل نویس
aphorist	موجز نویس
deponent	گواهی نویس
stenograph	تند نویس
lexicographers	لغت نویس
drafts	چرک نویس
drafts	پیش نویس
ballpoints	روان نویس ها
ballpoint pens	روان نویس ها
drafted	چرک نویس
drafted	پیش نویس
ball pens	روان نویس ها
lexicographer	لغت نویس
typewritter	ماشین نویس
bookmakers	کتاب نویس
bookmaker	کتاب نویس
idyllist	قصیده نویس
ballpens	روان نویس ها
songwriter	ترانه نویس
evangelists	انجیل نویس
evangelist	انجیل نویس
draft	چرک نویس
draft	پیش نویس
playwrights	پیس نویس
draftsmen	طرح نویس
scriptwriter	نمایشنامه نویس
tractarian	مقاله نویس
playwright	نمایشنامه نویس
playwright	پیس نویس
scriptwriters	نمایشنامه نویس
dramatists	نمایشنامه نویس
dramatist	نمایشنامه نویس
essayists	مقاله نویس
essayist	مقاله نویس
columnists	مقاله نویس
playwrights	نمایشنامه نویس
the psalmist	زبور نویس
tabulator	جدول نویس
story teller	افسانه نویس
tabulating machine	جدول نویس
minute	پیش نویس
captions	زیر نویس
caption	زیر نویس
polygraphs	بسیار نویس
polygraph	بسیار نویس
biographers	تذکره نویس
biographer	تذکره نویس
columnist	مقاله نویس
typists	ماشین نویس
write once read many	یکبار نویس
satirist	هجو نویس
satirists	هجو نویس
novelist	رمان نویس
novelists	رمان نویس
draughtsman	طرح نویس
draughtsmen	طرح نویس
romancer	رمان نویس
typist	ماشین نویس
subscriber of shares	پذیره نویس سهام
roughs	طرح پیش نویس
penny a line	ارزان نویس بی مایه
systems programer	برنامه نویس سیستم
serialist	داستان نویس سریال
systems progarmmer	برنامه نویس سیستم ها
ink writer	در تلگراف مرکب نویس
system programmer	برنامه نویس سیستم
subscript	زیر نویس امضاء
write white engine	موتور سفید نویس
systems programmer	برنامه نویس سیستم
mythopoet	شاعر افسانه نویس
maintenance programmer	برنامه نویس پشتیبان
maintenance programmer	برنامه نویس نگهداشت
proforma	پیام پیش نویس
write black engine	موتور سیاه نویس
programmer analyst	برنامه نویس / تحلیل گر
story teller	افسانه گو حکایت نویس
parts programmer	برنامه نویس اجزاء
relative coding	برنامه نویس نسبی
to make a minute of	پیش نویس کردن
mythologist or ger	اساطیر نویس اساطیردان
sketch	پیش نویس ازمایشی
protocols	پیش نویس معاهده
abstracter	خلاصه نویس دزد
endorses	پشت نویس کردن
drafted	پیش نویس کردن
application programmer	برنامه نویس کاربردی
applications programmer	برنامه نویس کاربردی
drafted	پیش نویس طرح
protocols	پیش نویس سند
drafts	پیش نویس چرکنویس
sketches	پیش نویس ازمایشی
fountain pen	قلم خود نویس
drafts	پیش نویس کردن
holograph	سند دست نویس
holographs	سند دست نویس
drafts	پیش نویس قرارداد
protocol	پیش نویس سند
sketched	پیش نویس ازمایشی