Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2 milliseconds)
English
Persian
acceptance of offer
قبولی پیشنهاد
Other Matches
they rejected his proposition
پیشنهاد وی را رد کگردن پیشنهاد اورا نپذیرفتند
allotment advice
پیشنهاد تخصیص حقوق یاپرسنل پیشنهاد سهمیه بندی حقوق یا پرسنل
acceptances
قبولی
acceptance
قبولی
acceeptance
قبولی
adoption
قبولی
approbation
قبولی
perfecting bail
قبولی کفالت
nonacceptance
عدم قبولی
implausibility
غیرقابل قبولی
bank acceptance
قبولی بانکی
acceptor
قبولی نویس
acceptance date
تاریخ قبولی
acceptance
قبولی حواله
trade acceptance
برات قبولی
acceptances
قبولی حواله
ratification
قبول قبولی
acceeptance
قبولی نویسی
offers
پیشنهاد کردن پیشنهاد
offer
پیشنهاد کردن پیشنهاد
offered
پیشنهاد کردن پیشنهاد
acceptance duty
الزام به قبولی نویسی
by acceptance
از طریق قبولی نویسی
accepting bank
بانک قبولی نویس
O levels
نمرهی قبولی در این امتحانات
O level
نمرهی قبولی در این امتحانات
final acceptance
آزمایش قبولی نهایی ناو
documents aganist acceptance
تحویل اسناد در مقابل قبولی نویسی
goods on approval
تحویل کالا به شرط قبولی کالاهای مشروط
acceptance credit
اعتبار قابل استفاده به وسیله قبولی نویسی
d/a
acceptance documentagainst تحویل اسناد درمقابل قبولی نویسی
special acceptance of a bill of
قبولی براتی که فقط در محلی خاص قابل پرداخت است
presentment
ارائه برات از دارنده ان به محال علیه جهت قبولی نویسی یا محیل جهت پرداخت
per procurationem
به نمایندگی قبولی برات به نمایندگی دیگری نوشتن
acceptance sampling
نمونه برداری جهت پذیرش نمونه قبولی
proposal
پیشنهاد
proffering
پیشنهاد
proposals
پیشنهاد
proffer
پیشنهاد
motioning
پیشنهاد
proffers
پیشنهاد
plea
پیشنهاد
proffered
پیشنهاد
motions
پیشنهاد
purposes
پیشنهاد
purpose
پیشنهاد
motioned
پیشنهاد
motion
پیشنهاد
bid
پیشنهاد
application
پیشنهاد
offer
پیشنهاد
motion
[politic]
پیشنهاد
overture
پیشنهاد
applications
پیشنهاد ها
offers
پیشنهاد ها
proposals
پیشنهاد ها
proposal
پیشنهاد
propositions
پیشنهاد
bids
پیشنهاد
pleas
پیشنهاد
proposition
پیشنهاد
propositioned
پیشنهاد
propositioning
پیشنهاد
overtures
پیشنهاد ها
tendered
پیشنهاد
offers
پیشنهاد
suggestions
پیشنهاد
tender
پیشنهاد
offer
پیشنهاد
offered
پیشنهاد
tenderest
پیشنهاد
suggestion
پیشنهاد
overture
پیشنهاد
overtures
پیشنهاد
recommendation
پیشنهاد
bidder
پیشنهاد
recommendations
پیشنهاد
bidders
پیشنهاد
tendering
پیشنهاد
counterbid
پیشنهاد متقابل
offer
پیشنهاد کردن
counter offer
پیشنهاد متقابل
offers
پیشنهاد کردن
propositions
گزاره پیشنهاد
bids
پیشنهاد مناقصه
suggestion
پیشنهاد القاء
propounder
پیشنهاد دهنده
propositioning
گزاره پیشنهاد
offered
پیشنهاد کردن
acceptance of offer
پذیرش پیشنهاد
propositioned
گزاره پیشنهاد
firm offer
پیشنهاد قطعی
projects
پیشنهاد کردن
project
پیشنهاد پلان
projected
پیشنهاد پلان
tenderer
پیشنهاد دهنده
projected
پیشنهاد کردن
project
پیشنهاد کردن
bidders
پیشنهاد دهنده
bidders
پیشنهاد کننده
bidder
پیشنهاد دهنده
bidder
پیشنهاد کننده
projects
پیشنهاد پلان
to make overtures
پیشنهاد کردن
tendering form
ورقه پیشنهاد
firm offer
پیشنهاد ثابت
advancing
پیشنهاد کردن
mover
پیشنهاد دهنده
advance
پیشنهاد کردن
offer curve
منحنی پیشنهاد
offer to purchase
پیشنهاد خرید
offerer
پیشنهاد دهنده
offeror
پیشنهاد دهنده
overbid
پیشنهاد زیادتر
proposal form
فرم پیشنهاد
proposal of marriage
پیشنهاد عروسی
proposer
پیشنهاد کننده
suggester
پیشنهاد دهنده
acceptances
تصویب یک پیشنهاد
propounds
پیشنهاد کردن
recommending
پیشنهاد کردن
recommends
پیشنهاد کردن
suggest
پیشنهاد کردن
suggested
پیشنهاد کردن
suggesting
پیشنهاد کردن
suggests
پیشنهاد کردن
recommendation
نامه پیشنهاد
bid
پیشنهاد مناقصه
peace offerings
پیشنهاد صلح
propounding
پیشنهاد کردن
peace offering
پیشنهاد صلح
tenderest
پیشنهاد دادن
acceptance
تصویب یک پیشنهاد
tendered
پیشنهاد دادن
tendering
پیشنهاد دادن
propose
پیشنهاد کردن
proposed
پیشنهاد کردن
proposes
پیشنهاد کردن
proposing
پیشنهاد کردن
propound
پیشنهاد کردن
bid
پیشنهاد کردن
tender
پیشنهاد دادن
bids
پیشنهاد حراج
suggestible
پیشنهاد کردنی
bids
پیشنهاد خرید
bids
پیشنهاد دادن
bids
پیشنهاد مزایده
bid
پیشنهاد مزایده
bids
پیشنهاد کردن
suggestions
پیشنهاد القاء
recommendations
نامه پیشنهاد
bid
پیشنهاد دادن
bid
پیشنهاد خرید
proposition
گزاره پیشنهاد
recommend
پیشنهاد کردن
bid
پیشنهاد حراج
tenderest
پیشنهاد در مزایده یا مناقصه
request for proposal
تقاضا برای پیشنهاد
My advice is ...
پیشنهاد من این است ...
to hold out the olive branch
<idiom>
[پیشنهاد آشتی کردن]
proposal
پیشنهاد
[برنامه ای یا طرحی]
tendering
تقدیم کردن پیشنهاد
proffered
تقدیم پیشنهاد کردن
projected
طرح یا پیشنهاد کردن
tenderest
تقدیم کردن پیشنهاد
proffer
تقدیم پیشنهاد کردن
to pop the question
پیشنهاد عروسی کردن
pull one's socks up
<idiom>
پیشنهاد عالی دادن
bidding
پیشنهاد مزایده کردن
tendered
پیشنهاد در مزایده یا مناقصه
projects
طرح یا پیشنهاد کردن
tenderest
پیشنهاد ادای دین
tendered
پیشنهاد ادای دین
project
طرح یا پیشنهاد کردن
tendered
تقدیم کردن پیشنهاد
bidder
پیشنهاد دهنده در حراج
suggestions
افهار عقیده پیشنهاد
consult
پیشنهاد خواستن از یک خبره
consulted
پیشنهاد خواستن از یک خبره
consults
پیشنهاد خواستن از یک خبره
Many explanations were proffered.
توضیحات بسیاری پیشنهاد شد.
tender
تقدیم کردن پیشنهاد
bid against
پیشنهاد بهتری دادن
to make a motion
پیشنهاد کردن بر ان شدن
bidden
خواندن پیشنهاد دادن
tendering
پیشنهاد در مزایده یا مناقصه
offer for sale
پیشنهاد جهت فروش
offer to purchase
پیشنهاد جهت خرید
proffering
تقدیم پیشنهاد کردن
tender
پیشنهاد در مزایده یا مناقصه
suggestion
افهار عقیده پیشنهاد
proforma
پیشنهاد فروش کالا
ultimata
اخرین پیشنهاد قطعی
bidders
پیشنهاد دهنده در حراج
tendering
پیشنهاد ادای دین
ultimatum
اخرین پیشنهاد قطعی
ultimatums
اخرین پیشنهاد قطعی
proffers
تقدیم پیشنهاد کردن
tender
پیشنهاد ادای دین
Please consider my suggestion.
لطفا" به پیشنهاد من توجه کنید
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com