Total search result: 201 (11 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
attornment |
قبول و شناسایی موجر یاارباب تازه |
|
|
Other Matches |
|
de jure recognition |
شناسایی کامل و دایمی و بدون قیدوشرط یک دولت که در مقابل ان شناسایی عملی وجود دارد |
defacto recognition |
شناسایی دوفاکتو شناسایی سیاسی کشوری که عملا" مستقل ودارای حق حاکمیت است ولی به عللی نمیتواند یا نمیخواهد به تعهدات بین المللی خود |
call-ups |
درخواست شناسایی شبکه درخواست اعلام شناسایی درشبکه حاضر و غایب کردن ایستگاههای بی سیم |
call-up |
درخواست شناسایی شبکه درخواست اعلام شناسایی درشبکه حاضر و غایب کردن ایستگاههای بی سیم |
call up |
درخواست شناسایی شبکه درخواست اعلام شناسایی درشبکه حاضر و غایب کردن ایستگاههای بی سیم |
Lets play that again . |
قبول ندارم. [قبول نیست دربازی وغیره ] |
locator |
موجر |
renter |
موجر |
rentier |
موجر |
lessor |
موجر |
landlord |
موجر |
landlords |
موجر |
air photographic |
شناسایی از طریق عکسبرداری هوایی شناسایی با استفاده ازعکس هوایی |
bomb reconnaissance |
شناسایی محل بمبهای عمل نکرده شناسایی محل بمب |
proprietor and tenant |
موجر و مستاجر |
enactory |
دربردارنده مقر رات) تازه برقرارکننده حقوق تازه |
new blood <idiom> |
جان تازه به چیزی دادن ،نیروی تازه یافتن |
tenant by sufferance |
مستاجر به تقدیر موجر |
landholder |
اجاره دار موجر |
landlord and tenant act |
قانون موجر و مستاجر |
sublessor |
موجر فرعی ودست دوم |
new coined |
تازه بنیاد تازه سکه زده |
lost cluster |
تعداد شیارهای دیسک که بیت شناسایی آنها خراب شده است . سیستم عامل این ناحیه را علامت گذاری کرده تا توسط فایل استفاده شود ولی داده آنها توسط فایل مشخصی قابل شناسایی نیست |
newlywed |
تازه داماد تازه عروس |
which transponder |
علامت رمزی است به معنی چه نوع دستگاه گیرنده وفرستنده رمزی روی دستگاه شناسایی دشمن و خودی پدافند هوایی یا برج مراقبت یا برج رادار شناسایی سوارشده است |
hobbledehoy |
کره اسبی که تازه بالغ شده ادم تازه بالغ |
ballistics of penetration |
شناسایی شرایط نفوذ گلوله شناسایی مسیر نفوذ گلوله |
adopted types |
انواع تجهیزات مورد قبول انواع تجهیزات قبول شده |
identification |
شناسایی |
knowledge |
شناسایی |
recognition |
شناسایی |
recognizability |
شناسایی |
exploration |
شناسایی |
reconnaissance |
شناسایی |
counter reconnaisance |
ضد شناسایی |
cognizance |
شناسایی اگاهی |
character table |
جدول شناسایی |
reconnoitres |
شناسایی کردن |
problem identification |
شناسایی مسئله |
identifiable |
قابل شناسایی |
marking panel |
پرده شناسایی |
de jure recognition |
شناسایی قانونی |
searchingly |
شناسایی کردن |
searches |
شناسایی کردن |
reconnaissance |
شناسایی کردن |
reconnoitered |
شناسایی کردن |
reconnoitering |
شناسایی کردن |
identification document |
کارت شناسایی |
specific search |
شناسایی مخصوص |
reconnaissance flight |
پروازاکتشافی یا شناسایی |
aerial reconnaissance |
شناسایی هوایی |
badge |
کارت شناسایی |
ammunition identification code |
کد شناسایی مهمات |
amphibious reconnaissance |
شناسایی اب خاکی |
armed reconnaissance |
شناسایی مسلحانه |
route reconnaissance |
شناسایی جاده |
route reconnaissance |
شناسایی مسیر |
ID card |
کارت شناسایی |
reconnoiter |
شناسایی کردن |
reconnaissance patrol |
گشتی شناسایی |
reconnaissance party |
قسمت شناسایی |
reconnaissance party |
گروه شناسایی |
reconnaissance in force |
شناسایی با رزم |
incognizant |
بدون شناسایی |
identified |
شناسایی کردن |
map reconnaissance |
شناسایی نقشهای |
search |
شناسایی کردن |
defacto recognition |
شناسایی عملی |
boat hails |
شناسایی قایق |
identities |
اصلیت شناسایی |
identity |
اصلیت شناسایی |
kenspeckle |
قابل شناسایی |
legalization |
شناسایی رسمی |
identification markings |
علایم شناسایی |
identification card |
کارت شناسایی |
knowledge of persons |
شناسایی اشخاص |
investigation of foundation conditions |
شناسایی زمین پی |
identification test |
ازمون شناسایی |
indentification of soils |
شناسایی خاکها |
identifies |
شناسایی کردن |
reconnoitring |
شناسایی کردن |
identifying |
شناسایی کردن |
reconnoitred |
شناسایی کردن |
searched |
شناسایی کردن |
visual identification |
شناسایی بصری |
reconnoitre |
شناسایی کردن |
identify |
شناسایی کردن |
reconnoiters |
شناسایی کردن |
identification |
شناختن شناسایی کردن |
armored reconnaissance vehicle |
خودروی شناسایی زرهی |
font id conflict |
اختلال شناسایی فونت |
molecular indentification number |
عدد شناسایی مولکولی |
piadology |
شناسایی حالات کودکان |
map reconnaissance |
شناسایی از روی نقشه |
map reference |
فهرست شناسایی نقشه |
pattern recognition |
الگوشناسی شناسایی الگو |
panel code |
علامت رمزپرده شناسایی |
pinned |
شماره شناسایی شخصی |
diplomatics |
شناسایی خطوط باستانی |
film badge |
برگ شناسایی فیلم |
pinning |
شماره شناسایی شخصی |
pinning |
عدد شناسایی فردی |
pinned |
عدد شناسایی فردی |
pin |
شماره شناسایی شخصی |
pin |
عدد شناسایی فردی |
personal identification number |
شماره شناسایی شخصی |
road reconnaissance |
عملیات شناسایی جاده ها |
tags |
حروف شناسایی فایل یا یک موضوع |
tag |
حروف شناسایی فایل یا یک موضوع |
scout helicopter |
هلی کوپتر شناسایی یا گشتی |
bacteriologist |
متخصص شناسایی انواع باکتریها |
identifying |
مشاهده کردن شناسایی کنید |
identify |
مشاهده کردن شناسایی کنید |
paleethnology |
مبحث شناسایی انسانهای قدیم |
issue [of something] [ID card or check] |
صدور [چیزی] [کارت شناسایی] [چک] |
ballistics |
شناسایی خصوصیات منحنی مسیرگلوله |
zymology |
مبحث تخمیر و شناسایی مخمرها |
symptomatology |
علم شناسایی نشانههای بیماری |
starfinder |
وسیله شناسایی ستارگان در اسمان |
scorpion |
نوعی تانک سبک شناسایی |
scorpions |
نوعی تانک سبک شناسایی |
identifies |
مشاهده کردن شناسایی کنید |
identikits |
وابسته به این روش شناسایی |
paleography |
شناسایی وکشف خطوط قدیمه |
identikit |
وابسته به این روش شناسایی |
identified |
مشاهده کردن شناسایی کنید |
title |
نام شناسایی فایل یا برنامه یا دیسک |
sub- |
کد شناسایی وسیله جانبی برای دستیابی به آن |
teratology |
مبحث شناسایی جنین ناقص الخلقه |
berne list |
کتاب علایم شناسایی بین المللی |
recognition |
تشخیص شناسایی هواپیما یا ناوتشخیص دادن |
titles |
نام شناسایی فایل یا برنامه یا دیسک |
covertrace |
منطقه عمومی پوشش شناسایی هوایی |
phonemics |
علم شناسایی تلفظ کلمات وصداها |
anthroposophy |
علم شناسایی طبیعت و ماهیت انسانی |
early spring |
سیستم جنگ افزار ماهوارهای ضد شناسایی |
geogonostic |
وابسته به شناسایی خارههای ویژه زمین |
nosology |
مبحث شناسایی و تقسیم بندی امراض |
entoptics |
شناسایی وفایف اجزای درونی چشم |
lip tattooing |
خالگذاری روی لب اسب برای شناسایی |
endocrinology |
علم شناسایی و مطالعه غددمترشحه داخلی |
metabit |
بیت شناسایی اضافی برای هر کلمه داده |
length |
تعداد حروف عکس برای شناسایی فایل |
lengths |
تعداد حروف عکس برای شناسایی فایل |
piece mark |
شماره شناسایی که روی قطعات و وسایل حک میشود |
scorpions |
تانک شناسایی اسکورپیون نوعی هواپیمای جت دوموتوره |
scorpion |
تانک شناسایی اسکورپیون نوعی هواپیمای جت دوموتوره |
acrology |
مبحث شناسایی ریشه واشتقاق حروف الفباء |
inlay card |
کارت شناسایی درون نوار یا جعبه دیسک |
autecology |
مبحث شناسایی محیط زندگی انفرادی موجودات |
atomistics |
علم مربوط به شناسایی اتم واستفاده از نیروی اتمی |
coverage index |
کالک نمایش مناطق زیرپوشش شناسایی عکاسی هوایی |
parrots |
وسایل مخابراتی شناسایی دشمن وخودی در پدافند هوایی |
identification tag |
پلاک شناسایی اتیکت اسم کارت معرفی نامه |
parrot |
وسایل مخابراتی شناسایی دشمن وخودی در پدافند هوایی |
parroted |
وسایل مخابراتی شناسایی دشمن وخودی در پدافند هوایی |
parroting |
وسایل مخابراتی شناسایی دشمن وخودی در پدافند هوایی |
interrogator responder |
دستگاه تماس یا مکالمه سیستم شناسایی دشمن وخودی |
name |
نام شناسایی برای فایل برنامه ذخیره شده |
signed route |
جاده علامت گذاری شده ودارای علایم شناسایی |
names |
نام شناسایی برای فایل برنامه ذخیره شده |
receptions |
قبول |
reception |
قبول |
acceptances |
قبول |
admissions |
قبول |
imprimatur |
قبول |
admission |
قبول |
adoption |
قبول |
intromission |
قبول |
compliance |
قبول |
acceptance |
قبول |
acknowledgment |
قبول |
brand |
تولید محصولی که توسط نام یا طرح آن قابل شناسایی است |
primary |
کلمه شناسایی یکتا که یک ورودی از پایگاه داده ها انتخاب میکند |
branding |
تولید محصولی که توسط نام یا طرح آن قابل شناسایی است |
brands |
تولید محصولی که توسط نام یا طرح آن قابل شناسایی است |
conceded |
قبول شکست |
authorised [British] <adj.> <past-p.> |
قبول شده |
implied acceptance |
قبول ضمنی |
passed <adj.> <past-p.> |
قبول شده |
authorized <adj.> <past-p.> |
قبول شده |
received |
مورد قبول |
taken |
مورد قبول |
intolerancy |
عدم قبول |
accorded |
قبول کردن |
incompliance |
عدم قبول |
conceding |
قبول شکست |
concedes |
قبول شکست |
accord |
قبول کردن |
allowable load |
بارقابل قبول |
acceptably |
بطورقابل قبول |
Agreed . that is a deal . |
قبول ( قبوله ) |
adopter |
قبول کننده |
admittable |
قابل قبول |
admission of liability |
قبول بدهی |
acceptor |
قبول کننده |
acceptation tacite |
قبول ضمنی |
accepter |
قبول کننده |
acceptant |
قبول کننده |
acceptancy |
اماده قبول |