Dictiornary-Farsi | قدرت موتور | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 209 (11 milliseconds)

English	Persian
engine performance	قدرت موتور
engine power	قدرت موتور


Search result with all words

augmentor	افزاینده قدرت موتور
club propeller	ملخی دارای تیغههای کلفت باگام زیاد برای تست قدرت یاترک موتور
cruise control	کنترل عملکرد موتور برای بدست اوردن بیشترین راندمان قدرت و مصرف سوخت
dynamometer	قدرت موتور سنج اتومبیل
high power engine	موتور با قدرت زیاد
intermediate contingency	قدرت موتور توربوشفت پایین تر از سطح اضطراری که معمولا برای مدت 03 دقیقه مجاز میباشد
motor output	قدرت خروجی موتور
Other Matches

motoring	گرداندن موتور اصلی توسط استارتر بمنظوری جزاستارت موتور
empowers	صاحب اختیار و قدرت کردن قدرت دادن
empowering	صاحب اختیار و قدرت کردن قدرت دادن
empowered	صاحب اختیار و قدرت کردن قدرت دادن
empower	صاحب اختیار و قدرت کردن قدرت دادن
engine	موتور بنزینی موتور احتراق داخلی
external combustion engine	موتور احتراق خارجی موتور برونسوز
creativeness	قدرت خلاقه قدرت ابداع
variable geometry engine	موتور مکنده هوای مافوق صوت که بمنظور افزایش راندمان نه تنها شکل ومساحت دهانه ورودی ونازل خروجی بلکه مسیرجریان داخل موتور نیز تغییرکند
engine mounting	نصب موتور قرارگاه موتور
dictatorship of proletariat	اصطلاحی است که بوسیله کارل مارکس برای توصیف مرحلهای از سوسیالیسم بکار برده شد .در این مرحله طبقه بورژوا یا سرمایه داران قدرت را از دست می دهند و کارگران قدرت را دراختیار می گیرند .
countervailing power	قدرت یک گروه که در واکنش به قدرت گروه دیگر بوجود می اید
firing order	ترتیب احتراق موتور وایرچینی موتور ترتیب تیراندازی سلاح
authoritarainism	نقطه مقابل اندیویدوالیسم و عبارت ازحکومتی است که در ان ازادی فردی به طور کامل تحت الشعاع قدرت دولت قرار گیرد. قدرت دولت معمولا در گروه کوچکی از پیشوایان متمرکز ومتجلی میشود
slip ring induction motor	موتور القائی اسلیپ رینگ موتور اندوکسیونی اسلیپ رینگ موتور رتور اسلیپ رینگ
flat twin engine	موتور بوکسر دو سیلندر موتور سیلندر متقابل با دوسیلندر
double squirrel cage motor	موتور قفس سنجابی دوبل موتور با شیار دوبل
single phase induction motor	موتور القائی یک فازه موتور اندوکسیونی یک فازه
radar discrimination	قدرت تجزیه و تحلیل هدفهای مختلف از روی صفحه رادار قدرت قرائت هدف از روی صفحه رادار
gradient circuit	مدار حساس به تغییر میزان قدرت مکانیسم عامل انفجار مدار حساس به تغییر قدرت چاشنی مین
will power <idiom>	قدرت
power takeoff	قدرت
forces	قدرت
strenght	قدرت
godown	قدرت
potency	قدرت
commanding	با قدرت
forcing	قدرت
sovereignty	قدرت
force	قدرت
authority	قدرت
ability	قدرت
abilities	قدرت
tensions	قدرت
vigor	قدرت
tension	قدرت
vim	قدرت
nerve	قدرت
nerves	قدرت
powers	قدرت
zing	قدرت
power	قدرت
vigour	قدرت
powered	قدرت
strong-arm	قدرت
strengths	قدرت
strength	قدرت
capability	قدرت
posses	قدرت
posse	قدرت
strong arm	قدرت
vis	قدرت
energy	قدرت
inauthoritative	بی قدرت
powering	قدرت
might	قدرت
energies	قدرت
motor-	موتور
power head	سر موتور
motored	موتور
motor	موتور
motors	موتور
jet engine	موتور جت
jet engines	موتور جت
engine	موتور
machinery	موتور
double row	موتور
enterprise	قدرت اقدام
bond strength	قدرت پیوند
ionic strength	قدرت یونی
enterprises	قدرت اقدام
on	در اوج قدرت
leverage	قدرت نفوذ
economic potential	قدرت اقتصادی
increase of power	افزایش قدرت
driving power	قدرت محرکه
input power	قدرت ورودی
heavens	قدرت پروردگار
heaven	قدرت پروردگار
acidity	قدرت اسیدی
low power stage	طبقه کم قدرت
absorption power	قدرت جذب
superpowers	ابر قدرت
sight	قدرت دید
cogency	قدرت عقیده
countervailing power	قدرت همسنگ
palgwe	فوق قدرت
pi accepting	قدرت پی پذیری
power cable	کابل قدرت
power consumption	مصرف قدرت
power dissipation	اتلاف قدرت
power distribution	پخش قدرت
power factor	ضریب قدرت
power function	تابع قدرت
circuit breaking capacity	قدرت قطع
sights	قدرت دید
cutting capacity	قدرت برش
superpower	ابر قدرت
low power transistor	ترانزیستور با قدرت کم ترانزیستور کم قدرت
monopoly power	قدرت انحصاری
dielectric power	قدرت دی الکتریکی
diagonal power	قدرت قطری
detection range	قدرت اکتشافی
detectability	قدرت اشکارسازی
destructivity	قدرت تخریب
deglutition	قدرت بلع
damping power	قدرت میرایی
cutting power	قدرت برش
conveying capacity	قدرت انتقال
heavy current circuit breaker	کلید قدرت
gripping power	قدرت مهارکنندگی
can	قدرت داشتن
solvency	قدرت حلالپوشی
great power	کشور با قدرت
generator output	قدرت مولد
fullest	تمام قدرت
full	تمام قدرت
absorbency	قدرت جذب
authoritarianism	قدرت طلبی
canning	قدرت داشتن
cans	قدرت داشتن
power switch	کلید قدرت
hiding power	قدرت پوشش
heam yoei vooly	تئوری قدرت
high power engine	موتورپر قدرت
high power microscope	میکروسکوپ پر قدرت
high power transformer	ترانسفورماتور قدرت
high power transistor	ترانزیستور قدرت
high powerd money	پول پر قدرت
horse power	قدرت اسب
imperium	قدرت مطلقه
accelerating power	قدرت شتاب
adhesive stress	قدرت چسبندگی
combat power	قدرت رزمی
authority figure	مظهر قدرت
authority symbol	نماد قدرت
emissive power	قدرت صدور
basicity	قدرت بازی
bearing capacity	قدرت تحمل
effective power	قدرت موثر
dielectric strength	قدرت دی الکتریک
benumb	بی قدرت کردن
explosive energy	قدرت انفجار
explosive force	قدرت انفجار
firepower	قدرت شلیک
hands	قدرت توپگیری
power failures	قطع قدرت
power failure	قطع قدرت
fluxing power	قدرت سیلان
fire power	قدرت تیراندازی
fire power	قدرت اتش
fasces	قدرت مجازات
almightiness	قدرت کامل
economic power	قدرت اقتصادی
dynamism	قدرت تحرک
resolving power	قدرت تفکیک
super power	ابر قدرت
powering	قدرت نیرو
powers	قدرت نیرو
saber rattling	قدرت نمایی
scattering power	قدرت پراکندگی
scepter	قدرت یا اقتدارسلطنتی
refractive power	قدرت شکست
reflecting power	قدرت انعکاس
retentivity	قدرت نگهداری
power	قدرت نیرو
rating plate	پلاک قدرت
powered	قدرت نیرو
sea power	قدرت بحری
seapower	قدرت دریایی
purchasing power	قدرت خرید
useful power	قدرت مفید
strenght	قدرت شدت
authority	مرجع قدرت
the finger of god	قدرت خدا
resolutions	قدرت تشخیص
resolution	قدرت تشخیص
creativity	قدرت خلاقه
receptivity	قدرت پذیرش
like a ton of bricks <idiom>	به شدت یا با قدرت
will-power	قدرت اراده
world power	قدرت جهانی
world power	قدرت دنیوی
will to power	قدرت خواهی
voltage source	منبع قدرت
social power	قدرت اجتماعی
source of power	منبع قدرت
creativity	قدرت ابداع
rod	میله قدرت
power test	ازمون قدرت
power transmission	انتقال قدرت
staying power	طاقت قدرت
stock-car	قدرت و دوام
stock-cars	قدرت و دوام
omnipotence	قدرت تام
prepotence	قدرت کامل
power outege	قطع قدرت
stock car	قدرت و دوام
power source	منبع قدرت
power structure	ساخت قدرت