Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (4 milliseconds)
English
Persian
component command
قرارگاه نیروی شرکت کننده درعملیات فرماندهی نیروی مسلح شرکت کننده درعملیات
Other Matches
air force component
نیروی هوایی شرکت کننده درعملیات مشترک یا صحنه عملیات
navy component
نیروی دریایی شرکت کننده درعملیات مشترک یا صحنه عملیات
army landing forces
نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات اب خاکی نیروی زمینی پیاده شونده در ساحل
army component
نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات یکان زمینی شرکت کننده در عملیات مشترک قسمت زمینی
components
اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
component
اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
army commander
فرمانده نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات فرمانده قسمت زمینی
service component
نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات
air force component
نیروی هوایی شرکت کننده در عملیات
component change order
دستورالعمل تغییر یک نیروی شرکت کننده در عملیات
dragger
شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
juggernauts
نیروی عظیم منهدم کننده نیروی تخریبی مهیب
juggernaut
نیروی عظیم منهدم کننده نیروی تخریبی مهیب
boat lanes
خط سریال هجوم قایقها درعملیات اب خاکی ستون قایقهای هجوم کننده
attack force
نیروی تک کننده به ساحل نیروی تک
striking force
نیروی تک کننده یا کمین کننده
contributors
شرکت کننده
participating
شرکت کننده
participants
شرکت کننده
participant
شرکت کننده
entry
شرکت کننده
contributor
شرکت کننده
participative
شرکت کننده
supply company
شرکت تامین کننده
marathoner
شرکت کننده ماراتون
suppliers
شرکت تولید کننده
supplier
شرکت تولید کننده
napping
بهترین شرکت کننده
naps
بهترین شرکت کننده
napped
بهترین شرکت کننده
participant observer
مشاهده گر شرکت کننده
symposiast
شرکت کننده درسمپوزیم
nap
بهترین شرکت کننده
blocking force
نیروی سد کننده
bidder
شرکت کننده در مناقصه یامزایده
bidders
شرکت کننده در مناقصه یامزایده
sortie reference
تعدادهواپیماهای شرکت کننده درپرواز
crusader
شرکت کننده درجنگهای صلیبی
tenderer
شرکت کننده در مناقصه یامزایده
crusaders
شرکت کننده درجنگهای صلیبی
tenderer
شرکت کننده در مزایده یامناقصه
merrymaker
شرکت کننده درجشن وسرور
olympian
شرکت کننده بازیهای المپیک
walker
شرکت کننده در مسابقه راهپیمایی
walkers
شرکت کننده در مسابقه راهپیمایی
moving power
نیروی جابجا کننده
counterpoise
نیروی متعادل کننده
army of occupation
نیروی اشغال کننده
equalizing force
نیروی برابر کننده
magnetizing force
نیروی مغناطیسی کننده
holding force
نیروی تثبیت کننده
threat force
نیروی تهدید کننده
sortie number
تعداد هواپیماهای شرکت کننده در پرواز
fleets
گروه قایقهای شرکت کننده درمسابقه
fleet
گروه قایقهای شرکت کننده درمسابقه
producer
شخص یا شرکت یا کشور تولید کننده
producers
شخص یا شرکت یا کشور تولید کننده
deathlete
شرکت کننده در مسابقه دهگانه دو و میدانی
pentathlete
شرکت کننده در مسابقه پنجگانه دو و میدانی
hurdler
شرکت کننده در مسابقه پرش از مانع
semi-finalists
شرکت کننده در مسابقهی نیمه نهایی
semi-finalist
شرکت کننده در مسابقهی نیمه نهایی
righting moment
نیروی راست کننده ناو
p force
نیروی جلوبرنده یاپرت کننده
reinforcing
نیروی تقویتی تقویت کننده
pacer
شریک نوبتی بازیگروقتی که شرکت کننده کم باشد
attack transport
ناوحمل و نقل شرکت کننده درنیروی اب خاکی
campers
شرکت کننده در اردو کسی که در چادر زندگی میکند
veteran
سرباز قدیمی یاسرباز شرکت کننده درجنگهای گذشته
veterans
سرباز قدیمی یاسرباز شرکت کننده درجنگهای گذشته
camper
شرکت کننده در اردو کسی که در چادر زندگی میکند
forty niner
شرکت کننده در مهاجرت سال 9481 بکالیفرنیا درجستجوی طلا
off roader
شرکت کننده در مسابقه مخصوص در مسیر طولانی در زمینهای ناهموار
supporting arms
نیروی پشتیبانی کننده یکانهای پشتیبانی کننده
entrymate
اسب شرکت کننده همزمان بااسب دیگر برای شرط بندی
mailed fist
نیروی مسلح
service component
نیروی مسلح
COMPAQ
شرکت کامپیوتر شخصی آمریکایی که اولین تولید کننده برای IBMPC بود
underwriter
صادر کننده سند بیمه دریایی خریدار سهام خریداری نشده شرکت
off roader
شرکت کننده درمسابقه موتورسیکلت رانی درزمینهای ناهموار برای چندصد مایل
underwriters
صادر کننده سند بیمه دریایی خریدار سهام خریداری نشده شرکت
pcm
شرکت تولید کننده تختههای جانبی که سازگار کامپیوتر تولیدکننده دیگر باشند
air command
فرماندهی نیروی هوایی
deputy chief of naval operation
جانشین فرماندهی نیروی دریایی
agc
ناو فرماندهی نیروی اب خاکی
army material command
فرماندهی اماد نیروی زمینی
operation research
تحقیق درعملیات
remanence
چگالی شار باقیمانده در یک ماده بعد از از بین رفتن نیروی مغناطیس کننده
third party lease
توافقنامهای که بوسیله ان یک شرکت مستقل تجهیزاتی رااز سازنده خریده و به استفاده کننده کرایه میدهد
commitment board
هیئت بررسی وضع پرسنل شرکت کننده در رزم کمیته تشخیص سلامت فکری افرادجنگی
army airdefense command post
پاسگاه فرماندهی پدافندهوایی نیروی زمینی
service element
عنصری از نیروهای مسلح که در عملیات شرکت دارد
joint task force
نیروی ماموریت مشترک ازنیروهای مسلح
tactical air command center
مرکز فرماندهی و کنترل نیروی هوایی تاکتیکی
chief army censor
افسر نافر فرماندهی عملیات مشترک نیروی زمینی
shore party
گروه پیشرو ساحلی درعملیات اب خاکی
command axis
محورحرکت قرارگاه فرماندهی محور ارتباط فرماندهی
strength group
گروه عمده قوای دریایی درعملیات اب خاکی
boat diagram
دیاگرام محل قایقها درعملیات هجومی اب خاکی
shot putter
شرکت کننده در پرتاب وزنه وزنه پران
shot putters
شرکت کننده در پرتاب وزنه وزنه پران
letterheads
مشخصات شرکت که برروی نامههای ان شرکت چاپ شده است
letterhead
مشخصات شرکت که برروی نامههای ان شرکت چاپ شده است
compaq computer corporation
شرکت کامپیوتری کامپک شرکت سازنده انواع گوناگون ریزکامپیوتر سازگار باریزکامپیوتر
touchdowns
درعملیات اب خاکی پیاده شدن اولین گروههای موج هجومی در ساحل
touchdown
درعملیات اب خاکی پیاده شدن اولین گروههای موج هجومی در ساحل
blue water school
انانی که نیروی دریایی انگلیس راتنها نیروی کافی ان میدانند
reenforceŠetc
نیروی تازه فرستادن برای با نیروی امدادی تقویت کردن
magneto electricity
نیروی کهربایی که بوسیله نیروی اهن ربایی تولید میشود
torque
نیروی گردنده درقسمتی از دستگاه ماشین نیروی گشتاوری
e.m.f
force electromotive نیروی محرکه الکتریکی نیروی برقرانی
limited company
شرکت با مسئولیت محدود شرکت سهامی
constituent company
شرکت وابسته به شرکت یاشرکتهای دیگر
air force personnel with the army
پرسنل نیروی هوایی ماموربه نیروی زمینی
expeditionary
نیروی اعزامی به خارج نیروی سرکوبگر خارجی
specified command
فرماندهی اختصاصی فرماندهی نیروی اختصاصی
electromotive force
نیروی محرکه الکتریکی نیروی برقرانی
army reserve command
فرماندهی احتیاط نیروی زمینی قسمت احتیاط ارتش
task unit
نیروی واگذار کننده ماموریت دریایی یکان یا بخشی ازگروه ماموریت دریایی که زیر امر فرمانده گروه قرارمی گیرد
uniservice
متشکل ازیک نوع یکان یا یک نوع نیروی مسلح
international finance corporation
شرکت مالی بین المللی شرکت تاسیس شده به وسیله بانک جهانی که هدفش تشویق و ترویج موسسات تولیدی بخش خصوصی درکشورهای توسعه نیافته است
parent company
شرکت مادر شرکت مرکزی
private
رابط ه تلفن کوچک در شرکتها برای برقراری تماس بین افراد درون شرکت یا شماره گیری با افراد خارج از شرکت
privates
رابط ه تلفن کوچک در شرکتها برای برقراری تماس بین افراد درون شرکت یا شماره گیری با افراد خارج از شرکت
freightliner
شرکت حمل و نقل کننده کالا قطار سریع السیر جهت حمل کالا در مسافتهای دور قطاری که کانتینر حمل می نمایدfreight
outsource
به کار گرفتن شرکت دیگر برای مدیریت و تامین شبکه برای شرکت شی
hard port
فرمان سمت را به سمت مغناطیسی تغییر دهید درعملیات دریایی
headquarters
قرارگاه فرماندهی
assault
مرحله هجوم درعملیات اب خاکی هجوم کردن
assaulted
مرحله هجوم درعملیات اب خاکی هجوم کردن
assaults
مرحله هجوم درعملیات اب خاکی هجوم کردن
no man's land
زمین بلاصاحب و غیر مسکون باریکه زمین حد فاصل بین نیروی متخاصم و نیروی خودی
actuator
دستگاه مسلح کننده
arming vane
پروانه مسلح کننده
arming system
سیستم مسلح کننده
arming wire
سیم مسلح کننده
delay arming
مسلح کننده تاخیری
arming system
دستگاه مسلح کننده
buoyancy
نیروی بالابر نیروی شناوری
threat force
نیروی دشمن نیروی مخالف
arming vane
پروانه مسلح کننده بمب
cocking circuit
مدار مسلح کننده مین
c & f
قیمت کالا وهزینه حمل ان بدون بیمه دریایی و تولید کننده پس ازتسلیم کالا به شرکت کشتیرانی و پرداخت هزینه حمل از خودسلب مسئولیت میکند و حق بیمه تا مقصد به عهده خریدار است
paperless
شرکت الکترونیکی یا شرکتی که از کامپیوتر و سایر قط عات الکترونیکی برای کارهای شرکت استفاده میکند و از کاغذ استفاده نمیکند
combat resolution
تعیین جزئی ترین رده رزمی جزئی ترین رده شرکت کننده در رزم
housed
1-روش هجی کردن و ساختار کلمه که توسط شرکت نشر در همه کتابهایش به کار می رود. 2-طرح محصولات شرکت برای معرفی کردن محصولات رقیب به آنها
house
1-روش هجی کردن و ساختار کلمه که توسط شرکت نشر در همه کتابهایش به کار می رود. 2-طرح محصولات شرکت برای معرفی کردن محصولات رقیب به آنها
houses
1-روش هجی کردن و ساختار کلمه که توسط شرکت نشر در همه کتابهایش به کار می رود. 2-طرح محصولات شرکت برای معرفی کردن محصولات رقیب به آنها
self propulsion
حرکت توسط نیروی خود پیشروی توسط نیروی خویش
commanded
یکان عمده قرارگاه فرماندهی کردن امر دادن
command
یکان عمده قرارگاه فرماندهی کردن امر دادن
commands
یکان عمده قرارگاه فرماندهی کردن امر دادن
counter force
نیروی مقابله با وسایل استراتژیکی دشمن استفاده ازنیروی هوایی و موشکهای استراتژیکی برای تخریب نیروی دشمن
body corporate
شرکت شرکت سهامی
business group
شرکت سهامی
[شرکت]
free gyroscope
نیروی ژیروسکوپی ازاد نیروی جاذبه مغناطیسی ازاد
naval aviation
قسمت هوایی نیروی دریایی هواپیمایی نیروی دریایی
allocated manpower
نیروی انسانی واگذار شده سهمیه نیروی انسانی
geomagnetism
نیروی اهن ربایی زمین نیروی جاذبه زمین
corrector
جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
army aircraft
هواپیمایی نیروی زمینی هواپیماهای نیروی زمینی
Marine Corps
نیروی تکاوران دریایی نیروی تفنگداران دریایی
moorings
سیمهای اتصال مسلح کننده مین سیم اتصال
commandant of marine corps
فرمانده نیروی تکاوران دریایی فرمانده نیروی تفنگداران دریایی
combatcommand
فرماندهی رزمی قرارگاه رزمی
eagle flight
نیروی هوا روی در حال اماده باش نیروی هوا روی اماده
altitude/height hold
متوقف کننده سقف پروازهواپیما محدود کننده خودکارارتفاع پرواز هواپیما
propounder
ابراز کننده یا مطرح کننده وصیت نامه در دادگاه امورحسبی
marshaller
هدایت کننده به محل تجمع جمع اوری کننده یکان
inhibitor
کنترل کننده سوزش خرج موشک ممانعت کننده ازاشتعال
attached strength
استعداد نیروی زیر امر نیروی زیر امر
quick disconnect coupling
کوپلینگی برای لولههای ی سیالات دارای دریچههای مسدود کننده و اجزاء اب بندی- کننده
sensor
گیرنده یادریافت کننده خاطرات حسی ضبط کننده
primer
وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
primers
وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
homogeneous computer network
یچ کننده و توزیع کننده که همه کانالهای داده آن از پروتکل و نرخ ارسال یکسان استفاده می کنند
interceptors
هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
interceptor
هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
detonator
منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
changer
دواتصال کننده که اتصال کننده مادگی را به نری
makgi boowi
نقاط حمله کننده و دفاع کننده تکواندو
detonators
منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
distractive
گیج کننده برگرداننده یا اشغال کننده فکر
del credere
وصول کننده مطالبات تضمین کننده طلبها
vasomotor
اعصاب تنگ کننده وگشاد کننده رگها
steam fitter
نصب کننده وتعمیر کننده لولههای بخار
search jammer
تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
expostulator
سرزنش کننده نصیحت کننده باسرزنش
suppressive
خنثی کننده اتش سرکوب کننده
prepossessing
مجذوب کننده جلب توجه کننده
padding
پنهان کننده یااستتار کننده پیامها
claqueur
تشویق کننده
[یا هو کننده]
استخدام شده
sprining charge
خرج چال کننده یا گود کننده
corporation
شرکت
EIS
ول شرکت
corporations
شرکت
partnerships
شرکت
firm
شرکت
firmer
شرکت
firmest
شرکت
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com