Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
greek gift
قربانی فیل شطرنج درخانه اچ 7
Other Matches
gambit
قربانی پیاده شطرنج در گشایش
gambits
قربانی پیاده شطرنج در گشایش
indoors
درخانه
at home
<idiom>
درخانه
sicilian attack
حمله سیسیلی شطرنج گشایش انگلیسی شطرنج
latchkey
کلید درخانه
door bell
زنگ درخانه
latchkeys
کلید درخانه
to keep open house
درخانه بازداشتن
closet drama
نمایشنامه خواندنی درخانه
to i. aroom with a powder
گردی درخانه پاشیدن
hoarding
ذخیره کردن پول درخانه
hoardings
ذخیره کردن پول درخانه
housearrest
درخانه تحت نظر بودن
housecoat
لباسی که زنان درخانه می پوشند
housecoats
لباسی که زنان درخانه می پوشند
nurse a cold
سرما خوردگی را ماندن درخانه علاج کردن
sacrificing
قربانی
mactation
قربانی
victims
قربانی
sacrifice
قربانی
sacrificed
قربانی
immolation
قربانی
victim
قربانی
sacrifices
قربانی
vicarious saccifice
قربانی
prey
طعمه قربانی
talisman
نظر قربانی
talismans
نظر قربانی
sacrificed
قربانی کردن
mascot
نظر قربانی
sacrifice
قربانی کردن
victimised
قربانی کردن
victimises
قربانی کردن
mascots
نظر قربانی
victimize
قربانی کردن
victimized
قربانی کردن
victimization
قربانی کردن
victimizes
قربانی کردن
victimizing
قربانی کردن
victimising
قربانی کردن
two bishops sacrifice
قربانی لاسکر
sacrifices
قربانی کردن
immolate
قربانی شدن
immolator
قربانی کننده
hecatomb
قربانی همگانی
sacriticer
قربانی کننده
hecatomb
قربانی صدگاو
two bishops sacrifice
قربانی دو فیل
heave offering
قربانی افراشتنی
victimology
قربانی شناسی
sacrificing
قربانی کردن
offer a sacrifice
قربانی کردن
sacrificing
قربانی کردن جانبازی
sacrificial
فداکارانه وابسته به قربانی
sacrifice
قربانی کردن جانبازی
burnt sacrifice
قربانی سوخته یا سوختنی
self immolation
قربانی کردن خود
victimless crime
جرم بدون قربانی
sacrifices
قربانی کردن جانبازی
sacrificed
قربانی کردن جانبازی
sacrifices
قربانی برای شفاعت فداکاری
sacrificing
قربانی دادن فداکاری کردن
hieromancy
طالع بینی ازروی قربانی
sacrificing
قربانی برای شفاعت فداکاری
sacrificed
قربانی دادن فداکاری کردن
sacrifice
قربانی برای شفاعت فداکاری
sacrifice
قربانی دادن فداکاری کردن
sacrificed
قربانی برای شفاعت فداکاری
sacrifices
قربانی دادن فداکاری کردن
scapegoats
کسیکه قربانی دیگران شود
he fell a v to his ambition
قربانی جاه طلبی خودشد
scapegoat
کسی که قربانی دیگران شود
scapegoat
کسی را قربانی دیگران کردن
cannon fodder
[soldiers pointlessly and unscrupulously sacrificed]
خوراک توپ
[سربازان بیهوده و بی وجدانه قربانی شده]
al fil
شطرنج
chess
شطرنج
rook
رخ شطرنج
chequer
شطرنج
rooks
رخ شطرنج
traditional chess
شطرنج استاندارد
rapid transit
شطرنج سریع
rules of chess
قوانین شطرنج
postal chess
شطرنج مکاتبهای
pignorate
پیاده شطرنج
checker
خانه شطرنج
bishop
فیل شطرنج
bishops
فیل شطرنج
chessman
مهره شطرنج
chessmen
مهره شطرنج
a game of chess
یک مسابقه شطرنج
passer
رونده شطرنج
progressive chess
شطرنج سریع
chess master
استاد شطرنج
chess man
مهره شطرنج
chess clock
ساعت شطرنج
chess board
صفحه شطرنج
chequer wise
شطرنج وار
chequer
خانه شطرنج
bishop pairs
دو فیل شطرنج
bad bishop
فیل بد شطرنج
chess olympiad
المپیاد شطرنج
chess oscar
اسکار شطرنج
lightning chess
شطرنج سریع
impledge
پیاده شطرنج
chessist
شطرنج باز
crampet game
بازی شطرنج
chessophrenetic
متعصب شطرنج
chessomania
شیفتگی شطرنج
chessist
شطرنج دوست
chess problem
مسئله شطرنج
chess machine
ماشین شطرنج
master
استاد شطرنج
square
خانه شطرنج
pawning
پیاده شطرنج
chessboards
تخته شطرنج
pawned
پیاده شطرنج
mastered
استاد شطرنج
pawn
پیاده شطرنج
queens
وزیر شطرنج
masters
استاد شطرنج
piece
مهره شطرنج
pieces
مهره شطرنج
pawns
پیاده شطرنج
chessboard
تخته شطرنج
squared
خانه شطرنج
squaring
خانه شطرنج
queen
وزیر شطرنج
mans
مهره شطرنج
squares
خانه شطرنج
man
مهره شطرنج
light piece
سوار سبک شطرنج
mannheim variation
واریاسیون مانهایم شطرنج
knock out tournament
تورنمنت حذفی شطرنج
indian defence
دفاع هندی شطرنج
living chess
شطرنج با مهرههای جاندار
over worked man
مهره شطرنج پر مسئولیت
over the board
بازی شطرنج حضوری
long castling
قلعه بزرگ شطرنج
major pieces
سوارهای سنگین شطرنج
open tournament
تورنمنت ازاد شطرنج
open lines
خطوط باز شطرنج
open game
بازی باز شطرنج
open file
ستون باز شطرنج
open board
صحنه خلوت شطرنج
minor pieces
سوارهای سبک شطرنج
modern defence
دفاع مدرن شطرنج
knight's tour
سفر اسب شطرنج
helpmate
خود- ماتی شطرنج
forced move
حرکت اجباری شطرنج
blackest
بازیگر دوم شطرنج
blacks
بازیگر دوم شطرنج
heavy piece
سوار سنگین شطرنج
hanging pawns
پیادههای اویزان شطرنج
grunfeld's defence
دفاع گرونفلد شطرنج
greco counter gambit
گامبی لاتویایی شطرنج
frontier line
خط وسط صفحه شطرنج
french defence
دفاع فرانسوی شطرنج
blacker
بازیگر دوم شطرنج
ideal position
پوزیسیون ارمانی شطرنج
illegal move
حرکت غیرقانونی شطرنج
knight fork
چنگال اسب شطرنج
king's gambit
گامبی شاه شطرنج
king's wing
جناح شاه شطرنج
king side
جناح شاه شطرنج
joke opening
دفاع مدرن شطرنج
undoubling
خروج از دوبلگی شطرنج
isolani
پیاده ایزوله شطرنج
key
[حرکت کلیدی شطرنج]
black
بازیگر دوم شطرنج
blacked
بازیگر دوم شطرنج
forcing move
حرکت اجباراور شطرنج
notation
ثبت حرکات شطرنج
weak square
خانه ضعیف شطرنج
vienna game
بازی وینی شطرنج
wedged
گوه پیادهای شطرنج
wedges
گوه پیادهای شطرنج
wedging
گوه پیادهای شطرنج
united pawns
پیادههای متصل شطرنج
white
بازیگر نخست شطرنج
whiter
بازیگر نخست شطرنج
transposition
تبدیل حرکات شطرنج
whitest
بازیگر نخست شطرنج
wood pusher
بازیگر بسیارضعیف شطرنج
zonal tournament
تورنمنت منطقهای شطرنج
notations
ثبت حرکات شطرنج
second
دستیار شطرنج باز
seconded
دستیار شطرنج باز
seconding
دستیار شطرنج باز
seconds
دستیار شطرنج باز
wedge
گوه پیادهای شطرنج
Chess is my pastim (hobby).
سر گرمی من شطرنج است
touch move
لمس مهره شطرنج
top board
میز نخست شطرنج
to play at chess
شطرنج بازی کردن
postalite
شطرنج باز مکاتبهای
pawn storm
توفان پیادهای شطرنج
pawn roller
پیاده رانی شطرنج
pawn push
پیاده رانی شطرنج
pawn promotion
ترفیع پیاده شطرنج
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com