| Total search result: 300 (14 milliseconds) | 
			 | 
		
		
			 | 
			 | 
		
		
			| English | 
			Persian | 
		
		
		| borrower     | 
		قرض گیرنده   | 
		
	
		
		| borrowers     | 
		قرض گیرنده   | 
		
	
		| 
 | 
	
	
		| 	
 | 
	
					
					
						| Search result with all words | 
					
					
						 | 
					
		
		| answer     | 
		سیگنال فرستاده شده توسط کامپیوتر گیرنده برای مشخص کردن خودش   | 
		
	
		
		| answered     | 
		سیگنال فرستاده شده توسط کامپیوتر گیرنده برای مشخص کردن خودش   | 
		
	
		
		| answering     | 
		سیگنال فرستاده شده توسط کامپیوتر گیرنده برای مشخص کردن خودش   | 
		
	
		
		| answers     | 
		سیگنال فرستاده شده توسط کامپیوتر گیرنده برای مشخص کردن خودش   | 
		
	
		
		| overrun     | 
		دادهای که گیرنده گم کرده بود چون سنکرون بندد و یا با سرعت کمتری از ارسال کننده عمل ماکرو و بافر ندارد   | 
		
	
		
		| overrunning     | 
		دادهای که گیرنده گم کرده بود چون سنکرون بندد و یا با سرعت کمتری از ارسال کننده عمل ماکرو و بافر ندارد   | 
		
	
		
		| overruns     | 
		دادهای که گیرنده گم کرده بود چون سنکرون بندد و یا با سرعت کمتری از ارسال کننده عمل ماکرو و بافر ندارد   | 
		
	
		
		| catchier     | 
		گیرنده   | 
		
	
		
		| catchiest     | 
		گیرنده   | 
		
	
		
		| catchy     | 
		گیرنده   | 
		
	
		
		| prepossessing     | 
		گیرنده جالب   | 
		
	
		
		acquisitive       | 
		فرا گیرنده   | 
		
	
		
		acknowledge       | 
		کدی که گیرنده می فرستد تا به فرستنده اعلام کند یام به درستی دریافت شده است   | 
		
	
		
		acknowledge       | 
		سیگنالی که گیرنده می فرستد تا اعلام کند پیام ارسالی دریافت شده است و آماده بعدی است   | 
		
	
		
		acknowledge       | 
		1-اعلام کردن به فرستده که پیام دریافت شده است 2-ارسال سیگنال از گیرنده تا بگوید پیام ارسالی به درستی دریافت شده است   | 
		
	
		
		| acknowledges     | 
		کدی که گیرنده می فرستد تا به فرستنده اعلام کند یام به درستی دریافت شده است   | 
		
	
		
		| acknowledges     | 
		سیگنالی که گیرنده می فرستد تا اعلام کند پیام ارسالی دریافت شده است و آماده بعدی است   | 
		
	
		
		| acknowledges     | 
		1-اعلام کردن به فرستده که پیام دریافت شده است 2-ارسال سیگنال از گیرنده تا بگوید پیام ارسالی به درستی دریافت شده است   | 
		
	
		
		| acknowledging     | 
		کدی که گیرنده می فرستد تا به فرستنده اعلام کند یام به درستی دریافت شده است   | 
		
	
		
		| acknowledging     | 
		سیگنالی که گیرنده می فرستد تا اعلام کند پیام ارسالی دریافت شده است و آماده بعدی است   | 
		
	
		
		| acknowledging     | 
		1-اعلام کردن به فرستده که پیام دریافت شده است 2-ارسال سیگنال از گیرنده تا بگوید پیام ارسالی به درستی دریافت شده است   | 
		
	
		
		| negative     | 
		سیگنال ارسالی گیرنده برای بیان اینکه داده نادرست یا ناکامل دریافت شده است   | 
		
	
		
		| negatives     | 
		سیگنال ارسالی گیرنده برای بیان اینکه داده نادرست یا ناکامل دریافت شده است   | 
		
	
		
		| session     | 
		لایه در مدل استاندارد SO/ OSI , که اتصال و قط عی را بین گیرنده و فرستنده برقرار میکند   | 
		
	
		
		| sessions     | 
		لایه در مدل استاندارد SO/ OSI , که اتصال و قط عی را بین گیرنده و فرستنده برقرار میکند   | 
		
	
		
		free       | 
		پروتکل ارسال که در آن گیرنده هیچ سیگنال وضعیت دریافت نمیکند   | 
		
	
		
		| freed     | 
		پروتکل ارسال که در آن گیرنده هیچ سیگنال وضعیت دریافت نمیکند   | 
		
	
		
		| freeing     | 
		پروتکل ارسال که در آن گیرنده هیچ سیگنال وضعیت دریافت نمیکند   | 
		
	
		
		| frees     | 
		پروتکل ارسال که در آن گیرنده هیچ سیگنال وضعیت دریافت نمیکند   | 
		
	
		
		| backward     | 
		کانالی از گیرنده به فرستنده برای حمل سیگنالهای کنترل   | 
		
	
		
		| backward     | 
		کانال از گیرنده به فرستنده برای ارسال گیرنده   | 
		
	
		
		| backward     | 
		تصحیح خطا که توسط گیرنده تشخیص داده شده است و ارسال سیگنال به فرستنده برای ارسال مجدد داده   | 
		
	
		
		| backward     | 
		ارسال داده که توسط گیرنده کنترل میشود   | 
		
	
		
		| detector     | 
		گیرنده حساس برای کشف واندازه گیری اشعه مادون قرمز   | 
		
	
		
		| detectors     | 
		گیرنده حساس برای کشف واندازه گیری اشعه مادون قرمز   | 
		
	
		
		| layer     | 
		لایهای که اتصال / عدم اتصال را بین گیرنده و فرستنده ایجاد میکند   | 
		
	
		
		| layers     | 
		لایهای که اتصال / عدم اتصال را بین گیرنده و فرستنده ایجاد میکند   | 
		
	
		
		affirmative       | 
		سیگنال تصدیق از طرف گیرنده که پیام را پذیرفته است و آماده بعدی است.   | 
		
	
		
		| Teletype     | 
		ماشین تحریر خود کار گیرنده پیام ازمسافات دور   | 
		
	
		
		| Teletypes     | 
		ماشین تحریر خود کار گیرنده پیام ازمسافات دور   | 
		
	
		
		| backwards     | 
		کانالی از گیرنده به فرستنده برای حمل سیگنالهای کنترل   | 
		
	
		
		| backwards     | 
		تصحیح خطا که توسط گیرنده تشخیص داده شده است و ارسال سیگنال به فرستنده برای ارسال مجدد داده   | 
		
	
		
		| backwards     | 
		ارسال داده کنترل شده توسط گیرنده   | 
		
	
		
		| backwards     | 
		کانال از گیرنده به فرستنده برای ارسال گیرنده   | 
		
	
		
		| time     | 
		روش ترکیب چندین سیگنال به یک سیگنال ترکیبی سریع , هر سیگنال ورودی الگوبرداری میشود و نتیجه ارسال میشود , گیرنده سیگنال را مجدداگ می سازد   | 
		
	
		
		| timed     | 
		روش ترکیب چندین سیگنال به یک سیگنال ترکیبی سریع , هر سیگنال ورودی الگوبرداری میشود و نتیجه ارسال میشود , گیرنده سیگنال را مجدداگ می سازد   | 
		
	
		
		| times     | 
		روش ترکیب چندین سیگنال به یک سیگنال ترکیبی سریع , هر سیگنال ورودی الگوبرداری میشود و نتیجه ارسال میشود , گیرنده سیگنال را مجدداگ می سازد   | 
		
	
		
		| sensitivities     | 
		کمترین توان سیگنال درییافتی که برای گیرنده برای تشخیص سیگنال لازم است   | 
		
	
		
		| sensitivity     | 
		کمترین توان سیگنال درییافتی که برای گیرنده برای تشخیص سیگنال لازم است   | 
		
	
		
		| universal     | 
		transmitter asynchronousreciver فرستنده /گیرنده ناهمزمان جامع   | 
		
	
		
		| flag     | 
		ترتیب کد که به گیرنده اطلاع میدهد که حروف بعدی بیان کننده عملیات کنترلی است   | 
		
	
		
		| flags     | 
		ترتیب کد که به گیرنده اطلاع میدهد که حروف بعدی بیان کننده عملیات کنترلی است   | 
		
	
		
		| striking     | 
		موثر گیرنده   | 
		
	
		
		| strikingly     | 
		موثر گیرنده   | 
		
	
		
		| addressee     | 
		گیرنده   | 
		
	
		
		| addressees     | 
		گیرنده   | 
		
	
		
		| broadcast     | 
		ارسال داده به چندین گیرنده 2-   | 
		
	
		
		| broadcasts     | 
		ارسال داده به چندین گیرنده 2-   | 
		
	
		
		| scrambler     | 
		وسیله کدگزاری رشته دادهای به صورت تصادفی پیش ازارسال برای جلوگیری از اینکه مجموعهای از صفرها یا یک ها وصفرهای متغیر باعث مشکلات هماهنگی در گیرنده شوند   | 
		
	
		
		| scramblers     | 
		وسیله کدگزاری رشته دادهای به صورت تصادفی پیش ازارسال برای جلوگیری از اینکه مجموعهای از صفرها یا یک ها وصفرهای متغیر باعث مشکلات هماهنگی در گیرنده شوند   | 
		
	
		
		| pointer     | 
		اشاره کننده نشان گیرنده عقربه ی دستگاه اندازه گیری   | 
		
	
		
		| pointers     | 
		اشاره کننده نشان گیرنده عقربه ی دستگاه اندازه گیری   | 
		
	
		
		| trainee     | 
		تعلیم گیرنده   | 
		
	
		
		| trainees     | 
		تعلیم گیرنده   | 
		
	
		
		| receiver     | 
		گیرنده   | 
		
	
		
		| receiver     | 
		دستگاه گیرنده   | 
		
	
		
		| receiver     | 
		گیرنده رادیویی   | 
		
	
		
		| receiver     | 
		دستگاه گیرنده بی سیم   | 
		
	
		
		| receiver     | 
		فرف گیرنده   | 
		
	
		
		| receivers     | 
		گیرنده   | 
		
	
		
		| receivers     | 
		دستگاه گیرنده   | 
		
	
		
		| receivers     | 
		گیرنده رادیویی   | 
		
	
		
		| receivers     | 
		دستگاه گیرنده بی سیم   | 
		
	
		
		| receivers     | 
		فرف گیرنده   | 
		
	
		
		| request     | 
		سیگنال ارسالی توسط فرستنده به گیرنده وپرسش اینکه آیا گیرنده آماده دریافت داده است یا خیر.   | 
		
	
		
		| requested     | 
		سیگنال ارسالی توسط فرستنده به گیرنده وپرسش اینکه آیا گیرنده آماده دریافت داده است یا خیر.   | 
		
	
		
		| requesting     | 
		سیگنال ارسالی توسط فرستنده به گیرنده وپرسش اینکه آیا گیرنده آماده دریافت داده است یا خیر.   | 
		
	
		
		| requests     | 
		سیگنال ارسالی توسط فرستنده به گیرنده وپرسش اینکه آیا گیرنده آماده دریافت داده است یا خیر.   | 
		
	
		
		| batch     | 
		ارسال سریع حجم بزرگی از داده بدون نیاز به تصدیق گیرنده برای هر داده   | 
		
	
		
		| batches     | 
		ارسال سریع حجم بزرگی از داده بدون نیاز به تصدیق گیرنده برای هر داده   | 
		
	
		
		| reel to reel     | 
		ماشین ضبط نور مغناطیسی که از دستگاه گیرنده نوار برای یک چرخ استفاده میکند و آنرا به یک نوار دیگر می فرستد   | 
		
	
		
		| reel-to-reel     | 
		ماشین ضبط نور مغناطیسی که از دستگاه گیرنده نوار برای یک چرخ استفاده میکند و آنرا به یک نوار دیگر می فرستد   | 
		
	
		
		| comprehensive     | 
		فرا گیرنده   | 
		
	
		
		communication       | 
		مسیر فیزیکی که فرستنده را به گیرنده وصل میکند   | 
		
	
		
		communication       | 
		بافری در گیرنده که به یک وسیله جانبی کند اجازه قبول داده از یک وسیله جانبی سریع میدهد بدون کم کردن سرعت   | 
		
	
		
		| jam     | 
		سد گیرنده پاس   | 
		
	
		
		| jammed     | 
		سد گیرنده پاس   | 
		
	
		
		| jams     | 
		سد گیرنده پاس   | 
		
	
		
		| turn-on     | 
		پاس با دگیدن گیرنده توپ به جلو و تغییر سمت به وسط   | 
		
	
		
		| turn-ons     | 
		پاس با دگیدن گیرنده توپ به جلو و تغییر سمت به وسط   | 
		
	
		
		| sync     | 
		باس ارسالی برای اطمینان از این که گیرنده با فرستنده سنکرون است   | 
		
	
		
		| sensor     | 
		گیرنده یادریافت کننده خاطرات حسی ضبط کننده   | 
		
	
		
		| sensor     | 
		گیرنده   | 
		
	
		
		| platform     | 
		رسانگر حامل گیرنده   | 
		
	
		
		| platforms     | 
		رسانگر حامل گیرنده   | 
		
	
		
		| recipient     | 
		گیرنده   | 
		
	
		
		| recipients     | 
		گیرنده   | 
		
	
		
		| determinant     | 
		تصمیم گیرنده عاجز   | 
		
	
		
		| determinants     | 
		تصمیم گیرنده عاجز   | 
		
	
		
		| reverse     | 
		کانال کنترل داده کند بین گیرنده وفرستنده   | 
		
	
				
				
					| Other Matches | 
				
				
					 | 
				
		
		| signalling     | 
		1-روش فرستنده برای هشدار به گیرنده برای ارسال یک پیام . 2-ارتباط با فرستنده درباره وضعیت گیرنده   | 
		
	
		
		| consignee     | 
		گیرنده کالا برای بارنامه گیرنده اصلی کالا   | 
		
	
		
		| barrage reception     | 
		سد گیرنده   | 
		
	
		
		| consignee     | 
		گیرنده   | 
		
	
		
		| assignee     | 
		گیرنده   | 
		
	
		
		| prehensorial     | 
		گیرنده   | 
		
	
		
		| prehensory     | 
		گیرنده   | 
		
	
		
		| adopter     | 
		گیرنده   | 
		
	
		
		| accipient     | 
		گیرنده   | 
		
	
		
		| getter     | 
		گیرنده   | 
		
	
		
		| grantee     | 
		گیرنده   | 
		
	
		
		| catcher     | 
		گیرنده   | 
		
	
		
		| reciever     | 
		گیرنده   | 
		
	
		
		| receptor     | 
		گیرنده   | 
		
	
		
		| payees     | 
		گیرنده   | 
		
	
		
		| payee     | 
		گیرنده   | 
		
	
		
		fetching       | 
		گیرنده   | 
		
	
		
		| acceptor     | 
		گیرنده   | 
		
	
		
		| reciptacle     | 
		گیرنده   | 
		
	
		
		| touching     | 
		گیرنده   | 
		
	
		
		| prehensile     | 
		گیرنده   | 
		
	
		
		| receptors     | 
		گیرنده   | 
		
	
		
		| clocker     | 
		گیرنده وقت   | 
		
	
		
		| crystal set     | 
		گیرنده اشکارساز   | 
		
	
		
		| concluder     | 
		نتیجه گیرنده   | 
		
	
		
		| consignee     | 
		گیرنده امانت   | 
		
	
		
		| communication receiver     | 
		گیرنده مخابرات   | 
		
	
		
		| distance receptor     | 
		گیرنده دوربرد   | 
		
	
		
		| decision maker     | 
		تصمیم گیرنده   | 
		
	
		
		| amateur receiver     | 
		گیرنده اماتور   | 
		
	
		
		| determiners     | 
		تصمیم گیرنده   | 
		
	
		
		| determiner     | 
		تصمیم گیرنده   | 
		
	
		
		| transreceiver     | 
		فرستنده و گیرنده   | 
		
	
		
		| donee     | 
		گیرنده هبه   | 
		
	
		
		| auto radio     | 
		گیرنده اتومبیل   | 
		
	
		
		| chemoreceptor     | 
		گیرنده شیمیایی   | 
		
	
		
		| cessionary     | 
		انتقال گیرنده   | 
		
	
		
		| cell receptor     | 
		گیرنده سلولی   | 
		
	
		
		| acceptor level     | 
		تراز گیرنده   | 
		
	
		
		| catch of guage     | 
		گیرنده بارانسنج   | 
		
	
		
		| bribee     | 
		رشوه گیرنده   | 
		
	
		
		| beat receiver     | 
		گیرنده تداخلی   | 
		
	
		
		| baroreceptor     | 
		گیرنده فشار   | 
		
	
		
		| bailee     | 
		تحویل گیرنده   | 
		
	
		
		| borrowers     | 
		وام گیرنده   | 
		
	
		
		| opiate receptor     | 
		گیرنده افیونی   | 
		
	
		
		| transferee     | 
		تحویل گیرنده   | 
		
	
		
		| transceiver     | 
		فرستنده و گیرنده   | 
		
	
		
		| tither     | 
		عشر گیرنده   | 
		
	
		
		| television receiver     | 
		گیرنده تلویزیونی   | 
		
	
		
		| sound probe     | 
		گیرنده صوتی   | 
		
	
		
		| single circuit receiver     | 
		گیرنده یک مداره   | 
		
	
		
		| revenger     | 
		انتقام گیرنده   | 
		
	
		
		| rejuvenescent     | 
		جوانی از سر گیرنده   | 
		
	
		
		| receiving set     | 
		گیرنده رادیویی   | 
		
	
		
		| receiving set     | 
		دستگاه گیرنده   | 
		
	
		
		| receiving antenna     | 
		انتن گیرنده   | 
		
	
		
		| transferee     | 
		انتقال گیرنده   | 
		
	
		
		| tube receiver     | 
		گیرنده لامپی   | 
		
	
		
		| volumetric receptor     | 
		گیرنده حجمی   | 
		
	
		
		| two valve receiver     | 
		گیرنده دو لامپی   | 
		
	
		
		| radio receiver     | 
		گیرنده رادیویی   | 
		
	
		
		| proprioceptor     | 
		گیرنده عضلانی   | 
		
	
		
		| grantee     | 
		انتقال گیرنده   | 
		
	
		
		| grabber hand     | 
		دست گیرنده   | 
		
	
		
		| fondler     | 
		اغوش گیرنده   | 
		
	
		
		| feoffee     | 
		گیرنده تیول   | 
		
	
		
		| exteroceptor     | 
		گیرنده برونی   | 
		
	
		
		| exempted , adressee     | 
		گیرنده استثنایی   | 
		
	
		
		| interoceptor     | 
		گیرنده درونی   | 
		
	
		
		| interoceptor     | 
		گیرنده احشایی   | 
		
	
		
		| enteroceptor     | 
		گیرنده درونی   | 
		
	
		
		| enteroceptor     | 
		گیرنده احشایی   | 
		
	
		
		| donee     | 
		هبه گیرنده   | 
		
	
		
		| donee     | 
		گیرنده هدیه   | 
		
	
		
		| high fidelity receiver     | 
		گیرنده رابط   | 
		
	
		
		| inductance     | 
		گیرنده انرژی   | 
		
	
		
		| itching palm     | 
		دست گیرنده   | 
		
	
		
		| pledgee     | 
		رهن گیرنده   | 
		
	
		
		| pledgee     | 
		وثیقه گیرنده   | 
		
	
		
		| photoreceptor     | 
		گیرنده نور   | 
		
	
		
		| pawnee     | 
		رهن گیرنده   | 
		
	
		
		| passcatcher     | 
		گیرنده پاس   | 
		
	
		
		| offtake canal     | 
		کانال گیرنده   | 
		
	
		
		| nociceptor     | 
		گیرنده درد   | 
		
	
		
		| mortgagee     | 
		رهن گیرنده   | 
		
	
		
		| mechanic recepter     | 
		گیرنده مکانیکی   | 
		
	
		
		| loanee     | 
		وام گیرنده   | 
		
	
		
		| iterant     | 
		ازسر گیرنده   | 
		
	
		
		| distilling receiver     | 
		گیرنده تقطیر   | 
		
	
		
		| decreasing     | 
		نقصان گیرنده   | 
		
	
		
		| thermoreceptor     | 
		گیرنده دمایی   | 
		
	
		
		| borrower     | 
		وام گیرنده   | 
		
	
		
		| payees     | 
		گیرنده وجه   | 
		
	
		
		| payee     | 
		گیرنده وجه   | 
		
	
		
		| receiver gating     | 
		ولت افزایی گیرنده   | 
		
	
		
		| consignee     | 
		گیرنده کالای ارسالی   | 
		
	
		
		| pressure points     | 
		نقطههای گیرنده فشار   | 
		
	
		
		| radio sextant     | 
		گیرنده امواج کیهانی   | 
		
	
		
		| periclinal     | 
		ازهمه سو شیب گیرنده   | 
		
	
		
		| color zones     | 
		مناطق گیرنده رنگ   | 
		
	
		
		| printing receiving apparatus     | 
		دستگاه گیرنده ثبات   | 
		
	
		
		| overtaking vessel     | 
		شناوه سبقت گیرنده   | 
		
	
		
		| iterative     | 
		ازسر گیرنده تکراری   | 
		
	
		
		| feoffee     | 
		زعیم انتقال گیرنده   | 
		
	
		
		| donee country     | 
		کشور کمک گیرنده   | 
		
	
		
		| long wave receiver     | 
		گیرنده موج بلند   | 
		
	
		
		| annuitant     | 
		گیرنده مستمری سالیانه   | 
		
	
		
		| mains receiving set     | 
		دستگاه گیرنده شبکه   | 
		
	
		
		| marginal borrower     | 
		وام گیرنده نهائی   | 
		
	
		
		| directional reciever     | 
		گیرنده جهت دار   | 
		
	
		
		| decision making unit     | 
		واحد تصمیم گیرنده   | 
		
	
		
		| d.c. reciever     | 
		گیرنده جریان دائم   | 
		
	
		
		| receiver output volume     | 
		شدت صوت گیرنده   | 
		
	
		
		| transceiver     | 
		دستگاه گیرنده فرستنده   | 
		
	
		
		| alienee     | 
		گیرنده مال موردانتقال   | 
		
	
		
		| zero beat     | 
		تنظیم موج گیرنده   | 
		
	
		
		| receptor     | 
		ستاره مساعد گیرنده   | 
		
	
		
		| addressed     | 
		نشانی گیرنده پیام   | 
		
	
		
		| receptors     | 
		ستاره مساعد گیرنده   | 
		
	
		
		| addresses     | 
		نشانی گیرنده پیام   | 
		
	
		
		address       | 
		نشانی گیرنده پیام   | 
		
	
		
		| holder     | 
		گیرنده اشغال کننده   | 
		
	
		
		| superheterodyne receiver     | 
		گیرنده سوپر هترودین   | 
		
	
		
		| catcher     | 
		فرفرههای گیرنده محصول   | 
		
	
		
		| borrowers     | 
		عاریه گیرنده مقترض   | 
		
	
		
		| borrower     | 
		عاریه گیرنده مقترض   | 
		
	
		
		| holders     | 
		گیرنده اشغال کننده   | 
		
	
		
		| receptor     | 
		دستگاه گیرنده وان حمام   | 
		
	
		
		| donatory     | 
		گیرنده بخشش یاهدیه یاهبه   | 
		
	
		
		| exempted , adressee     | 
		گیرنده معاف از اجرای دستور   | 
		
	
		
		| receptors     | 
		دستگاه گیرنده وان حمام   | 
		
	
		
		| large hande a     | 
		دارای دست بگیر گیرنده   | 
		
	
		
		| pyrophorous     | 
		اتش گیرنده مجاورت هوا   | 
		
	
		
		| prehensive     | 
		گیرنده دارای قوه قبض   | 
		
	
		
		| carrige forward     | 
		کرایه به عهده گیرنده کالا   | 
		
	
		
		| split end     | 
		گیرنده توپ در انتهای خط جبهه   | 
		
	
		
		| remittee     | 
		گیرنده وجه فرستاده شده   | 
		
	
		
		| responsor     | 
		دستگاه گیرنده و جواب دهنده الکترونیکی   | 
		
	
		
		| aurigae     | 
		ممسک الاعنه گیرنده ریسمان اوریگا   | 
		
	
		
		| omnidirectional     | 
		گیرنده یا فرستنده امواج درجهت مناسب   | 
		
	
		
		| grantee     | 
		انتقال گیرنده متهب منتقل الیه   | 
		
	
		
		| high fidelity     | 
		دستگاه گیرنده عالی وخوش صدا   | 
		
	
		
		| auriga     | 
		ممسک الاعنه گیرنده ریسمان اوریگا   | 
		
	
		
		| to address     | 
		نشانه گیرنده را روی پاکت گذاشتن   | 
		
	
		
		| price taker     | 
		خریدار یا فروشنده جزء گیرنده قیمت   | 
		
	
		
		| route     | 
		مسیر یک پیام بین فرستنده و گیرنده در شبکه   | 
		
	
		
		| routes     | 
		مسیر یک پیام بین فرستنده و گیرنده در شبکه   | 
		
	
		
		| blind transportation     | 
		ارسال پیام بدون توجه به گیرنده یااخذجواب   | 
		
	
		
		| reversed     | 
		سیگنال ارسالی با گیرنده برای درخواست خاتمه ارسال   | 
		
	
		
		| reversing     | 
		کانال کنترل داده کند بین گیرنده وفرستنده   | 
		
	
		
		| reverses     | 
		سیگنال ارسالی با گیرنده برای درخواست خاتمه ارسال   | 
		
	
		
		| reverses     | 
		کانال کنترل داده کند بین گیرنده وفرستنده   | 
		
	
		
		| reversed     | 
		کانال کنترل داده کند بین گیرنده وفرستنده   | 
		
	
		
		| transceiver     | 
		گیرنده و فرستنده که می توانند سیگنال را ارسال و دریافت کنند   | 
		
	
		
		| teletypewriter     | 
		ماشین تحریرخود کار گیرنده پیام ازمسافات دور   | 
		
	
		
		| reversing     | 
		سیگنال ارسالی با گیرنده برای درخواست خاتمه ارسال   | 
		
	
		
		| reverse     | 
		سیگنال ارسالی با گیرنده برای درخواست خاتمه ارسال   | 
		
	
		
		| r method     | 
		روش ارسال پیامی که در ان ایستگاه گیرنده بایستی رسیدبدهد   | 
		
	
		
		| mesmeric     | 
		مربوط بخواب مصنوعی درحالت خواب مغناطیسی گیرنده   | 
		
	
		
		| clocking     | 
		روشی برای همزمان کردن دو دستگاه فرستنده و گیرنده مخابراتی   | 
		
	
		
		| The borrower is absolutely free to use the amount.     | 
		وام گیرنده کاملا مختار به استفاده ازاین مبلغ است .   | 
		
	
		
		| cheque to a person's order     | 
		چکی که گیرنده وجه باید پشت انرا امضا کند   | 
		
	
		
		| audio     | 
		وابسته به شنوایی یا صوت گیرنده و تقویت کنندهء صدا شنودی   | 
		
	
		
		| pass pattern     | 
		مسیر منحنی که گیرنده پاس برای گرفتن توپ طی میکند   | 
		
	
		
		| instantaneous readout     | 
		سیستمی بدون تاخیر بین گیرنده کمیت موردنظر ونشاندهنده ان   | 
		
	
		
		| synchronization     | 
		باس ارسالی برای اطمینان از این که گیرنده با فرستنده سنکرون است   | 
		
	
		
		| transponder     | 
		دستگاه گیرنده یااداری که بمحض دریافت مخابرهای بطور خودکار ان را جواب میدهد   | 
		
	
		
		| transpondor     | 
		دستگاه گیرنده یااداری که بمحض دریافت مخابرهای بطور خودکار ان را جواب میدهد   | 
		
	
		
		| outputs     | 
		ثباتی که داده خروجی را ذخیره میکند تا گیرنده آماده شوند یا کانال خالی شود   | 
		
	
		
		| output     | 
		ثباتی که داده خروجی را ذخیره میکند تا گیرنده آماده شوند یا کانال خالی شود   | 
		
	
		
		| hitch and go     | 
		نوعی پاس که گیرنده بجلو می دود و به سمت دیگر می چرخد و باز به جلو ادامه میدهد   | 
		
	
		
		| escape character     | 
		ترتیب ارسال کد که به گیرنده اعلام میکند که حروف مقابل کمکی برای اعمال کنترلی هستند   | 
		
	
		
		| nak     | 
		کد کنترل انتقال بین المللی که توسط یک ترمینال گیرنده برگردانده شده است AknowledgeCharacter Negativeکاراکتر تصدیق منفی   | 
		
	
		
		| challenge and reply     | 
		ذکر گوینده و گیرنده پیام اعلام دادن و گرفتن پیام   | 
		
	
		
		| all mains receiver     | 
		گیرنده جریان دائم و جریان متناوب رادیوی برق و باطری   | 
		
	
		
		| contractual interest     | 
		بهره کل وامی که وام گیرنده باید به وام دهنده بپردازد   | 
		
	
		
		| cross modulation     | 
		مدولاسیون ناخواسته که ازیک کاریر به کاریر دیگر درهمان گیرنده تاثیر میگذارد   | 
		
	
		
		| synchroreceiver     | 
		دستگاه گیرنده خودکار یا بستن خودکار فرامین کنترل اتش به توپ ضد هوایی   | 
		
	
		
		| scrolls     | 
		حالت ارسال که هر کلید انتخاب شده را ارسال میکند وبا گیرنده نمایش میدهد   | 
		
	
		
		| scroll     | 
		حالت ارسال که هر کلید انتخاب شده را ارسال میکند وبا گیرنده نمایش میدهد   | 
		
	
		
		| nitrophilous     | 
		قوت گیرنده از خاک ازت دار ازت دوست   | 
		
	
		
		| imit ative deception     | 
		فریب ایستگاههای گیرنده دشمن با تقلید امواج ایستگاههای ان   | 
		
	
		
		| quick out     | 
		نوعی پاس که گیرنده به جلومی دود و برای دریافت پاس به کنار تغییر مسیر میدهد   | 
		
	
		
		| ack     | 
		سیگنالی که گیرنده می فرستد تا اعلام کند پیام ارسالی دریافت شده است و آماده بعدی است   | 
		
	
		
		| transponder     | 
		تقویت کننده مستمر روی یک ماهواره که سیگنالها را ازیک ایستگاه زمینی دریافت کرده و انها را به ایستگاه گیرنده منعکس میکند   | 
		
	
		
		| superheterodyne     | 
		گیرنده رادیویی که در ان سیگنال دریافتی با فرکانس نوسانی موضعی به منظورایجاد فرکانس بینابین که سپس با مزیتهای متعددتقویت میشود ترکیب میگردد   | 
		
	
		
		| crosse check     | 
		ضربه به گوی دار یا گیرنده گوی   | 
		
	
		
		| ethernet     | 
		شبکه پیاده سازی شده با استفاده از کابل looxial ضخیم و گیرنده / فرستنده برای اتصال به شاخههای کابل قابل سرویس دهی در مسافت دور   | 
		
	
		
		| stop and go     | 
		پاس با دویدن گیرنده توپ به جلو و توقف کوتاه و دوباره به جلو برای پاس بلند   | 
		
	
		
		| poniter     | 
		نشان دهنده نشان گیرنده   | 
		
	
		
		| transducer     | 
		دستگاه گیرنده نیرو از یک دستگاه ودهنده نیرو بدستگاه دیگری   | 
		
	
		
		| data transceiver     | 
		دستگاه مبادله اطلاعات دستگاه گیرنده و فرستنده اطلاعات کامپیوتری   | 
		
	
		
		| negative acknowledgement     | 
		کاراکتر کنترلی که ترمینال گیرنده در انتقال اطلاعات برای ترمینال فرستنده صادرمیکند تا اعلام کند که یک اشتباه انتقال در اخرین بلوک اطلاعات ارسال شده وجوددارد   | 
		
	
		
		| cooperative scorer     | 
		بهره گیرنده از روش سرمایه گذاری مشترک استفاده کننده از سرمایه گذاری مشترک   | 
		
	
		
		| tdm     | 
		روش ترکیب چندین سیگنال به یک سیگنال ارسال سریع . هر سیگنال ورودی الگوبرداری میشود و نتیجه ارسال میشود. گیرنده سیگنال را مجدداگ می سازد   | 
		
	
		
		| which transponder     | 
		علامت رمزی است به معنی چه نوع دستگاه گیرنده وفرستنده رمزی روی دستگاه شناسایی دشمن و خودی پدافند هوایی یا برج مراقبت یا برج رادار شناسایی سوارشده است   | 
		
	
		
		| intercept receiver     | 
		دستگاه گیرنده مخصوص استراق سمع دستگاه استراق سمع رادیویی   |