Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English
Persian
symmetry
قرینه سازی همسنجی
Other Matches
match
قرینه سازی در طرح یا بافت
presumption hominis
قرینه ضعیفه که به فرض وجود ان طرف مجبور به ابراز ادله معارض نیست چون این قرینه به تنهایی ولو با نبودن دلیل معارض قدرت اثباتی ندارد
comparison
همسنجی
comparisons
همسنجی
reciprocal border
حاشیه قرینه
[گاه لبه انتهایی فرش بصورت اشکال قرینه و تکراری جفتی تزئین می شود و نوع شکل انتخابی گردا گرد فرش را می پوشاند. تنوع رنگی این نوع حاشیه در مراکز بافت مختلف، متفاوت می باشد.]
lop sided
بی قرینه
circumstantial evidence
قرینه
pendant to each other
قرینه هم
proportions
قرینه
conpanion
قرینه
asymmetrical
بی قرینه
asummetric
بی قرینه
proportion
قرینه
dissymmetrical
بی قرینه
indication
قرینه
symmetry
قرینه
symmetrically
با قرینه
proprotionable
با قرینه
parallelling
همگام قرینه
parallels
همگام قرینه
double
تصویر قرینه
symmetrical exchange
تعویض قرینه
parallel
همگام قرینه
mirror image
تصویر قرینه
indirect evidence
قرینه و اماره
mirror images
تصویر قرینه
parallelled
همگام قرینه
homolographic
دارای قرینه
reflection response
پاسخ قرینه
asymmetric
نامتقارن بی قرینه
presumption juris tantum
قرینه کافیه
presumption juris et de jure
قرینه قویه
presumption
فن قوی قرینه
symmetry
قرینه تناسب
skew polygon
چندضلعی بی قرینه
presumptions
فن قوی قرینه
paralleled
همگام قرینه
paralleling
همگام قرینه
rectification
یکسو سازی همسو سازی مستقیم سازی
keratome
چاقوی قرینه شکافی
proportionably
بطور متناسب یا با قرینه
halogeton
علف قلیاب قرینه
symmetrize
باهم قرینه کردن
context sensitive help
کمک حساس به قرینه
context switching
راه گزینی قرینه
homocercal
دارای دم قرینه متقارن الذنب
lopsided
متمایل بیک طرف بی قرینه
drop repeat
واگیره
[تکرار یک نقش بصورت قرینه و در طول فرش]
calculating
دوباره سازی یا ایجاد داده جدید از طریق فشرده سازی وقایع عددی معین
pilot materials
وسایل و دست ابزارهای ماشین سازی یا مدل سازی
keeping house
در خانه ماندن تاجرورشکسته و عدم حضورش در محل کسب خود که قرینه ورشکستگی او محسوب میشود
ordnance plant
کارخانجات اسلحه سازی یامهمات سازی
jagger
الت کنگره سازی یادندانه سازی
divan cover
[قالیچه رومبلی که معمولا دو تکه قرینه بوده و در یک طرف بدون ریشه می باشد تا در کنار هم بصورت یک قطعه به نظر آید.]
Family prayer rug
فرش محرابی صف گونه
[اینگونه بافت ها دارای چندین محراب قرینه بوده و بیشتر بصورت گلیم بافته می شود.]
propor tionably
بطور متناسب یا با قرینه چنانکه بتوان متناسب نمود
Jangle Arjuk
طرح جنگلی ارجوک
[این گل در طرح فرش های افغانی بصورت قرینه بافی بکار می رود.]
pre-treatment
عملیات مقدماتی و آماده سازی
[مثل شستشوی پشم قبل از رنگرزی و یا آماده سازی دار جهت چله کشی]
one level address
سازماندهی فضای ذخیره سازی که هر نوع رسانه ذخیره سازی یکسان رفتار می شوند
frustration
خنثی سازی محروم سازی
formularization
کوتاه سازی ضابطه سازی
ouster
بی بهره سازی محروم سازی
imagery
مجسمه سازی شبیه سازی
frustrations
خنثی سازی محروم سازی
subjugation
مقهور سازی مطیع سازی
irritancy
پوچ سازی باطل سازی
erasable
1-رسانه ذخیره سازی که قابل استفاده مجدد است . 2-ذخیره سازی موقت
quatrefoil
چهار وجهی
[این اصطلاح موقعی که یک نگاره و یا کل فرش از چهار قسمت کاملا قرینه بوجود آمده باشد، بکار می رود.]
saves
ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
save
ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
saved
ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
symmetrical compression
سیستم فشرده سازی که همان توان پردازش و زمان را برای فشرده سازی و از حالت فشرده در آوردن تصویر نیاز دارد
sorts
الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sorted
الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sort
الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
hitting
داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hits
داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hit
داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
electronic
کامپیوتر دیجیتالی با قط عات الکترونیکی حالت ساده با CPU و حافظه اصلی و فضای ذخیره سازی و دستگاه ورودی / خروجی . که توسط قط عات الکترونیکی و مدارهای مجتمع پیاده سازی می شوند
lattice design
طرح شبکه ای
[این طرح بصورت قرینه و تکرار کل متن فرش را در بر می گیرد و از اشکال شش وجهی، نه وجهی، مربع شکل و طاق رومی برای بدنه گل ها استفاده می کند.]
Miri design
طرح بته میری
[طرح بته جقه]
[این طرح که جلوه ای از درخت سرو را نشان می دهد بصورت ردیف های تکراری و قرینه کل فرش را در بر می گیرد.]
Indeo
فناوری نرم افزاری ساخت Intel که به کامپیوتر امکان ذخیره سازی و اجرای تصاویر ویدیویی فشرده را میدهد با استفاده از روشهای نرم افزاری فشرده سازی
dump
1-دادهای که از یک وسیله به دیگری برای ذخیره سازی کپی شده است . 2-انتقال داده به دیسک برای ذخیره سازی . 3-چاپ محتوای کل یابخشی از داده در حافظه
externals
روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
external
روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
Zel-i Sultan vase
طرح گلدان ظل السلطان
[این طرح بصورت تکراری و قرینه شامل یک گلدان و دسته های گل می باشد و مربوط به زمان سلطنت قاجار می باشد.]
kikalak design
طرح قوچ
[در ترکی این واژه به معنای شاخ قوچ می باشد. این طرح در فرش های ترکیه بکار رفته و بصورت قرینه در چهار طرف نقطه مرکزی بافته می شود.]
saddle bag
خورجین
[اینگونه قالیچه ها بصورت قرینه بافته می شوند.گاه مجزا بوده و سپس به یکدیگر متصل می شوند و یا بصورت یک تکه که در وسط ساده است بافته می شوند.]
tacit collusion
حالتی که قیمت کالاهای دو کمپانی رقیب دران واحد بالا رود حتی درحالتی که چنین تبانی یی عملا" صورت نگرفته باشددادگاه ممکن است با توجه به قرینه بالا رفتن قیمت اقدامات بازدارنده را با قائل شدن به وجود ان معمول دارد
Mina-khani design
طرح میناخانی
[این طرح منسوب به شخصی به همین نام و اهل تبریز است. گل های بزرگ بکار رفته بصورت قرینه و بندی کل متن را در بر گرفته و بوسیله شبکه های لوزی شکل یا الماسی شکل به یکدیگر متصل می شوند.]
pavement
کف سازی
pavements
کف سازی
padding
له سازی
flection
خم سازی
individualizing
تک سازی
individualized
تک سازی
repk lection
پر سازی
individualises
تک سازی
deflexion
خم سازی
truncation
بی سر سازی
retortion
خم سازی
retortion
کج سازی
flooring
کف سازی
individualised
تک سازی
individualize
تک سازی
individualising
تک سازی
individualizes
تک سازی
local anasthesia
سر سازی
idolization
بت سازی
bridge building
پل سازی
compaction
تو پر سازی
stylization
مد سازی
individualization
تک سازی
bridgework
پل سازی
individuation
تک سازی
dilution
رقیق سازی
packing
فشرده سازی
nationalization
ملی سازی
displacement
جانشین سازی
depletion
تهی سازی
neutralization
بی اثر سازی
humanization
مردمی سازی
discolourment
بدرنگ سازی
form work
کاذب سازی
forging signatures
امضا سازی
wording
عبارت سازی
foliation
برگ سازی
divestiture
بی بهره سازی
divestiture
برهنه سازی
divestment
بی بهره سازی
industrialization
صنعتی سازی
flatting
تنکه سازی
invalidation
باطل سازی
enrichment
غنی سازی
domestication
اهلی سازی
insulate
عایق سازی
eversion
واژگون سازی
fading
محو سازی
equality gate
برابر سازی
milling
ارد سازی
exclusion
محروم سازی
insulates
عایق سازی
assimilation
درون سازی
pacification
ارام سازی
die shop
حدیده سازی
die making
حدیده سازی
insulating
عایق سازی
enthralment
بنده سازی
emulsification
امولسیون سازی
duplexing
مضاعف سازی
neutralization
خنثی سازی
rejuvenation
جوان سازی
arching
طاق سازی
smoothing
صاف سازی
feminization
مونث سازی
dwelling construction
خانه سازی
dwelling construction
اپارتمان سازی
elution
پاکیزه سازی
emulation
نمونه سازی
assimilation
همگون سازی
formularization
فرمول سازی
impregnation
ابستن سازی
solution
چاره سازی
stripping
برهنه سازی
individualization
منفرد سازی
individualization
فرد سازی
individuation
جدا سازی
inebriation
مست سازی
curtailment
کوتاه سازی
inflexion
خم سازی خمیدگی
infuriation
خشمگین سازی
solutions
چاره سازی
inculcation
جایگیر سازی
forgeries
سند سازی
incavation
پوک سازی
inceration
موم سازی
forgery
صورت سازی
forgery
سند سازی
forgeries
صورت سازی
inspissation
غلیظ سازی
intensification
پر قوت سازی
lancination
مجروح سازی
vaporization
بخار سازی
lancination
پاره سازی
landscape painting
منظره سازی
lapidation
سنگسار سازی
lapidification
سنگ سازی
latticing
شبکه سازی
levigation
نرم سازی
liquefaction
ابگونه سازی
lamponery
هجونامه سازی
irreticence
فاش سازی
wearisomeness
کسل سازی
mutilation
معیوب سازی
separating
جدا سازی
abbreviations
کوته سازی
abbreviation
کوته سازی
inurement
معتاد سازی
replacement
جانشین سازی
irksomeness
کسل سازی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com