English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (14 milliseconds)
English Persian
heterosphere قسمتی از اتمسفر که در ان ساختار و وزن مولکولی متوسط گازهای تشکیل دهنده مختلف است
Other Matches
homosphere قسمتی از اتمسفر که در ان تغییری در ترکیب و ساخت گازهای تشکیل دهنده مشاهده نمیشود
carburizing گرم کردن قطعات فولادی ماشین شده در اتمسفر قوی از گازهای هیدروکربن
molecular structure ساختار مولکولی
average molecular speed سرعت مولکولی متوسط
highways خط ارتباطی تشکیل شده از چندین سیم که بخشهای مختلف سیستم سخت افزاری کامپیوتر را بهم وصل میکند و روی آن ارسال و دریافت داده با مدارهای مختلف درون سیستم انجام میشود
highway خط ارتباطی تشکیل شده از چندین سیم که بخشهای مختلف سیستم سخت افزاری کامپیوتر را بهم وصل میکند و روی آن ارسال و دریافت داده با مدارهای مختلف درون سیستم انجام میشود
germinal area قسمتی از پلاستودرم که جنین اصلی مهره داران را تشکیل میدهد
middling اجناس مختلف از درجه متوسط
formative تشکیل دهنده
organizer تشکیل دهنده
organisers تشکیل دهنده
organizers تشکیل دهنده
former تشکیل دهنده
syndicator تشکیل دهنده اتحادیه
nuclei هسته تشکیل دهنده
nucleus هسته تشکیل دهنده
constitutive تشکیل دهنده ساختمانی
fundametal بنیادی تشکیل دهنده
constituents سازه تشکیل دهنده
constituent جزء تشکیل دهنده
constituent سازه تشکیل دهنده
constituents جزء تشکیل دهنده
incorporator تشکیل دهنده ترکیب کننده
structual constituent جزء تشکیل دهنده ساختمانی
cellular unit هسته اصلی تشکیل دهنده یکان
chord plane صفحه مار بر وترهای همه مقاطع تشکیل دهنده یک ایرفویل سه بعدی
machines کامپیوتر یا سیستم یا پردازندهای که از قط عات مختلف متصل بهم برای انجام یک عمل تشکیل شده است
machined کامپیوتر یا سیستم یا پردازندهای که از قط عات مختلف متصل بهم برای انجام یک عمل تشکیل شده است
machine کامپیوتر یا سیستم یا پردازندهای که از قط عات مختلف متصل بهم برای انجام یک عمل تشکیل شده است
hidden خط وی تشکیل دهنده شی سه بعدی ولی هنگام نمایش آن به صورت دوبعدی پاک می شوند
V format ساختار داده که درآن دکوردهای با طول مختلف ذخیره شده اند با یک مشخصات ابتدایی که طول آنها را نوشته است
dither ایجاد منحنی یا خط ی که با اضافه کردن آن به پیکسلهای تشکیل دهنده تصویر نرم تر به نظر می رسند
dithers ایجاد منحنی یا خط ی که با اضافه کردن آن به پیکسلهای تشکیل دهنده تصویر نرم تر به نظر می رسند
dithered ایجاد منحنی یا خط ی که با اضافه کردن آن به پیکسلهای تشکیل دهنده تصویر نرم تر به نظر می رسند
layer tints هاشورهای نشان دهنده لایههای مختلف اب دریا هاشور لایه نما
lobe یکی از دو یا چهار جزء تشکیل دهنده پرتو رادار جهت یاب ازانتن مجهز به بازتابنده
lobes یکی از دو یا چهار جزء تشکیل دهنده پرتو رادار جهت یاب ازانتن مجهز به بازتابنده
hybrid چیزی که از چندجزء ناجورساخته شده باشدکلمهای که اجزاء ان اززبانهای مختلف تشکیل شده باشد
component forces نیروهای تشکیل دهنده یک یکان یکانهای تابعه قسمتهای تابعه یک عملیات مشترک
parts explosion رسم تمام قطعات تشکیل دهنده یک مجموعه که رابطه قطعات با یکدیگر را نشان میدهد
impurity جزء تشکیل دهنده خارجی ناخالصی ماده خارجی
share IB که برای ارزیابی محصولات تهیه شده برای فروشندگان تشکیل شده است سازمانی از استفاده کنندگان سیستمهای کامپیورتی متوسط و بزرگ
shared IB که برای ارزیابی محصولات تهیه شده برای فروشندگان تشکیل شده است سازمانی از استفاده کنندگان سیستمهای کامپیورتی متوسط و بزرگ
shares IB که برای ارزیابی محصولات تهیه شده برای فروشندگان تشکیل شده است سازمانی از استفاده کنندگان سیستمهای کامپیورتی متوسط و بزرگ
hierarchy روش سازماندهی شی یا داده یا ساختار آن . معمولا با مهمترین یا آنه حق تقدم بیشتر دارد یا کلی ترین موضوع در بالا و پس کارکردن یا پایین ساختار درختی
hierarchies روش سازماندهی شی یا داده یا ساختار آن . معمولا با مهمترین یا آنه حق تقدم بیشتر دارد یا کلی ترین موضوع در بالا و پس کارکردن یا پایین ساختار درختی
anastylosis [واژه ای برای ساختار دوباره سازی ساختمان با مواد اصلی و بر طبق سیستم ساختار اصلی]
components اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
component اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
target discrimination قدرت رادار برای درگیری باهدفهای مختلف یا تشخیص هدفهای مختلف
charts شکلی که ترتیب پردازشهای کاری مختلف را در مراحل مختلف نشان میدهد
chart شکلی که ترتیب پردازشهای کاری مختلف را در مراحل مختلف نشان میدهد
charted شکلی که ترتیب پردازشهای کاری مختلف را در مراحل مختلف نشان میدهد
charting شکلی که ترتیب پردازشهای کاری مختلف را در مراحل مختلف نشان میدهد
systems analysis ترکیب محصولات مختلف از تولید کننده مختلف برای یک سیستم
fractional اختصاص بخشهای مختلف پهنای باند به سیگنالها یا مشتریان مختلف
selectable مدار یا وسیلهای که انتخابهای مختلف آن با قرار دادن اتصالات سیم مختلف انتخاب می شوند
blocage [بنایی با مواد مختلف و در اندازه های مختلف که در ساخت دیوارهای رومی بکار می رفت.]
symbiosis همزیستی وتجانس دوموجود مختلف یا دوگروه مختلف باهم
vortex separation جداکردن ذرات مختلف از یک سیال توسط نیروهای گریز ازمرکزی مختلف در حرکت حلقوی یا گردابی
heterogeneous network سیستم ارتباطی تقسیم شده که با کانالهای با نرخ ارسال مختلف و پروتکلهای مختلف کار میکند
fdm انتساب عددی با سیگنال مختلف به فرکانسهای مختلف تا سیگنالهای زیادی روی کانال فرستاده شوند
shank ضربه زدن به توپ با قوزک یاکنار پا ضربه زدن به گوی باعقب چوب گلف یا بدنه ان قسمتی از لنگر که طناب به ان وصل شود قسمتی از قلاب ماهیگیری بین سوراخ وانحنا
perfect gazes گازهای ساده
flue gas گازهای دودکش
single component gases گازهای تک جزیی
acid gases گازهای اسیدی
paint program نرم افزاری که به کاربر امکان رسم تصاویر روی صفحه نمایش با رنگهای مختلف با روشهای مختلف و جلوههای ویژه را میدهد
allocates به روشهای مختلف و اختصاص آن به کاربرهای مختلف
allocating به روشهای مختلف و اختصاص آن به کاربرهای مختلف
allocate به روشهای مختلف و اختصاص آن به کاربرهای مختلف
g , series گازهای سمی گروه ژ
inert gas crystal بلور گازهای بی اثر
noble gas crystal بلور گازهای بی اثر
radar netting تشکیل شبکه اتصالی رادارها تشکیل حلقه زنجیر ازرادارها در یک شبکه
function سیستم برنامه نویسی که در آن توابع مختلف نام یکسان دارند ولی متفاوتند چون روی نوع دادههای مختلف اجرا می شوند
functions سیستم برنامه نویسی که در آن توابع مختلف نام یکسان دارند ولی متفاوتند چون روی نوع دادههای مختلف اجرا می شوند
functioned سیستم برنامه نویسی که در آن توابع مختلف نام یکسان دارند ولی متفاوتند چون روی نوع دادههای مختلف اجرا می شوند
estate in common درCL حالتی را گویند که دو یاچند نفر در زمینی با عناوین مختلف و یا با عنوان واحدولی در ازمنه مختلف اشتراک منافع داشته باشند ملک مشاع
chromosphere لایه نازکی از گازهای نسبتاشفاف
compressor inlet temperature دمای گازهای ورودی کمپرسور
inert gas arc welding جوش برق با گازهای بی اثر
chemical warfare جنگ بوسیله گازهای شیمیایی
pads ناحیهای از مس مسطح روی یک تخته مدار چاپی که محل اتصال سیمهای تشکیل دهنده مدار بوده و به وسیله ان انتقال میان سیمی از یک طرف تخته مدار چاپی به طرف دیگر صورت می گیرد پر کردن فیلدی از داده بافضای خالی دفترچه یادداشت
pad ناحیهای از مس مسطح روی یک تخته مدار چاپی که محل اتصال سیمهای تشکیل دهنده مدار بوده و به وسیله ان انتقال میان سیمی از یک طرف تخته مدار چاپی به طرف دیگر صورت می گیرد پر کردن فیلدی از داده بافضای خالی دفترچه یادداشت
breathing جریان هوا و گازهای خروجی از موتور
bussing خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود
busses خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود
buses خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود
bus خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود
bused خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود
busing خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود
bussed خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود
frequency انتساب یک عدد از سیگنالهای مختلف به فرکانسهای مختلف یا سیگنالهای زیادی روی یک کانال ارسال شوند
frequencies انتساب یک عدد از سیگنالهای مختلف به فرکانسهای مختلف یا سیگنالهای زیادی روی یک کانال ارسال شوند
allogamous مختلف الجنس و مختلف النوع
impingement برخورد گازهای با سرعت زیاد به ساختمان هواپیما
profiling امکانی در ویندوز برای ذخیره سازی تنظیمهای مختلف برای کاربران مختلف PC
profile امکانی در ویندوز برای ذخیره سازی تنظیمهای مختلف برای کاربران مختلف PC
profiled امکانی در ویندوز برای ذخیره سازی تنظیمهای مختلف برای کاربران مختلف PC
profiles امکانی در ویندوز برای ذخیره سازی تنظیمهای مختلف برای کاربران مختلف PC
tree of life درخت زندگی [این نگاره بگونه های مختلف در فرش های مناطق مختلف بکار رفته و جلوه ای از حیات انسان را تداعی می کند.]
atmospheres اتمسفر
aerosphere اتمسفر
atmosphere اتمسفر
standard atmosphere اتمسفر
solfatara ناحیه اتش فشانی که گازهای گوگردی از ان متصاعد میشود
demilitarization تشکیل منطقه بی طرف تشکیل منطقه غیر نظامی
trimmer زینت دهنده تغییر عقیده دهنده بنابمصالح روز
isothermal atmosphere اتمسفر همدما
vents مجرایی به اتمسفر
venting مجرایی به اتمسفر
atmosphere اتمسفر استاندارد جو
The pressure of the atmosphere فشار جو ؟( اتمسفر )
furnace atmosphere اتمسفر کوره
free atmosphere اتمسفر ازاد
atmospheres اتمسفر استاندارد جو
vented مجرایی به اتمسفر
vent مجرایی به اتمسفر
standard atmosphere اتمسفر استاندارد
reactionpropulsion سیستم پرتاب جت با استفاده از نیروی عکس العمل گازهای خروجی از یک لوله
waste gate مکانیزم کنترلی برای توربین گازهای خروجی موتورهای دارای توربوشارژر
turbocharger شارژری در موتورهای پیستونی که توسط توربینی درمسیر گازهای خروجی کارمیکند
controlled atmosphere اتمسفر کنترل شده
turbosupercharger سوپر شارژی در موتورهای پیستونی که توسط توربینی درمسیر گازهای خروجی کارمیکند
chrles' law در گازهای کامل یا ایده ال در فشار ثابت دما و حجم نسبت مستقیم دارند
chemosphere ناحیهای در قسمتهای فوقانی اتمسفر
thermosphere خارجی ترین لایه اتمسفر
exosphere خارجی ترین لایه اتمسفر
international standard atmosphere اتمسفر استاندارد بین المللی
troposphere پایین ترین بخش اتمسفر
equimolecular هم مولکولی
molecular مولکولی
collector ring منیفلد یا گازگاه دایرهای برای هدایت گازهای خروجی ازسیلندرهای موتور رادیال یاستارهای
aurora پدیده تابناکی در لایههای فوقانی اتمسفر
hunting design طرح شکارگاهی [این طرح از زمان صفویه رواج یافته و در آن صحنه های مختلف شکار توسط انسان و یا نزاع حیوانات مختلف نشان داده می شود. منشاء اولیه آن کاشان ذکر شده است.]
effusions نفوذ مولکولی
effusion نفوذ مولکولی
molecular spectrum طیف مولکولی
molecular weight جرم مولکولی
molecular absorption جذب مولکولی
molecular asymmetry بی تقارنی مولکولی
molecular orbital اوربیتال مولکولی
molecular crystal بلور مولکولی
molecular alignment صف بندی مولکولی
molecular packing به هم فشردگی مولکولی
molecular formula فرمول مولکولی
intermolecular بین مولکولی
molecular beam باریکه مولکولی
molecular paramagnetism پارامغناطیس مولکولی
molecular model الگوی مولکولی
molecular concentration غلظت مولکولی
bimolecular reaction واکنش دو مولکولی
unimolecular reaction واکنش تک مولکولی
molecular weight وزن مولکولی
molecular sieve الک مولکولی
molecular effusion فوران مولکولی
molecular flow جریان مولکولی
cohesion کشش مولکولی
intramolecular درون مولکولی
molecular distillation تقطیر مولکولی
molecular ion یون مولکولی
intermoleculary بین مولکولی
molecular volume حجم مولکولی
asymmetry بی تقارنی مولکولی
bimolecular displacement جابجایی دو مولکولی
molecular rotation چرخش مولکولی
molecular mass جرم مولکولی
mole fraction کسر مولکولی
molecular dispersion پاشندگی مولکولی
molecular vibration ارتعاش مولکولی
molecular physics فیزیک مولکولی
cohesion جاذبه مولکولی
molecular theory نظریه مولکولی
molecular probes ردیابهای مولکولی
bimolecular elimination حذف دو مولکولی
molecular effusion نفوذ مولکولی
inversion ناحیهای در اتمسفر که در ان میزان افت منفی میباشد
reversing layer لایه نازکی در قسمت پایینی اتمسفر خورشید
inversions ناحیهای در اتمسفر که در ان میزان افت منفی میباشد
bonding molecular orbital اوربیتال مولکولی پیوندی
polymolecular polymer بسپار چند مولکولی
molecular polarizability قطبش پذیری مولکولی
molecular spectroscopy طیف بینی مولکولی
critical molecular mass جرم مولکولی بحرانی
molecular dipole moment گشتاور دو قطبی مولکولی
molecular still دستگاه تقطیر مولکولی
molecular weight determination تعیین وزن مولکولی
intermolecular rearrangement نوارایی بین مولکولی
intermolecular reaction واکنش بین مولکولی
space filling molecular model الگوی مولکولی فضا پر کن
molecular weight distribution توزیع وزن مولکولی
intermolecular attraction جاذبه بین مولکولی
molecular indentification number عدد شناسایی مولکولی
intramolecular rearrangement نوارایی درون مولکولی
intramolecular force نیروی درون مولکولی
muff مبدل حرارتی اگزوز که ازگرمای گازهای خروجی برای گرم کردن کابین هواپیما استفاده میکند
muffs مبدل حرارتی اگزوز که ازگرمای گازهای خروجی برای گرم کردن کابین هواپیما استفاده میکند
muffing مبدل حرارتی اگزوز که ازگرمای گازهای خروجی برای گرم کردن کابین هواپیما استفاده میکند
muffed مبدل حرارتی اگزوز که ازگرمای گازهای خروجی برای گرم کردن کابین هواپیما استفاده میکند
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com