English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
English Persian
accessory of section قسمتی از موتور که متعلقات روی ان نصب شود
Other Matches
burner compartment قسمتی از روپوش موتور که روی محفظه احتراق قرارگرفته است
belongings متعلقات
appurtenence متعلقات
belonging متعلقات
appurtenant متعلقات
accessories متعلقات
fittings متعلقات
paraphernalia متعلقات
accessory متعلقات
motoring گرداندن موتور اصلی توسط استارتر بمنظوری جزاستارت موتور
fuse gear متعلقات فیوز
extra equipment متعلقات ویژه
purtenance دل و روده متعلقات
steading خانه با متعلقات
machine accessory متعلقات دستگاه
onstead خانه با متعلقات
shank ضربه زدن به توپ با قوزک یاکنار پا ضربه زدن به گوی باعقب چوب گلف یا بدنه ان قسمتی از لنگر که طناب به ان وصل شود قسمتی از قلاب ماهیگیری بین سوراخ وانحنا
gripping device متعلقات گیره و بست
dead load وزن ثابت و متعلقات ان
ground tackle زنجیر لنگر و متعلقات ان
belonging متعلقات واموال دارایی
head توپی کامل و سایر متعلقات
appurtenance حالت ربط و اتصال متعلقات
drilling attachment متعلقات مربوط به مته کاری
engine موتور بنزینی موتور احتراق داخلی
external combustion engine موتور احتراق خارجی موتور برونسوز
attachment متعلقات زیر امر قرار دادن
variable geometry engine موتور مکنده هوای مافوق صوت که بمنظور افزایش راندمان نه تنها شکل ومساحت دهانه ورودی ونازل خروجی بلکه مسیرجریان داخل موتور نیز تغییرکند
engine mounting نصب موتور قرارگاه موتور
firing order ترتیب احتراق موتور وایرچینی موتور ترتیب تیراندازی سلاح
slip ring induction motor موتور القائی اسلیپ رینگ موتور اندوکسیونی اسلیپ رینگ موتور رتور اسلیپ رینگ
flat twin engine موتور بوکسر دو سیلندر موتور سیلندر متقابل با دوسیلندر
double squirrel cage motor موتور قفس سنجابی دوبل موتور با شیار دوبل
compressor bleed air هوایی که از قسمت کمپرسورموتور توربینی برای جلوگیری از واماندگی و یابرای بکار اندازی بعضی متعلقات گرفته میشود
single phase induction motor موتور القائی یک فازه موتور اندوکسیونی یک فازه
triplex سه قسمتی
portions قسمتی
partite قسمتی
triploidy سه قسمتی
portion قسمتی
tripartition سه قسمتی کردن
esprit de corps حمیت قسمتی
spiriting حمیت قسمتی
double cloister راهرو دو قسمتی
sectors قسمتی ازجبهه
another guess قسمتی دیگر
triploid سه قسمتی سه بخشی
spirit حمیت قسمتی
sector قسمتی ازجبهه
spirit de corps حمیت قسمتی
spirit de corps روحیه قسمتی
leg قسمتی از مسابقه
split second قسمتی از ثانیه
haxamerous شش بخشی شش قسمتی
flattest قسمتی از یک عمارت
esprit de corps روحیه قسمتی
plank قسمتی ازبرنامه
partial بخشی قسمتی
pate سر یا قسمتی از سرانسان
legs قسمتی از مسابقه
flat قسمتی از یک عمارت
esprit حمیت قسمتی
module قسمتی از سفینه فضایی
aliquot part charge خرج چند قسمتی
part [ial] payment of a fine پرداخت قسمتی از جریمه
creased قسمتی از زمین کریکت
creases قسمتی از زمین کریکت
fraction کسر درصدی از قسمتی از
fractions کسر درصدی از قسمتی از
neck of the woods <idiom> ناحیه یا قسمتی از کشور
rebate پرداخت قسمتی از بدهی
rebates پرداخت قسمتی از بدهی
crease قسمتی از زمین کریکت
lobotomy برش قسمتی از مغز
modules قسمتی از سفینه فضایی
creasing قسمتی از زمین کریکت
lobotomies برش قسمتی از مغز
section charge خرج چند قسمتی
expansion joint اتصال چند قسمتی
wing قسمتی از یک بخش یا ناحیه
helmeted دارای قسمتی که مانندخودباشد
winging قسمتی از یک بخش یا ناحیه
striking out pleading حذف قسمتی از مدافعات
march unit قسمتی ازستون راهپیمایی
ram's horn قسمتی ازاستحکامات خندق
whipped پوشاندن قسمتی از کمان بانخ
barons شخص مهم وبرجسته در هر قسمتی
baron شخص مهم وبرجسته در هر قسمتی
whips پوشاندن قسمتی از کمان بانخ
pneumonectomy قطع وبرداشتن ریه با قسمتی از ان
zaps پاک نمودن قسمتی از برنامه
zapping پاک نمودن قسمتی از برنامه
zapped پاک نمودن قسمتی از برنامه
zap پاک نمودن قسمتی از برنامه
neck قسمتی از سر چوب گلف ولاکراس
lobectomy برداشتن قسمتی ازیک عضو
displacement hull قسمتی از بدنه قایق که در اب می ماند
hash mark قسمتی از زمین پس از عبوراز خط یک یاردی
group rendezvous نقطه الحاق گروهی یا قسمتی
aft flap آخرین قسمت فلپهای سه قسمتی
freeboard قسمتی از قایق که بیرون اب است
fractional damage خسارت وارده به قسمتی از وسیله
slot charter اجاره قسمتی از وسیله نقلیه
aliquot propelling charge خرج پرتاب چند قسمتی
necks قسمتی از سر چوب گلف ولاکراس
whip پوشاندن قسمتی از کمان بانخ
dairies قسمتی ازمزرعه که لبنیات تهیه میکند
flushes خالی کردن قسمتی از حافظه و محتویات ان
saddleback قسمتی از پشته کوه که مانندزین گاواست
gastrectomy عمل برداشتن تمام یا قسمتی از معده
flush خالی کردن قسمتی از حافظه و محتویات ان
fat bits بزرگ کردن قسمتی از صفحه نمایش
flushing خالی کردن قسمتی از حافظه و محتویات ان
crop حذف قسمتی از یک تصویر درگرافیکهای کامپیوتری
crops حذف قسمتی از یک تصویر درگرافیکهای کامپیوتری
dairy قسمتی ازمزرعه که لبنیات تهیه میکند
cropped حذف قسمتی از یک تصویر درگرافیکهای کامپیوتری
faubourg قسمتی ازشهر که بیرون دروازه باشد
paleocene قسمتی از دوران سوم زمین شناسی
tail skid قسمتی که وزن دم هواپیما رامتحمل میشود
open ice قسمتی از محوطه بازی که حریف در ان نیست
table flap قسمتی از میزکه خوابانیده یابلند میشود
contract termination فسخ یا خاتمه تمام یا قسمتی از قرارداد
cymric وابسته به سیمر قسمتی ازبریتانیای کبیر
lectionary ایات منتخبه یا قسمتی از کتاب مقدس
alethiology قسمتی از منطق که باحقیقت سروکار دارد
judea یهودیه که قسمتی از جنوب فلسطین بوده
main yard قسمتی از عرشه که بادبان اصلی در ان واقع است
headstock قسمتی ازماشین که میله گردندهای روی ان قرارمیگیرد
leg side قسمتی از زمین کریکت شامل محل توپزن
Please let me take a share in the expenses. اجازه بدهید منهم قسمتی از هزینه را بدهم
skip ازقلم اندازی سفید گذاردن قسمتی ازنقاشی
beavers قسمتی از کلاه خود که پایین صورت را میپوشاند
warhead قسمتی از موشک که حاوی مواد منفجره میباشد
warheads قسمتی از موشک که حاوی مواد منفجره میباشد
descender قسمتی از حروف کوچک که پایین تر از خط شروع می شوند
bay قسمتی از پل شناور که بین دو پانتون قرار دارد
bayed قسمتی از پل شناور که بین دو پانتون قرار دارد
baying قسمتی از پل شناور که بین دو پانتون قرار دارد
targum ترجمه زبان ارامی قسمتی از عهد عتیق
parishes قسمتی از شهرستان که کلیسا و کشیش جداگانه دارد
beaver قسمتی از کلاه خود که پایین صورت را میپوشاند
dower قسمتی ازدارایی مرد که پس از فوتش به همسر وی می رسد
entablature قسمتی از سر ستون که شامل کتیبه وگلویی است
skipped ازقلم اندازی سفید گذاردن قسمتی ازنقاشی
skips ازقلم اندازی سفید گذاردن قسمتی ازنقاشی
vacuity قسمتی از بشکه یا هر فرف دیگری که خالی باشد
scrap عکس یا قسمتی از کتاب یا روزنامه که بریده شده
scrapped عکس یا قسمتی از کتاب یا روزنامه که بریده شده
scrapping عکس یا قسمتی از کتاب یا روزنامه که بریده شده
scraps عکس یا قسمتی از کتاب یا روزنامه که بریده شده
fermata تطویل وکشش قسمتی ازموسیقی توسط نوازنده
bays قسمتی از پل شناور که بین دو پانتون قرار دارد
back order قسمتی از کالای مشتری که به علتی تحویل نشده
pokes فرمان ذخیره قسمتی ازاطلاعات در یک مکان بخصوص
almonry [قسمتی از ساختمان که خیرات و صدقات را در آنجا می دادند.]
poked فرمان ذخیره قسمتی ازاطلاعات در یک مکان بخصوص
wrist قسمتی لباس یا دستکش که مچ دست رامی پوشاند
appendix قسمتی در انتهای کتاب حاوی اطلاعات اضافی
poking فرمان ذخیره قسمتی ازاطلاعات در یک مکان بخصوص
appendixes قسمتی در انتهای کتاب حاوی اطلاعات اضافی
slab گروه کوچکی از ارقام باینری قسمتی از یک WORD
poke فرمان ذخیره قسمتی ازاطلاعات در یک مکان بخصوص
footprints قسمتی از سطح لاستیک که بامسیر تماس دارد
slabs گروه کوچکی از ارقام باینری قسمتی از یک WORD
parish قسمتی از شهرستان که کلیسا و کشیش جداگانه دارد
wrists قسمتی لباس یا دستکش که مچ دست رامی پوشاند
footprint قسمتی از سطح لاستیک که بامسیر تماس دارد
but for income قسمتی از درامد که به علت دخالت عامل بخصوصی عایدشده
check point نقطهای است برای زمانگیری قسمتی از مسابقه اتومبیلرانی
footing قسمتی از پی ساختمان که بارها رامستقیما" به خاک منتقل میکند
file handing routine قسمتی از یک برنامه کامپیوترکه داده را از یک فایل خوانده و در ان می نویسد
land tie تیر یا جرزی که قسمتی ازدیوار را بزمین اتصال میدهد
hypotrachelion [um] [در معماری کلاسیک قسمتی بین سرستون و میله ستون]
daisy ham قسمتی از گوشت یا استخوان دود داده شانه خوک
plateform بلندی قسمتی از کف سالن یا محلی بنیاد یا اساس چیزی
nose piece قسمتی از ریز بین که حامل عدسی شیئی است
ullage قسمتی از حجم بشکه یا هرفرف دیگری که خالی باشد
outwork قسمتی از کار شرکت که توسط افرادخارجی انجام میگیرد
germinal area قسمتی از پلاستودرم که جنین اصلی مهره داران را تشکیل میدهد
aprons چمن کوتاه اطراف سوراخ گلف قسمتی از کف رینگ بوکس
qube تسهیلات اطلاعاتی که قسمتی از یک سیستم پیشرفته کابل تلویزیونی است
lofts زاویه سطح قسمتی از سرچوب گلف دور از قسمت عمودی
loft زاویه سطح قسمتی از سرچوب گلف دور از قسمت عمودی
virtual inertia قسمتی از نیروی اینرسی که روی جسم در حال نوسان اثرمیکند
apron چمن کوتاه اطراف سوراخ گلف قسمتی از کف رینگ بوکس
bundling دستگاههاجانبی و سرویس ها به عنوان قسمتی از قیمت خریدیک سیستم کامپیوتری
bundle دستگاههاجانبی و سرویس ها به عنوان قسمتی از قیمت خریدیک سیستم کامپیوتری
aeromedicine قسمتی از طب که دربارهء بیماریها و اختلالات ناشی از پرواز گفتگو میکند
metencephalon قسمتی از مغز جنین که سازنده مخچه وبصل النخاع است
bundles دستگاههاجانبی و سرویس ها به عنوان قسمتی از قیمت خریدیک سیستم کامپیوتری
herpetology قسمتی ازجانور شناسی که درباره خزندگان وذوحیاتین بحث میکند
dentil-band [بخش مستطیلی شکلی از لایه ی گچ بری شده در قسمتی از پیشانی سرستون]
profit centre قسمتی از سازمان که مسئولیت محاسبه هزینه هاو درامدها را به عهده دارد
working section قسمتی از تونل باد که مدل یاجسم مورد ازمایش در ان قرار میگیرد
restricted propellant سوخت جامد که تنها قسمتی از سطح ان در معرض احتراق قرار دارد
leg ساق پا قسمتی از زمین کریکت شامل محل توپ زدن و محدوده اطراف او
distances مدت بازی قسمتی از مسیر مسابقه مشخص شده به وسیله پرچم یا میله
distance مدت بازی قسمتی از مسیر مسابقه مشخص شده به وسیله پرچم یا میله
legs ساق پا قسمتی از زمین کریکت شامل محل توپ زدن و محدوده اطراف او
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com