English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
English Persian
Full phrase not found.
Full phrase Google translation result
Search result with all words
footing قسمتی از پی ساختمان که بارها رامستقیما" به خاک منتقل میکند
Other Matches
dependency [قسمتی از ساختمان های جدا از ساختمان اصلی]
almonry [قسمتی از ساختمان که خیرات و صدقات را در آنجا می دادند.]
building system اصول ساختمان طرز ساختمان نظم و ترتیب ساختمان
outline assembly drawing نقشه کلی ساختمان نقشه ایکه تصویر کلی ساختمان را نشان میدهد وجزئیات ساختمان روی ان پیاده نشده است
shank ضربه زدن به توپ با قوزک یاکنار پا ضربه زدن به گوی باعقب چوب گلف یا بدنه ان قسمتی از لنگر که طناب به ان وصل شود قسمتی از قلاب ماهیگیری بین سوراخ وانحنا
many a time بارها
freuqently بارها
oftentimes بارها
often بارها
a lot of times <adv.> بارها
frequently بارها
many times <adv.> بارها
frequently <adv.> بارها
oft بارها
often <adv.> بارها
regularly [often] <adv.> بارها
on any number of occasions <adv.> بارها
oft [archaic, literary] <adv.> بارها
load manifest لیست بارها
angle-post [تیرک عمودی در گوشه ساختمان اسکلت چوبی، واقع در کنج ساختمان]
cross loading سر شکن کردن بارها
I have visited Europe time and again. بارها اروپا را دیده ام.
repulsion of charges نیروی دافعه بارها
cross loading مخلوط کردن بارها
building material dealer فروشنده مصالح ساختمان دلال مواد اولیه ساختمان
manifest فهرست بارها لیست وسایل
manifested فهرست بارها لیست وسایل
manifesting فهرست بارها لیست وسایل
manifests فهرست بارها لیست وسایل
gigantic building ساختمان غول پیکر ساختمان بسیار بزرگ
terminals محل پیاده وسوار کردن بارها
terminal محل پیاده وسوار کردن بارها
building enterprise مقاطعه کاری ساختمان پیمانکاری ساختمان
civil engineering contractor مقاطعه کار ساختمان پیمانکار ساختمان
coach-house ساختمان خدمه [در کنار ساختمان اصلی]
strap باند پیچی یا تسمه کشی کردن بارها
straps باند پیچی یا تسمه کشی کردن بارها
enterprise network شبکهای که همه ایستگاههای کاری و ترمینال ها یا کامپیوتر ها را در یک شرکت بهم وصل میکند. این میتواند در یک ساختمان یا چندین ساختمان درکشورهای مختلف باشد
stowage plan طرح بارگیری ناو یا هواپیمایا چیدن بارها در هواپیما یاناو
double shell constraction ساختمان دو جداره ساختمان دو غلافی
rotunda ساختمان مدور ساختمان گنبددار
rotundas ساختمان مدور ساختمان گنبددار
constructional feature ترکیب ساختمان کیفیت ساختمان
foundation soil شالوده ساختمان فونداسیون ساختمان
rotonda ساختمان مدور ساختمان گنبددار
block structure ساختمان بلاکی ساختمان کندهای
overbuild زیاد ساختمان کردن در بخشی از شهرکه زیاد دران ساختمان کرده اند
base shear نیروی کلی حاصل از زلزله در پای ساختمان برش پای ساختمان
station number شماره پست مخابراتی شماره ترتیب محل بارها درداخل هواپیما
formula مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formulas مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formulae مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
triploidy سه قسمتی
portions قسمتی
portion قسمتی
partite قسمتی
triplex سه قسمتی
flat قسمتی از یک عمارت
spirit de corps حمیت قسمتی
flattest قسمتی از یک عمارت
spirit حمیت قسمتی
legs قسمتی از مسابقه
split second قسمتی از ثانیه
esprit حمیت قسمتی
another guess قسمتی دیگر
spirit de corps روحیه قسمتی
haxamerous شش بخشی شش قسمتی
double cloister راهرو دو قسمتی
spiriting حمیت قسمتی
sectors قسمتی ازجبهه
esprit de corps روحیه قسمتی
triploid سه قسمتی سه بخشی
pate سر یا قسمتی از سرانسان
esprit de corps حمیت قسمتی
tripartition سه قسمتی کردن
sector قسمتی ازجبهه
leg قسمتی از مسابقه
partial بخشی قسمتی
plank قسمتی ازبرنامه
rebate پرداخت قسمتی از بدهی
module قسمتی از سفینه فضایی
fraction کسر درصدی از قسمتی از
crease قسمتی از زمین کریکت
creased قسمتی از زمین کریکت
creases قسمتی از زمین کریکت
rebates پرداخت قسمتی از بدهی
creasing قسمتی از زمین کریکت
lobotomy برش قسمتی از مغز
lobotomies برش قسمتی از مغز
modules قسمتی از سفینه فضایی
expansion joint اتصال چند قسمتی
fractions کسر درصدی از قسمتی از
aliquot part charge خرج چند قسمتی
helmeted دارای قسمتی که مانندخودباشد
neck of the woods <idiom> ناحیه یا قسمتی از کشور
march unit قسمتی ازستون راهپیمایی
winging قسمتی از یک بخش یا ناحیه
wing قسمتی از یک بخش یا ناحیه
part [ial] payment of a fine پرداخت قسمتی از جریمه
section charge خرج چند قسمتی
striking out pleading حذف قسمتی از مدافعات
ram's horn قسمتی ازاستحکامات خندق
beneficial occupancy اشغال ساختمان نیمه تمام استفاده از ساختمان نیمه تمام
pneumonectomy قطع وبرداشتن ریه با قسمتی از ان
baron شخص مهم وبرجسته در هر قسمتی
lobectomy برداشتن قسمتی ازیک عضو
barons شخص مهم وبرجسته در هر قسمتی
slot charter اجاره قسمتی از وسیله نقلیه
aft flap آخرین قسمت فلپهای سه قسمتی
aliquot propelling charge خرج پرتاب چند قسمتی
displacement hull قسمتی از بدنه قایق که در اب می ماند
hash mark قسمتی از زمین پس از عبوراز خط یک یاردی
group rendezvous نقطه الحاق گروهی یا قسمتی
fractional damage خسارت وارده به قسمتی از وسیله
freeboard قسمتی از قایق که بیرون اب است
whipped پوشاندن قسمتی از کمان بانخ
whip پوشاندن قسمتی از کمان بانخ
neck قسمتی از سر چوب گلف ولاکراس
necks قسمتی از سر چوب گلف ولاکراس
zap پاک نمودن قسمتی از برنامه
zapped پاک نمودن قسمتی از برنامه
zapping پاک نمودن قسمتی از برنامه
zaps پاک نمودن قسمتی از برنامه
whips پوشاندن قسمتی از کمان بانخ
construction batalion گردان مهندسی ساختمان گردان ساختمان
saddleback قسمتی از پشته کوه که مانندزین گاواست
table flap قسمتی از میزکه خوابانیده یابلند میشود
crops حذف قسمتی از یک تصویر درگرافیکهای کامپیوتری
dairies قسمتی ازمزرعه که لبنیات تهیه میکند
crop حذف قسمتی از یک تصویر درگرافیکهای کامپیوتری
alethiology قسمتی از منطق که باحقیقت سروکار دارد
cropped حذف قسمتی از یک تصویر درگرافیکهای کامپیوتری
tail skid قسمتی که وزن دم هواپیما رامتحمل میشود
open ice قسمتی از محوطه بازی که حریف در ان نیست
fat bits بزرگ کردن قسمتی از صفحه نمایش
faubourg قسمتی ازشهر که بیرون دروازه باشد
judea یهودیه که قسمتی از جنوب فلسطین بوده
lectionary ایات منتخبه یا قسمتی از کتاب مقدس
flush خالی کردن قسمتی از حافظه و محتویات ان
flushes خالی کردن قسمتی از حافظه و محتویات ان
flushing خالی کردن قسمتی از حافظه و محتویات ان
dairy قسمتی ازمزرعه که لبنیات تهیه میکند
paleocene قسمتی از دوران سوم زمین شناسی
cymric وابسته به سیمر قسمتی ازبریتانیای کبیر
contract termination فسخ یا خاتمه تمام یا قسمتی از قرارداد
gastrectomy عمل برداشتن تمام یا قسمتی از معده
leg side قسمتی از زمین کریکت شامل محل توپزن
vacuity قسمتی از بشکه یا هر فرف دیگری که خالی باشد
Please let me take a share in the expenses. اجازه بدهید منهم قسمتی از هزینه را بدهم
entablature قسمتی از سر ستون که شامل کتیبه وگلویی است
descender قسمتی از حروف کوچک که پایین تر از خط شروع می شوند
dower قسمتی ازدارایی مرد که پس از فوتش به همسر وی می رسد
headstock قسمتی ازماشین که میله گردندهای روی ان قرارمیگیرد
appendix قسمتی در انتهای کتاب حاوی اطلاعات اضافی
wrists قسمتی لباس یا دستکش که مچ دست رامی پوشاند
skip ازقلم اندازی سفید گذاردن قسمتی ازنقاشی
skipped ازقلم اندازی سفید گذاردن قسمتی ازنقاشی
skips ازقلم اندازی سفید گذاردن قسمتی ازنقاشی
slab گروه کوچکی از ارقام باینری قسمتی از یک WORD
slabs گروه کوچکی از ارقام باینری قسمتی از یک WORD
fermata تطویل وکشش قسمتی ازموسیقی توسط نوازنده
scrap عکس یا قسمتی از کتاب یا روزنامه که بریده شده
scrapped عکس یا قسمتی از کتاب یا روزنامه که بریده شده
scrapping عکس یا قسمتی از کتاب یا روزنامه که بریده شده
scraps عکس یا قسمتی از کتاب یا روزنامه که بریده شده
beaver قسمتی از کلاه خود که پایین صورت را میپوشاند
beavers قسمتی از کلاه خود که پایین صورت را میپوشاند
bays قسمتی از پل شناور که بین دو پانتون قرار دارد
accessory of section قسمتی از موتور که متعلقات روی ان نصب شود
footprints قسمتی از سطح لاستیک که بامسیر تماس دارد
main yard قسمتی از عرشه که بادبان اصلی در ان واقع است
pokes فرمان ذخیره قسمتی ازاطلاعات در یک مکان بخصوص
poking فرمان ذخیره قسمتی ازاطلاعات در یک مکان بخصوص
footprint قسمتی از سطح لاستیک که بامسیر تماس دارد
targum ترجمه زبان ارامی قسمتی از عهد عتیق
back order قسمتی از کالای مشتری که به علتی تحویل نشده
baying قسمتی از پل شناور که بین دو پانتون قرار دارد
parish قسمتی از شهرستان که کلیسا و کشیش جداگانه دارد
wrist قسمتی لباس یا دستکش که مچ دست رامی پوشاند
warhead قسمتی از موشک که حاوی مواد منفجره میباشد
warheads قسمتی از موشک که حاوی مواد منفجره میباشد
poke فرمان ذخیره قسمتی ازاطلاعات در یک مکان بخصوص
parishes قسمتی از شهرستان که کلیسا و کشیش جداگانه دارد
poked فرمان ذخیره قسمتی ازاطلاعات در یک مکان بخصوص
bay قسمتی از پل شناور که بین دو پانتون قرار دارد
bayed قسمتی از پل شناور که بین دو پانتون قرار دارد
appendixes قسمتی در انتهای کتاب حاوی اطلاعات اضافی
but for income قسمتی از درامد که به علت دخالت عامل بخصوصی عایدشده
check point نقطهای است برای زمانگیری قسمتی از مسابقه اتومبیلرانی
outwork قسمتی از کار شرکت که توسط افرادخارجی انجام میگیرد
plateform بلندی قسمتی از کف سالن یا محلی بنیاد یا اساس چیزی
file handing routine قسمتی از یک برنامه کامپیوترکه داده را از یک فایل خوانده و در ان می نویسد
nose piece قسمتی از ریز بین که حامل عدسی شیئی است
land tie تیر یا جرزی که قسمتی ازدیوار را بزمین اتصال میدهد
ullage قسمتی از حجم بشکه یا هرفرف دیگری که خالی باشد
daisy ham قسمتی از گوشت یا استخوان دود داده شانه خوک
hypotrachelion [um] [در معماری کلاسیک قسمتی بین سرستون و میله ستون]
germinal area قسمتی از پلاستودرم که جنین اصلی مهره داران را تشکیل میدهد
burner compartment قسمتی از روپوش موتور که روی محفظه احتراق قرارگرفته است
loft زاویه سطح قسمتی از سرچوب گلف دور از قسمت عمودی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com