Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (4 milliseconds)
English
Persian
air branch
قسمت امور هوایی
Other Matches
airlift service
سرویس حمل و نقل هوایی خدمات ترابری هوایی قسمت ترابری هوایی
public relations officer
رئیس قسمت روابط عمومی رئیس قسمت امور مطبوعاتی
public relations officers
رئیس قسمت روابط عمومی رئیس قسمت امور مطبوعاتی
g air
رکن 2 امور هوایی
air branch
قسمت هوایی رسته هوایی
deck department
قسمت اداره امور باربری و کالای ناوگان
air movement section
قسمت حرکات هوایی
airlift command
فرماندهی ترابری هوایی قسمت حمل و نقل هوایی فرماندهی حمل و نقل هوایی
air movement section
قسمت کنترل عبور و مرور هوایی
air ground section
قسمت عملیات مشترک زمینی و هوایی
service peculiar
امور اختصاصی یک قسمت یایک نیرو مخصوص یک نیرو
information box
قسمت یا کادر حامل اطلاعات مربوط به عکس هوایی
titling strip
قسمت مربوط به درج اطلاعات روی عکس هوایی
tied on
در درگیری هوایی یعنی هواپیمای یاد شده داخل ارایش قسمت من است
civil works
امور ساختمانی و تاسیسات امور شهرسازی و تاسیساتی
compressor bleed air
هوایی که از قسمت کمپرسورموتور توربینی برای جلوگیری از واماندگی و یابرای بکار اندازی بعضی متعلقات گرفته میشود
medical regulator
تنظیم کننده امور بهداشتی مدیر امور بهداشتی
naval aviation
قسمت هوایی نیروی دریایی هواپیمایی نیروی دریایی
butts
ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butted
ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butt
ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
telling
مخابره اطلاعات به دست امده از تجسس هوایی به یکانهای پدافند هوایی
holiday
تولید رخنه در عکاسی هوایی محوطه پوشیده نشده درعکاسی هوایی
holidays
تولید رخنه در عکاسی هوایی محوطه پوشیده نشده درعکاسی هوایی
restrictive fire plan
طرح اتش محدود کننده حرکات هوایی یا تامینی هوایی
air policing
عملیات گشت زنی هوایی پاسوری هوایی در زمان صلح
antiair warfare
جنگ ضدبرتری هوایی نبرد بر علیه برتری هوایی دشمن
pounced
در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
i stay
در رهگیری هوایی به علامت ماموریت گشت هوایی راتحویل گرفتم اعلام میشود
pouncing
در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
pounces
در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
pounce
در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
line chief
افسرجزء نیروی هوایی که درفرود امدن وبرخاستن هواپیمادرخطوط هوایی نظارت میکند
broadcast controlled air interception
نوعی رهگیری هوایی که هواپیمای رهگیر را مداوم درجریان تک هوایی دشمن قرارمی دهند
air delivery container
جعبههای مخصوص حمل بارهای هوایی جعبه حامل بار در نقل و انتقال هوایی
air sentinel
گارد هوایی نگهبان مخصوص اعلام خطرتک هوایی
steered
در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
steer
در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
steers
در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
pigeons
در رهگیری هوایی یعنی اینکه گرای مغناطیسی و مسافت پایگاه هوایی از هواپیما این قدر است
pigeon
در رهگیری هوایی یعنی اینکه گرای مغناطیسی و مسافت پایگاه هوایی از هواپیما این قدر است
flak
گلوله خودترکان ضد هوایی توپ پدافند هوایی
sleeve target
هدف کش هوایی استوانهای برای تیراندازی ضد هوایی
air scoop
چاه هوایی صفحه تنظیم دریچه هوایی
terne
ورق الیاژی مرکب از چهار قسمت سرب ویک قسمت قلع
terneplate
ورق الیاژی مرکب از چهار قسمت سرب ویک قسمت قلع
quartersaw
الوار رابچهار قسمت بریدن چوپ را بچهار قسمت اره کردن
ecphora
پیش آمدگی
[طرحی که یک قسمت روی قسمت دیگر قرار بگیرد.]
plank
قسمت مهم مرام سیاسی قسمت اصلی یک روش فکری
shuttling
حمل قسمت به قسمت یکانها ووسایل با استفاده از تعدادمعینی خودرو
long bone
که شامل یک قسمت استوانهای و دو قسمت برجسته در انتها میباشند
fly through
عبور هدف هوایی از مخروط اتش ضد هوایی تقاطع هدف با اتش ضد هوایی
air pilots
خلبانان نیروی هوایی راهنمایان هوایی
air superiority
برتری موقت هوایی رجحان هوایی
air suprmacy
برتری کامل هوایی سیادت هوایی
aviation pay
معاش هوایی سختی خدمت هوایی
air interdiction
عملیات ممانعتی هوایی ممانعت هوایی
base section
رسد مبنا قسمت پایه قسمت تحتانی
cross disbursing
انتقال اعتباراز یک قسمت به قسمت دیگرتبدیل اعتبارات
sections
قسمت قسمت کردن برش دادن
section
قسمت قسمت کردن برش دادن
carrier air group
دو یا چند گردان هوایی که درروی یک ناو مستقر باشند گروه هوایی ناو هواپیمابر
aired
هوایی هواپیمایی نیروی هوایی
notice to airmen
اعلامیه هوایی یا اعلان هوایی
airs
هوایی هواپیمایی نیروی هوایی
air
هوایی هواپیمایی نیروی هوایی
air material
ماتریل هوایی وسایل هوایی
splashes
ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد
splashing
ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد
tropopause
منطقه چاه هوایی جوی بین استراتوسفر و تروپوسفر منطقه سکته هوایی
splash
ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد
code panel
رمز ارتباطات در عملیات هوایی و زمینی کلید رمزارتباطات در عملیات هوایی وزمینی
air station
ایستگاه عکس برداری هوایی نقطه تمرکز عکسبرداری هوایی ایستگاه هواشناسی
fanfold
یک قسمت به یک جهت قسمت دیگر در جهت مخالف تا کاغذ به طور مناسب در چاپگر قرار گیرد
shuttle
قسمت قسمت حرکت کردن
shuttled
قسمت قسمت حرکت کردن
shuttle
حمل کردن قسمت به قسمت
shuttles
حمل کردن قسمت به قسمت
shuttles
قسمت قسمت حرکت کردن
shuttled
حمل کردن قسمت به قسمت
executing agency
قسمت اجراکننده قسمت اجرایی
air picket
هواپیمای مخصوص اکتشاف و گزارش و ردیابی هواپیماو موشکهای دشمن هواپیمای گشتی هوایی هواپیمای پیشقراول هوایی
air scout
هواپیمای دیده ور هوایی هواپیمای مخصوص گشت زنی هوایی
call mission
درخواست پشتیبانی فوری هوایی ماموریت هوایی طبق درخواست
tactical air controler
افسر کنترل عملیات هوایی مسئول مرکز کنترل هوایی
air photographic
شناسایی از طریق عکسبرداری هوایی شناسایی با استفاده ازعکس هوایی
photogrammetry
علم تهیه نقشه از روی عکس هوایی یا اندازه گیری فواصل زمینی از روی عکس هوایی
airlift capacity
مقدورات ترابری هوایی مقدورات حمل و نقل هوایی
airspace prohibited area
منطقه ممنوعه هوایی منطقه منع پرواز هوایی
emergency scramble
درگیری اضطراری هوایی فرمان درگیری سریع هوایی
air search attack unit
تیم تجسس و نابودی هوایی تیم تک اکتشافی هوایی
air defense commander
فرماندهی پدافند هوایی فرمانده پدافند هوایی یک منطقه
detachment
یکان جزء یک قسمت یکان کوچک دسته یا قسمت جدا شده از یکان بزرگترقسمت قرارگاه
detachments
یکان جزء یک قسمت یکان کوچک دسته یا قسمت جدا شده از یکان بزرگترقسمت قرارگاه
channel airlift
سرویس حمل و نقل هوایی موجود در هر یکان خدمات حمل و نقل هوایی امادی
army nurse corps
قسمت پرستاری ارتش قسمت پرستاری نیروی زمینی
enlisted section
قسمت مربوط به افراد یاسربازان قسمت اقدام افراد
amor
امور
interior affairs
امور داخلی
non litigious matters
امور حسبی
miscellaneous
امور متفرقه
aviation authority
امور هواپیمایی
authorities
اولیای امور
financial affairs
امور مالی
state affairs
امور مملکتی
the high functionery ries of the state
مصادر امور
authority
اولیاء امور
money matters
امور پولی
interior
امور داخله
religious matters
امور دینی
civil affairs
امور غیرنظامیان
personal affairs
امور شخصی
interiors
امور داخله
combat duty
امور رزمی
authority ties of the state
اولیا امور
authority ties of the state
مصادر امور
dispersal airfield
فرودگاههای مخصوص تفرقه هوایی فرودگاه مخصوص تفرقه در اماده باش هوایی
trimetrogon
عکاسی هوایی با استفاده ازسه بعد یا صفحه سه بعدی عکاسی سه بعدی هوایی
shuttle
بمباران قسمت به قسمت
parts per million
قسمت در میلیون قسمت
shuttles
بمباران قسمت به قسمت
shuttled
بمباران قسمت به قسمت
shuttled
راهپیمائی قسمت به قسمت
shuttle
راهپیمائی قسمت به قسمت
p.p.m
قسمت در یک میلیون قسمت
throttled
عبور قسمت به قسمت
shuttles
راهپیمائی قسمت به قسمت
to sell in lots
قسمت قسمت فروختن
throttling
عبور قسمت به قسمت
throttles
عبور قسمت به قسمت
throttle
عبور قسمت به قسمت
air survey photography
عکسبرداری تجسسی هوایی عکسبرداری اکتشافی هوایی
to arrange matters
ترتیب دادن امور
tax administration
اداره امور مالیات
chief financial officer
[CFO]
مدیر امور مالی
liquidation of company
تصفیه امور شرکتها
resgestae
امور انجام شده
table of authorities
جدول اولیا امور
administrations
اداره امور یکانها
Foreign Office
وزارت امور خارجه
tax reforms
اصلاح امور مالیاتی
customs broker
واسطه امور گمرکی
testamentary causes
امور مربوط به وصایا
civic action
امور عام المنفعه
The foreign ministry. the ministry of foreign affairs.
وزارت امور خارجه
fish warden
متصدی امور شیلات
State Department
وزارت امور خارجه
financial affairs
امور مربوط به مالیه
politico military
امور سیاسی نظامی
principal centre of affairs
مرکز مهم امور
chaplains
افسر امور دینی
foreign minister
وزیر امور خارجه
minister for foreign affairs
وزیر امور خارجه
chaplain activities fund
اعتبار امور مذهبی
clerical test
ازمون امور دفتری
probate court
محکمه امور حسبی
minister of foreign affairs
وزیر امور خارجه
chaplain
افسر امور دینی
supervisory authority
اولیاء امور نظارتی
administration
اداره امور یکانها
supervisory authority
اولیاء امور مراقبتی
routine
امور غیر مهم
emotional and physical
امور عاطفی و بدنی
ministry of foreign affairs
وزارت امور خارجه
non litigious matters act
قانون امور حسبی
regulatory authority
اولیاء امور نظارتی
surveillance authority
اولیاء امور نظارتی
routinely
امور غیر مهم
routines
امور غیر مهم
majordomo
متصدی امور خانوادگی
regulatory authority
اولیاء امور مراقبتی
non litigious jurisdiction act
قانون امور حسبی
secretary of state for foreign affairs
وزیر امور خارجه
bureaucratic
وابسته به امور اداری
surveillance authority
اولیاء امور مراقبتی
corporate treasurer
مدیر امور مالی
militarization
نظامی کردن امور
space broker
کارگزار امور تبلیغات
promiscuous
بیقید در امور جنسی
proetor
متصدی امور قضایی وکشوری
technician
شخص متخصص در امور صفتی
The ministry of economic affairs and finance
وزارت امور اقتصاد و دارایی
signal security
حفافت امور مخابراتی یا ارتباطات
financial data
اطلاعات مربوط به امور مالی
politics
علم سیاست امور سیاسی
domicile
منزل یا مرکز مهم امور
domiciles
منزل یا مرکز مهم امور
Ministry of Labor and Social Affairs .
وزارت کار ؟ امور اجتماعی
technicians
شخص متخصص در امور صفتی
to take the helm
زمام امور رادردست گرفتن
assignees in bankruptcy
هیئت تصفیه امور ورشکسته
presswork
اداره مطبعه امور چاپخانه
strategic
مربوط به امور سوق الجیشی
deficit financing
اداره امور مالی با کسرموازنه
surgical
مربوط به امور پزشکی جراحی
forward overlap
پوشش در قسمت جلویی انطباق در قسمت جلویی
combat airlift support
پشتیبانی رزمی حمل و نقل هوایی پشتیبانی رزمی ترابری هوایی
airhead operations
عملیات مخصوص گرفتن سرپل هوایی عملیات تهیه سرپل هوایی
trunkair route
مسیر هوایی استراتژیکی مسیر حرکت و حمل و نقل استراتژیکی هوایی
airlift control element
عنصر کنترل ترابری هوایی عنصر کنترل حمل و نقل هوایی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com