English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
English Persian
optometric service قسمت بینایی سنجی
Other Matches
optometry بینایی سنجی
test chart لوحه بینایی سنجی
optometric service بخش بینایی سنجی و چشم پزشکی
telemetering ارزیابی کردن موشکها مسافت سنجی کردن مسافت سنجی
butt ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butted ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butts ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
quartersaw الوار رابچهار قسمت بریدن چوپ را بچهار قسمت اره کردن
terneplate ورق الیاژی مرکب از چهار قسمت سرب ویک قسمت قلع
terne ورق الیاژی مرکب از چهار قسمت سرب ویک قسمت قلع
ecphora پیش آمدگی [طرحی که یک قسمت روی قسمت دیگر قرار بگیرد.]
plank قسمت مهم مرام سیاسی قسمت اصلی یک روش فکری
shuttling حمل قسمت به قسمت یکانها ووسایل با استفاده از تعدادمعینی خودرو
long bone که شامل یک قسمت استوانهای و دو قسمت برجسته در انتها میباشند
sights بینایی
visions بینایی
sight بینایی
spectral بینایی
second sight بینایی
perspective بینایی
eye بینایی
perspectives بینایی
eyesight بینایی
spectrum بینایی
eyeing بینایی
eying بینایی
perceptivity بینایی
vision بینایی
eyes بینایی
cross disbursing انتقال اعتباراز یک قسمت به قسمت دیگرتبدیل اعتبارات
base section رسد مبنا قسمت پایه قسمت تحتانی
dichromatism بینایی دوفامی
facial vision بینایی صورتی
visive وابسته به بینایی
emmetropis بینایی طبیعی
optic nerve عصب بینایی
quick sight بینایی تیز
optic وابسته به بینایی
photopia بینایی درنورزیاد
visual yellow زرد بینایی
scotopia بینایی در تاریکی
visual acuity تیزی بینایی
visual purple ارغوان بینایی
rhodopsin ارغوان بینایی
tunnel vision بینایی کانونی
monocular vision بینایی یک چشمی
vision test ازمون بینایی
monochromatism بینایی تک فامی
discernment بصیرت بینایی
optics علم بینایی
the sense of sight حس بینایی یا باصره
trichromatism بینایی سه فامی
field of vision میدان بینایی
optometer بینایی سنج
emmetropia بینایی طبیعی
far point برد بینایی
asthenopia ضعف بینایی
nervus opticus عصب بینایی
visual axis محور بینایی
sections قسمت قسمت کردن برش دادن
section قسمت قسمت کردن برش دادن
perimeters میدان سنج بینایی
perceptiveness بینایی قوه مشاهده
perimeter میدان سنج بینایی
xanthocyanopsia بینایی زرد- ابی
paropsis خراب شدن بینایی
ametropia نقص انکساری بینایی
manoptoscope برتری سنج بینایی
astigmatism ناهمخوانی بینایی استیگماتیسم
scope وسیله دیدبانی یا بینایی
optical instruments الات وابسته به بینایی
campimeter میدان سنج بینایی
kenning نگاه قدرت بینایی
hemeralopia کمی بینایی در نور زیاد
his sight could p darkness بینایی وی تاریکی رامی شکافت
orthoptic وابسته به اصلاح نقص بینایی
orthoptic درست کننده نقص بینایی
eye glass شیشهای که برای کمک بینایی بکارمیبرند
Poor eyesight is a handicap to a scientists progress . ضعف بینایی مانع پیشرفت یک دانشمند است
fanfold یک قسمت به یک جهت قسمت دیگر در جهت مخالف تا کاغذ به طور مناسب در چاپگر قرار گیرد
shuttled قسمت قسمت حرکت کردن
shuttles حمل کردن قسمت به قسمت
shuttles قسمت قسمت حرکت کردن
shuttled حمل کردن قسمت به قسمت
shuttle قسمت قسمت حرکت کردن
shuttle حمل کردن قسمت به قسمت
executing agency قسمت اجراکننده قسمت اجرایی
iodometry ید سنجی
contrast هم سنجی
contrasted هم سنجی
contrasting هم سنجی
contrasts هم سنجی
odorimetry بو سنجی
red out از بین رفتن قدرت بینایی هنگام سقوط با شتاب منفی
anthropometry مردم سنجی
anthropometry اندام سنجی
argentometry نقره سنجی
timing زمان سنجی
feasibility study امکان سنجی
alka;imetry قلیا سنجی
goniometry زاویه سنجی
acoumetry شنوایی سنجی
geodesy زمین سنجی
actinometry پرتو سنجی
turbidimetric analysis کدری سنجی
barometric ارتفاع سنجی
bathymetric contour خط عمق سنجی
bathymetry عمق سنجی
diffractometry پراش سنجی
crymetry انجماد سنجی
ebulliometry غلیان سنجی
econometrics اقتصاد سنجی
electrometry برق سنجی
craniometry جمجمه سنجی
acetimetry سرکه سنجی
audiometry شنوایی سنجی
coulometry کولن سنجی
cost unit واحدهزینه سنجی
colorimetry رنگ سنجی
bolometri تابش سنجی
biometry زیست سنجی
biometrics زیست سنجی
densitometry چگالی سنجی
hydrometry ابگونه سنجی
quantitation چندی سنجی
planimetry پهنه سنجی
piezometry فشار سنجی
performance appraisal عملکرد سنجی
sociometric technique فن گروه سنجی
oscillometry نوسان سنجی
optometry دید سنجی
optical pyrometry تف سنجی نوری
olfactometry بویایی سنجی
pluviometry باران سنجی
polarimetry قطبش سنجی
potentiometry پتانسیل سنجی
salinometry نمک سنجی
psychometry روان سنجی
seismometry زلزله سنجی
radioscopy تشعشع سنجی
psychometrics هوش سنجی
turbidimetry کدری سنجی
psychometrics روان سنجی
motion study تحرک سنجی
sociometry گروه سنجی
sociometry جامعه سنجی
turbidimetry زلال سنجی
urinalysis پیشاب سنجی
iodimetry یدی سنجی
volumetric pipet پی پت حجم سنجی
hygrometry رطوبت سنجی
interfrometry تداخل سنجی
telemetry دور سنجی
telemetry مسافت سنجی
tachometry سرعت سنجی
spirometry تنفس سنجی
public relations officers رئیس قسمت روابط عمومی رئیس قسمت امور مطبوعاتی
public relations officer رئیس قسمت روابط عمومی رئیس قسمت امور مطبوعاتی
unfathomable غیرقابل عمق سنجی
clock track شیار زمان سنجی
clock stagger رتبه زمان سنجی
rain gauge station ایستگاه باران سنجی
clock skew اریب زمان سنجی
volumetric flask بالن حجم سنجی
clock signal علامت زمان سنجی
bolometric magnitude قدر تابش سنجی
pressure taping انشعاب فشار سنجی
tamping volumeter حجم سنجی کوبشی
clinometric وابسته به شیب سنجی
clock frequency بسامد زمان سنجی
telemetry مسافت سنجی رادیویی
clock generator مولد زمان سنجی
anthropometry انسان سنجی جسمانی
clock interrupt وقفه زمان سنجی
clock pulse تپش زمان سنجی
clock rate نرخ زمان سنجی
conductometric titration تیتراسیون رسانایی سنجی
horlogic وابسته به زمان سنجی
human biometric زیست سنجی انسانی
mass spectrometry طیف سنجی جرمی
polariscopic قطب سنجی نور
cryoscopic constant ثابت انجماد سنجی
goniometrical وابسته به زاویه سنجی
cryoscopic وابسته به انجماد سنجی
gravimetrical وابسته به ثقل سنجی
crygenic region ناحیه انجماد سنجی
horology فن وهنر وقت سنجی
gravimetric وابسته به ثقل سنجی
pullover gaging کالیبر سنجی کردن
feasibility study مطالعه امکان سنجی
detachment یکان جزء یک قسمت یکان کوچک دسته یا قسمت جدا شده از یکان بزرگترقسمت قرارگاه
detachments یکان جزء یک قسمت یکان کوچک دسته یا قسمت جدا شده از یکان بزرگترقسمت قرارگاه
thermographic وابسته به گرما سنجی یادمانگاری
telemetry چندی سنجی از راه دور
stereometry حجم پیمایی جسم سنجی
chronometry وقت سنجی بطریق علمی
light meter اسباب کوچک نور سنجی
radar altimetry ارتفاع سنجی به وسیله رادار
altitude datum سطح مبنای ارتفاع سنجی
direct potentiometric method روش پتانسیل سنجی مستقیم
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com