Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
artillery corps
قسمت توپخانه
Other Matches
pack artillery
توپخانه محمول با دواب توپخانه محمول توپخانه کوهستانی
naval gunfire
تیراندازی توپخانه دریایی اتش توپخانه دریایی
fire capabilities
چارت امکان تیر توپخانه نمودار امکان تیر یکانهای توپخانه
butted
ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butt
ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butts
ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
quartersaw
الوار رابچهار قسمت بریدن چوپ را بچهار قسمت اره کردن
terneplate
ورق الیاژی مرکب از چهار قسمت سرب ویک قسمت قلع
ecphora
پیش آمدگی
[طرحی که یک قسمت روی قسمت دیگر قرار بگیرد.]
terne
ورق الیاژی مرکب از چهار قسمت سرب ویک قسمت قلع
shuttling
حمل قسمت به قسمت یکانها ووسایل با استفاده از تعدادمعینی خودرو
plank
قسمت مهم مرام سیاسی قسمت اصلی یک روش فکری
long bone
که شامل یک قسمت استوانهای و دو قسمت برجسته در انتها میباشند
cross disbursing
انتقال اعتباراز یک قسمت به قسمت دیگرتبدیل اعتبارات
base section
رسد مبنا قسمت پایه قسمت تحتانی
spotting board
طرح تیر توپخانه دریایی طرح تنظیم تیر توپخانه دریایی
sections
قسمت قسمت کردن برش دادن
section
قسمت قسمت کردن برش دادن
artillery
توپخانه
ordnance
توپخانه
ordnace
توپخانه
gunnery
توپخانه
fanfold
یک قسمت به یک جهت قسمت دیگر در جهت مخالف تا کاغذ به طور مناسب در چاپگر قرار گیرد
shuttle
قسمت قسمت حرکت کردن
shuttled
حمل کردن قسمت به قسمت
shuttled
قسمت قسمت حرکت کردن
shuttles
حمل کردن قسمت به قسمت
shuttle
حمل کردن قسمت به قسمت
shuttles
قسمت قسمت حرکت کردن
executing agency
قسمت اجراکننده قسمت اجرایی
artillery branch
رسته توپخانه
division artillery
توپخانه لشگری
division artillery
توپخانه لشگر
corps artillery
توپخانه سپاه
artillery mount
قنداق توپخانه
artillery mount
سکوی توپخانه
coastal artillery
توپخانه ساحلی
artillery piece
قبضه توپخانه
cannonry
توپ و توپخانه
field artillery
توپخانه صحرائی
battering train
توپخانه محاصره
artillery battalion
گردان توپخانه
artillery
توپخانه صحرایی
gunner
جمعی توپخانه
self propelled
توپخانه خودکششی
turrets
برج توپخانه
turret
برج توپخانه
medium artillery
توپخانه متوسط
light artillery
توپخانه سبک
hostile artillery
توپخانه دشمن
gunner's party
گروه توپخانه
gunners
جمعی توپخانه
fieldartillery
توپخانه صحرایی
field atrillery
توپخانه صحرایی
heavy artillery
توپخانه سنگین
towed artillery
توپخانه کششی
artillery
رسته توپخانه
artillery brigade
تیپ توپخانه
armored artillery
توپخانه زرهدار
gunnery
علم توپخانه
armored artillery
توپخانه زرهی
gunnery
توپخانه دریایی
army artillery
توپخانه ارتش
flak
توپخانه ضد هوایی
artillery ammunition
مهمات توپخانه
antitank artillery
توپخانه ضد تانک
anti aircraft artillery
توپخانه ضد هوایی
artillerist
متخصص توپخانه
artillery group
گروه توپخانه
artillery corps
رسته توپخانه
artillery annex
پیوست توپخانه
gunnery ship
ناو اموزشی توپخانه
all available
تمام توپخانه موجود
artillery preparation
تیر تهیه توپخانه
flak
توپخانه پدافند هوایی
artillery fire plan
طرح اتش توپخانه
rolling barrage
سد اتش غلطان توپخانه
no fire line
خط منع اتش توپخانه
air defense artillery
توپخانه پدافند هوایی
spotter
دیدبان توپخانه دریایی
army artillery
توپخانه نیروی زمینی
artillery preparation
اتش تهیه توپخانه
firing chart
طرح تیر توپخانه
artillery liaison officer
افسر رابط توپخانه
aerial field artillery
توپخانه محمول هوایی
air defense artillery fire unit
سکوی توپخانه پدافندهوایی
anti aircraft artillery
توپخانه پدافند هوایی
active status
خط مشی فعال توپخانه
artillery carriage
قنداق سلاح توپخانه
gunnery
قوانین تیر توپخانه
corps artillery
توپخانه همراه سپاه
artillery chart
طرح تیر توپخانه
fire plan
طرح اتش توپخانه
all available
کلیه توپخانه حاضر به تیر
fire control
دستگاه کنترل اتش توپخانه
jato unit
موتورموشکی یدکی گلولههای توپخانه
battery
حمله با توپخانه ضرب و جرح
batteries
حمله با توپخانه ضرب و جرح
air defense artillery fire unit
یکان اتش توپخانه پدافندهوایی
air and naval gunfire
تیراندازی توپخانه دریایی وهوایی
contingent zone of fire
منطقه اتش احتمالی توپخانه
stargauge
وسیله کالیبرسنجی در توپخانه دریایی
air and naval gunfire
اتش توپخانه دریایی و هوایی
ask ask
توپخانه یا اتش توپخانهء ضد هوایی
public relations officer
رئیس قسمت روابط عمومی رئیس قسمت امور مطبوعاتی
public relations officers
رئیس قسمت روابط عمومی رئیس قسمت امور مطبوعاتی
engagement control
کنترل درگیری توپخانه پدافندهوایی با دشمن
plotting room
مرکز هدایت اتش توپخانه ناو
surface mission
پدافندزمینی با توپخانه پدافندهوایی در نقش زمینی
detachment
یکان جزء یک قسمت یکان کوچک دسته یا قسمت جدا شده از یکان بزرگترقسمت قرارگاه
detachments
یکان جزء یک قسمت یکان کوچک دسته یا قسمت جدا شده از یکان بزرگترقسمت قرارگاه
Our heavy guns pounded ( away at ) the enemy positions .
توپخانه سنگین ما مواضع دشمن رادرهم کوبید
towed
توپخانه کششی حمل شونده به وسیله یدک کش
air defense artillery controller
مسئول کنترل عملیات توپخانه پدافند هوایی
air spot
تنظیم تیر توپخانه با استفاده از دیدبانی هوایی
survey information center
مرکز اطلاعات نقشه برداری در توپخانه لشکری یا سپاه
gun salute
سلام با تیراندازی توپخانه ادای احترام با شلیک توپ
army nurse corps
قسمت پرستاری ارتش قسمت پرستاری نیروی زمینی
enlisted section
قسمت مربوط به افراد یاسربازان قسمت اقدام افراد
mobile employment
استفاده از توپخانه پدافندهوایی در نقش پشتیبانی ستونهای متحرک زمینی
bombardment
گلوله باران کردن تک به هدف به وسیله اتش هوایی یا توپخانه
spotting line
خط دیدبانی توپخانه دریایی یازمینی خط تنظیم تیر ودیدبانی اتش
bombardments
گلوله باران کردن تک به هدف به وسیله اتش هوایی یا توپخانه
fire unit
یکان تیراندازی کننده قبضه پدافند هوایی سکوی اتش توپخانه
throttled
عبور قسمت به قسمت
throttles
عبور قسمت به قسمت
to sell in lots
قسمت قسمت فروختن
throttling
عبور قسمت به قسمت
throttle
عبور قسمت به قسمت
shuttles
راهپیمائی قسمت به قسمت
parts per million
قسمت در میلیون قسمت
shuttles
بمباران قسمت به قسمت
shuttled
بمباران قسمت به قسمت
shuttled
راهپیمائی قسمت به قسمت
p.p.m
قسمت در یک میلیون قسمت
shuttle
بمباران قسمت به قسمت
shuttle
راهپیمائی قسمت به قسمت
forward overlap
پوشش در قسمت جلویی انطباق در قسمت جلویی
cross refer
از یک قسمت کتاب به قسمت دیگر ان مراجعه کردن مراجعه متقابل کردن
calibration card
کارت خصلت یابی توپخانه کارت تنظیم بی سیم یا وسایل دیگر
observers
نافر عینی نافر یا مشاهده کننده دیدبان جلوی توپخانه
static employment
کاربرد توپخانه پدافند هوایی در سکوی ثابت یا در پدافندهوایی ثابت
observer
نافر عینی نافر یا مشاهده کننده دیدبان جلوی توپخانه
counterflak
اتش خنثی کننده توپخانه پدافندهوایی ضد پدافند هوایی عملیات ممانعت از پدافندهوایی
limber chest
جعبه حمل مهمات توپخانه جعبه پیش قطار
honest john
نوعی موشک برد کوتاه زمین به زمین توپخانه
division police petty officer
درجه دار دژبان قسمت درجه دار انتظامات قسمت
railway division
قسمت عملیات راه اهن قسمت ترابری با راه اهن
cannon
لوله ومتعلقات توپ توپخانه لوله دار
cannons
لوله ومتعلقات توپ توپخانه لوله دار
cellular unit
یکان قسمت به قسمت یکان مبنا
mid range
موشک بردمتوسط یا توپخانه بردمتوسط
skeg
قسمت عقب کشتی قسمت عقب انبار یا ته کشتی
skag
قسمت عقب کشتی قسمت عقب انبار یا ته کشتی
offset plottin
روش استفاده از تصحیحات مخصوص در توپخانه روش محاسبه توپ به توپ
little john
موشک هانست جان کوچک نوعی موشک زمین به زمین توپخانه
service of the piece
مشق پای قبضه توپخانه مشق پای توپ
compartment
قسمت
ratios
قسمت
ratio
قسمت
section
قسمت
compartmental
قسمت قسمت
sections
قسمت
compartments
قسمت
caboodle
قسمت
sects
قسمت
sect
قسمت
underfoot
قسمت کف پا
data division
قسمت
divisions
قسمت
Corp
قسمت
segment
قسمت
feck
قسمت
head stall
قسمت سر
dole
قسمت
in part
در یک قسمت
plank
قسمت
departments
قسمت
in sections
قسمت قسمت
department
قسمت
internode
قسمت
it fell to my lot to go
قسمت
segments
قسمت
piece
قسمت
pieces
قسمت
installments
قسمت
division
قسمت
instalment
قسمت
instalments
قسمت
kismet
قسمت
cross section of a gravity dam
قسمت
agencies
قسمت
agency
قسمت
batch
قسمت
batches
قسمت
part
قسمت
rashers
قسمت
partition
قسمت
units
قسمت
canto
قسمت
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com