English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (3 milliseconds)
English Persian
heel قسمت عقبی بدنه قایق
heels قسمت عقبی بدنه قایق
Other Matches
quarter یک چهارم زمان مسابقه قسمت عقبی کناره قایق
underbody قسمت بدنه قایق در زیر اب
topsides قسمت فوقانی بدنه قایق بالای اب
heels کج شدن قایق از یک طرف قسمت بالایی بدنه تفنگ درحال هدفگیری
heel کج شدن قایق از یک طرف قسمت بالایی بدنه تفنگ درحال هدفگیری
hilted قسمت عقبی
lubber's line علامت روی قطبنمای قایق نشاندهنده قسمت جلو و عقب قایق
leeches لبه عقبی بادبان جلو و عقب قایق
leech لبه عقبی بادبان جلو و عقب قایق
leach لبه عقبی بادبان جلو و عقب قایق
tails قسمت عقبی تخته موج
beam-ends انتهای قسمت عقبی کشتی
tailed قسمت عقبی تخته موج
tail قسمت عقبی تخته موج
tailblock قسمت عقبی تخته موج
bird's nest قسمت عقبی قرقره ماهیگیری
heels قسمت عقبی سر چوب گلف
heel قسمت عقبی سر چوب گلف
beam ends انتهای قسمت عقبی کشتی
false edge قسمت سوم عقبی تیغه سابر
hull بدنه قایق
hulls بدنه قایق
monohull قایق با یک بدنه
covers مانورکردن بطوریکه قایق عقبی جلو نیفتد محافظت از بدن باشمشیر
cover مانورکردن بطوریکه قایق عقبی جلو نیفتد محافظت از بدن باشمشیر
coverings مانورکردن بطوریکه قایق عقبی جلو نیفتد محافظت از بدن باشمشیر
trimarans قایق با 3 بدنه موازی
trimaran قایق با 3 بدنه موازی
multihull قایق با بیش از یک بدنه
displacement hull قسمتی از بدنه قایق که در اب می ماند
catamaran قایق با دو بدنه در دو سطح مختلف
catamarans قایق با دو بدنه در دو سطح مختلف
waterline خط روی بدنه قایق که حد اب را نشان میدهد
planing hull بدنه قایق که در سرعت زیاداز اب بیرون می اید
forebody بدنه قسمت جلوی ناو
volumetric loading/density خارج قسمت حجم کل سوخت موتور راکت جامد به کل بدنه یا پوسته
bows قسمت جلوی قایق
bowing قسمت جلوی قایق
bowed قسمت جلوی قایق
bow قسمت جلوی قایق
beams عریضترین قسمت قایق
beam عریضترین قسمت قایق
amidship قسمت میانی قایق
skeg قسمت عقب تیر اصلی کف قایق
sternman پاروزن قسمت عقب قایق باریک
skag قسمت عقب تیر اصلی کف قایق
head up بردن قسمت جلوی قایق بسمت باد
head off دور کردن قسمت جلوی قایق از باد
head down دور کردن قسمت جلوی قایق از باد
tap loop jump پرش از لبه عقبی یک اسکیت بکمک نوک انگشت پای دیگر وچرخش کامل در هوا وبازگشت روی همان لبه عقبی
toe loop jump پرش از لبه عقبی یک اسکیت بکمک نوک انگشت پای دیگر وچرخش کامل در هوا وبازگشت روی همان لبه عقبی
canopies روکش قایق کروکی قایق سرپوش قایق
canopy روکش قایق کروکی قایق سرپوش قایق
mine casemate بدنه ماسوره و چاشنی مین بدنه کلاهک مین
buoyant mine case بدنه مین شناور بدنه مین غوطه ور
backwind حرکت قایق در وضعی که باداثر نامساعد نسبت به بادبان قایق بعدی داشته باشد
butts ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butt ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butted ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
the next world عقبی
hinders عقبی
the hereafter عقبی
backpart عقبی
trailng عقبی
f. like عقبی
rearward عقبی
hindered عقبی
hilted عقبی
hinder عقبی
retral عقبی
posterior عقبی
the postern door در عقبی
posticous عقبی
hindering عقبی
ecphora پیش آمدگی [طرحی که یک قسمت روی قسمت دیگر قرار بگیرد.]
terne ورق الیاژی مرکب از چهار قسمت سرب ویک قسمت قلع
quartersaw الوار رابچهار قسمت بریدن چوپ را بچهار قسمت اره کردن
terneplate ورق الیاژی مرکب از چهار قسمت سرب ویک قسمت قلع
plank قسمت مهم مرام سیاسی قسمت اصلی یک روش فکری
shuttling حمل قسمت به قسمت یکانها ووسایل با استفاده از تعدادمعینی خودرو
postern درب عقبی
back panel صفحه عقبی
backs عقبی گذشته
back عقبی گذشته
roundhouse اطاق عقبی
long bone که شامل یک قسمت استوانهای و دو قسمت برجسته در انتها میباشند
tacks سمت حرکت قایق نسبت به باد پیشروی قایق در سمت معین
tacked سمت حرکت قایق نسبت به باد پیشروی قایق در سمت معین
tacking سمت حرکت قایق نسبت به باد پیشروی قایق در سمت معین
tack سمت حرکت قایق نسبت به باد پیشروی قایق در سمت معین
base section رسد مبنا قسمت پایه قسمت تحتانی
cross disbursing انتقال اعتباراز یک قسمت به قسمت دیگرتبدیل اعتبارات
the future دنیای دیگر عقبی
fireback دیواره عقبی کوره یابخاری
mizzenmast دگل عقبی کشتی دو دگله
hind عقبی پشت پای گاو
sections قسمت قسمت کردن برش دادن
section قسمت قسمت کردن برش دادن
fore and aft واقع درطول کشتی جلوی و عقبی
boat space فضای بار موجود در قایق محوطه بار قایق
round house بازداشت گاه اطاق عقبی درعرشه بالای کشتی
fanfold یک قسمت به یک جهت قسمت دیگر در جهت مخالف تا کاغذ به طور مناسب در چاپگر قرار گیرد
scalper پوشش روی پا و سم عقبی برای حفافت از ضربه پای جلو
split jump پرش از لبه عقبی یک پا بانیم چرخش و پرتاب پا به بالا وبرگشت
executing agency قسمت اجراکننده قسمت اجرایی
shuttles حمل کردن قسمت به قسمت
shuttled حمل کردن قسمت به قسمت
shuttled قسمت قسمت حرکت کردن
shuttle حمل کردن قسمت به قسمت
shuttle قسمت قسمت حرکت کردن
shuttles قسمت قسمت حرکت کردن
showboat قایق دارای صحنه نمایش نمایش در قایق
flips پرش ازلبه خارجی عقبی اسکیت بانیم چرخش چرخیدن و پشتک زدن در هوا
flipped پرش ازلبه خارجی عقبی اسکیت بانیم چرخش چرخیدن و پشتک زدن در هوا
flip پرش ازلبه خارجی عقبی اسکیت بانیم چرخش چرخیدن و پشتک زدن در هوا
public relations officer رئیس قسمت روابط عمومی رئیس قسمت امور مطبوعاتی
public relations officers رئیس قسمت روابط عمومی رئیس قسمت امور مطبوعاتی
detachment یکان جزء یک قسمت یکان کوچک دسته یا قسمت جدا شده از یکان بزرگترقسمت قرارگاه
detachments یکان جزء یک قسمت یکان کوچک دسته یا قسمت جدا شده از یکان بزرگترقسمت قرارگاه
hulls بدنه
casing بدنه
fuselages بدنه
fuselage بدنه
casings بدنه
compartment بدنه
compartments بدنه
frameworks بدنه
bridge deck بدنه پل
housing بدنه
framework بدنه
bodies بدنه
shafts بدنه
trunk بدنه
trunks بدنه
body بدنه
shaft بدنه
hull بدنه
contour بدنه
toe walley پرش از لبه عقبی یک پا وچرخش کامل در هوا وبرگشت روی همان پا بکمک فشار نوک اسکیت
revetment پوشش بدنه
side wall of a lock بدنه سد دریچهای
hulks بدنه کشتی
trunk بدنه ستون
elevator casing بدنه بالابر
shaft بدنه چوبه
motor casing بدنه موتور
costa تیغه در بدنه
shafts بدنه چوبه
hulk بدنه کشتی
pump casting بدنه پمپ
auto body sheet بدنه اتومبیل
box type van body بدنه صندوق
stock بدنه رنده
hull insurance بیمه بدنه
magnet housing بدنه اهنربا
magnet case بدنه اهنربا
stocked بدنه رنده
loop body بدنه حلقه
airframe بدنه هواپیما
automobile body sheet بدنه اتومبیل
pressure hull بدنه ضد فشار
furnace body بدنه کوره
fuselage refrence line خط مبنای بدنه
head شبکه یا بدنه
gate leaf بدنه دریچه سد
fuselage بدنه هواپیما
fuselages بدنه هواپیما
ground اتصال بدنه
shell بدنه ساختمان
hulls بدنه کشتی
buffer body بدنه دافع
turbin casing بدنه توربین
hull بدنه کشتی
the body of a carriage بدنه یک کالسکه
cartridge shell بدنه پوکه
tige بدنه ساقه
trunks بدنه ستون
shelling بدنه ساختمان
to connect to frame اتصال به بدنه
hull column پایه بدنه
die stock بدنه رنده
westwork بدنه غربی
shells بدنه ساختمان
white body بدنه سفید
enlisted section قسمت مربوط به افراد یاسربازان قسمت اقدام افراد
army nurse corps قسمت پرستاری ارتش قسمت پرستاری نیروی زمینی
saddletree بدنه چوبی زین
freeboard بدنه فوقانی ناو
aviation structural mechanic مکانیک بدنه هواپیما
hulls بدنه یک هواپیمای دریایی
hulls بدنه کشتی یا دهلیزهای ان
thallus ساقه بدنه گیاه
hull بدنه کشتی یا دهلیزهای ان
hull بدنه یک هواپیمای دریایی
bottom line طناب زیر بدنه
cartridge shell بدنه پوکه فشنگ
engine block قالب یا بدنه موتور
steering gear housing بدنه جعبه فرمان
seacock شیرهای بدنه ناو
trunks تلگراف یا تلفن بدنه
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com