English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
men's apartments قسمت مردانه
Other Matches
butts ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butted ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butt ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
terne ورق الیاژی مرکب از چهار قسمت سرب ویک قسمت قلع
terneplate ورق الیاژی مرکب از چهار قسمت سرب ویک قسمت قلع
quartersaw الوار رابچهار قسمت بریدن چوپ را بچهار قسمت اره کردن
ecphora پیش آمدگی [طرحی که یک قسمت روی قسمت دیگر قرار بگیرد.]
plank قسمت مهم مرام سیاسی قسمت اصلی یک روش فکری
shuttling حمل قسمت به قسمت یکانها ووسایل با استفاده از تعدادمعینی خودرو
long bone که شامل یک قسمت استوانهای و دو قسمت برجسته در انتها میباشند
cross disbursing انتقال اعتباراز یک قسمت به قسمت دیگرتبدیل اعتبارات
base section رسد مبنا قسمت پایه قسمت تحتانی
mannish مردانه
manful مردانه
manly مردانه
virile مردانه
manfully مردانه
masculinely مردانه
manwise مردانه
gamely مردانه
section قسمت قسمت کردن برش دادن
sections قسمت قسمت کردن برش دادن
singlet زیرپوش مردانه
mannishness ادای مردانه
smoking jacket ژاکت مردانه
gentlemen's agreement قول مردانه
half hose جوراب مردانه
man power نیروی مردانه
ulster پالتوگشاد مردانه
mannishly با ادای مردانه
virile strength نیروی مردانه
singlets زیرپوش مردانه
paroles قول مردانه
sportsmanly مردانه وار
unisex زنانه - مردانه
paroled قول مردانه
kilt دامن مردانه
saloon آرایشگاه مردانه
parole قول مردانه
male courage جرات مردانه
men's room مستراح مردانه
men's rooms مستراح مردانه
kilts دامن مردانه
t shirt زیرپیراهنی مردانه
paroling قول مردانه
male مردانه نرینه
menswear لباس مردانه
masculine نرینه مردانه
cuffs سردست پیراهن مردانه
mannish دارای رفتار مردانه
barytone میان صدای مردانه
pyjamas لباس خواب مردانه
cuffed سردست پیراهن مردانه
Stage party ( films , movies ) . میهمانی ( فیلمهای ) مردانه
cuffing سردست پیراهن مردانه
black tie لباس عصر مردانه
black tie کت نیمه رسمی مردانه
stag جلسه یا مهمانی مردانه
stags جلسه یا مهمانی مردانه
haberdashery مغازه ملبوس مردانه
sartorial مربوط بلباس مردانه
cuff سردست پیراهن مردانه
strong minded دارای افکار مردانه
top hat کلاه مردانه استوانهای
top hats کلاه مردانه استوانهای
dress shirts پیراهن سفید مردانه
to die game مردانه جان دادن
play fair مردانه بازی کردن
dress shirts پیراهن عصر مردانه
haberdasher فروشنده لباس مردانه
haberdashers فروشنده لباس مردانه
dress shirt پیراهن عصر مردانه
play fair مردانه معامله کردن
dress shirt پیراهن سفید مردانه
fedora کلاه نمدی مردانه
jerkins کت چرمی مردانه که به تن چسبیده باشد
cassi mere پارچه پشمی جناغی مردانه
jerkin کت چرمی مردانه که به تن چسبیده باشد
mess jacket ژاکت تنگ وکوتاه مردانه
tenor تمایل صدای زیر مردانه
tenors تمایل صدای زیر مردانه
night shirt پیراهن خواب مردانه یاپسرانه
inverness یکجور ردای بی استین مردانه
fanfold یک قسمت به یک جهت قسمت دیگر در جهت مخالف تا کاغذ به طور مناسب در چاپگر قرار گیرد
executing agency قسمت اجراکننده قسمت اجرایی
shuttles حمل کردن قسمت به قسمت
shuttles قسمت قسمت حرکت کردن
shuttle قسمت قسمت حرکت کردن
shuttle حمل کردن قسمت به قسمت
shuttled قسمت قسمت حرکت کردن
shuttled حمل کردن قسمت به قسمت
This is the latest mens fashion. این آخرین مد لباس مردانه است
tuxedos لباس مردانه مخصوص چای عصر
masculinize شخصیت مردانه در زنی بوجود اوردن
tuxedo لباس مردانه مخصوص چای عصر
tux لباس مردانه مخصوص چای عصر
shirt-tail بخشی از پیراهن مردانه که زیر شلوار میرود
frock coats نیم تنه دامن بلند مردانه فراک
shirt-tails بخشی از پیراهن مردانه که زیر شلوار میرود
frock coat نیم تنه دامن بلند مردانه فراک
public relations officers رئیس قسمت روابط عمومی رئیس قسمت امور مطبوعاتی
public relations officer رئیس قسمت روابط عمومی رئیس قسمت امور مطبوعاتی
detachments یکان جزء یک قسمت یکان کوچک دسته یا قسمت جدا شده از یکان بزرگترقسمت قرارگاه
detachment یکان جزء یک قسمت یکان کوچک دسته یا قسمت جدا شده از یکان بزرگترقسمت قرارگاه
billycock نوعی کلاه گرد مردانه که ازنمد نرم ساخته میشود
codpieces روکش یا کیسهای که دکمههای جلو شلوار و برجستگی آلت مردانه رامیپوشاند
codpiece روکش یا کیسهای که دکمههای جلو شلوار و برجستگی آلت مردانه رامیپوشاند
enlisted section قسمت مربوط به افراد یاسربازان قسمت اقدام افراد
army nurse corps قسمت پرستاری ارتش قسمت پرستاری نیروی زمینی
shuttled راهپیمائی قسمت به قسمت
shuttled بمباران قسمت به قسمت
throttle عبور قسمت به قسمت
shuttles بمباران قسمت به قسمت
to sell in lots قسمت قسمت فروختن
shuttle بمباران قسمت به قسمت
shuttle راهپیمائی قسمت به قسمت
throttled عبور قسمت به قسمت
shuttles راهپیمائی قسمت به قسمت
parts per million قسمت در میلیون قسمت
throttling عبور قسمت به قسمت
throttles عبور قسمت به قسمت
p.p.m قسمت در یک میلیون قسمت
forward overlap پوشش در قسمت جلویی انطباق در قسمت جلویی
cross refer از یک قسمت کتاب به قسمت دیگر ان مراجعه کردن مراجعه متقابل کردن
to play fair مردانه و سر راست معامله کردن یا بازی کردن
contraltos زیرترین صدای مردانه بم ترین صدای زنانه
contralto زیرترین صدای مردانه بم ترین صدای زنانه
tweed پارچه پشم ونخ راه راه مردانه
division police petty officer درجه دار دژبان قسمت درجه دار انتظامات قسمت
railway division قسمت عملیات راه اهن قسمت ترابری با راه اهن
cellular unit یکان قسمت به قسمت یکان مبنا
skag قسمت عقب کشتی قسمت عقب انبار یا ته کشتی
skeg قسمت عقب کشتی قسمت عقب انبار یا ته کشتی
installments قسمت
segments قسمت
segment قسمت
batches قسمت
batch قسمت
arm قسمت
snick قسمت
sections قسمت
sects قسمت
sect قسمت
dole قسمت
piece قسمت
pieces قسمت
underfoot قسمت کف پا
Corp قسمت
instalment قسمت
ratio قسمت
ratios قسمت
compartment قسمت
plank قسمت
compartments قسمت
section قسمت
instalments قسمت
head stall قسمت سر
feck قسمت
grist قسمت
detachments قسمت
partitions قسمت
portion قسمت
in part در یک قسمت
divisions قسمت
portions قسمت
rasher قسمت
rashers قسمت
piecemeal قسمت به قسمت
data division قسمت
part قسمت
agency قسمت
compartmental قسمت قسمت
agencies قسمت
partition قسمت
in sections قسمت قسمت
departments قسمت
division قسمت
party قسمت
percentages قسمت
cross section of a gravity dam قسمت
components قسمت
department قسمت
internode قسمت
percentage قسمت
units قسمت
unit قسمت
cantos قسمت
canto قسمت
component قسمت
it fell to my lot to go قسمت
kismet قسمت
caboodle قسمت
detachment قسمت
headquarters detachment قسمت قرارگاه
headquarters detachment قسمت ارکان
cable block قسمت کابل
foreparts قسمت جلو
forepart قسمت جلو
installation property دارایی قسمت
signal corps قسمت مخابرات
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com