Dictiornary-Farsi | قسمت موزیک | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 202 (2 milliseconds)

English	Persian
band	قسمت موزیک
bands	قسمت موزیک


Other Matches

music	موزیک
dead march	موزیک عزا
ambient music	موزیک متن
waltzes	موزیک و رقص
larghetto	موزیک ملایم
make music	موزیک ساختن
waltzed	موزیک و رقص
waltz	موزیک و رقص
indiental music	موزیک همراه
background sound	موزیک متن
background music	موزیک متن
waltzing	موزیک و رقص
play music	موزیک ساختن
an airy music	ساز یا موزیک با روح
to keep step to a band	مطابق موزیک پازدن
bandmaster	رئیس دستهء موزیک
A military band.	دسته موزیک نظامی
bandwagon	عرابهء دستهء موزیک سیار
string band	دسته موزیک سازهای سیمی
butt	ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butts	ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butted	ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
drum majorette	زنی که رهبر طبالان است پیرو موزیک
music mistress	بانویی که موزیک یاد میدهد معلمه موسیقی
the piping time	زمان صلح که بجای موزیک جنگی نی وسازهای دیگرمی نوازند
terneplate	ورق الیاژی مرکب از چهار قسمت سرب ویک قسمت قلع
ecphora	پیش آمدگی [طرحی که یک قسمت روی قسمت دیگر قرار بگیرد.]
quartersaw	الوار رابچهار قسمت بریدن چوپ را بچهار قسمت اره کردن
terne	ورق الیاژی مرکب از چهار قسمت سرب ویک قسمت قلع
plank	قسمت مهم مرام سیاسی قسمت اصلی یک روش فکری
shuttling	حمل قسمت به قسمت یکانها ووسایل با استفاده از تعدادمعینی خودرو
long bone	که شامل یک قسمت استوانهای و دو قسمت برجسته در انتها میباشند
band shell	جایگاه دستهء موزیک که عقب ان بشکل صدف مقعر بزرگی است
base section	رسد مبنا قسمت پایه قسمت تحتانی
cross disbursing	انتقال اعتباراز یک قسمت به قسمت دیگرتبدیل اعتبارات
section	قسمت قسمت کردن برش دادن
sections	قسمت قسمت کردن برش دادن
fanfold	یک قسمت به یک جهت قسمت دیگر در جهت مخالف تا کاغذ به طور مناسب در چاپگر قرار گیرد
shuttles	قسمت قسمت حرکت کردن
shuttle	قسمت قسمت حرکت کردن
shuttle	حمل کردن قسمت به قسمت
shuttled	قسمت قسمت حرکت کردن
shuttled	حمل کردن قسمت به قسمت
shuttles	حمل کردن قسمت به قسمت
executing agency	قسمت اجراکننده قسمت اجرایی
sound off	فرمان موزیک را شروع کنید فرمان مارش کوتاه
public relations officers	رئیس قسمت روابط عمومی رئیس قسمت امور مطبوعاتی
public relations officer	رئیس قسمت روابط عمومی رئیس قسمت امور مطبوعاتی
detachments	یکان جزء یک قسمت یکان کوچک دسته یا قسمت جدا شده از یکان بزرگترقسمت قرارگاه
detachment	یکان جزء یک قسمت یکان کوچک دسته یا قسمت جدا شده از یکان بزرگترقسمت قرارگاه
army nurse corps	قسمت پرستاری ارتش قسمت پرستاری نیروی زمینی
enlisted section	قسمت مربوط به افراد یاسربازان قسمت اقدام افراد
shuttled	راهپیمائی قسمت به قسمت
throttling	عبور قسمت به قسمت
parts per million	قسمت در میلیون قسمت
p.p.m	قسمت در یک میلیون قسمت
shuttles	بمباران قسمت به قسمت
shuttles	راهپیمائی قسمت به قسمت
to sell in lots	قسمت قسمت فروختن
shuttled	بمباران قسمت به قسمت
throttles	عبور قسمت به قسمت
throttled	عبور قسمت به قسمت
shuttle	راهپیمائی قسمت به قسمت
throttle	عبور قسمت به قسمت
shuttle	بمباران قسمت به قسمت
forward overlap	پوشش در قسمت جلویی انطباق در قسمت جلویی
cross refer	از یک قسمت کتاب به قسمت دیگر ان مراجعه کردن مراجعه متقابل کردن
marching	راهپیمایی کردن قدم رو کردن موزیک نظامی راهپیمایی
marched	راهپیمایی کردن قدم رو کردن موزیک نظامی راهپیمایی
march	راهپیمایی کردن قدم رو کردن موزیک نظامی راهپیمایی
marches	راهپیمایی کردن قدم رو کردن موزیک نظامی راهپیمایی
division police petty officer	درجه دار دژبان قسمت درجه دار انتظامات قسمت
railway division	قسمت عملیات راه اهن قسمت ترابری با راه اهن
cellular unit	یکان قسمت به قسمت یکان مبنا
skeg	قسمت عقب کشتی قسمت عقب انبار یا ته کشتی
skag	قسمت عقب کشتی قسمت عقب انبار یا ته کشتی
department	قسمت
portion	قسمت
segments	قسمت
percentages	قسمت
percentage	قسمت
piecemeal	قسمت به قسمت
portions	قسمت
units	قسمت
unit	قسمت
segment	قسمت
batch	قسمت
sections	قسمت
piece	قسمت
pieces	قسمت
installments	قسمت
instalment	قسمت
feck	قسمت
snick	قسمت
plank	قسمت
section	قسمت
batches	قسمت
sects	قسمت
sect	قسمت
underfoot	قسمت کف پا
dole	قسمت
Corp	قسمت
compartments	قسمت
arm	قسمت
compartment	قسمت
ratios	قسمت
ratio	قسمت
instalments	قسمت
departments	قسمت
cantos	قسمت
in part	در یک قسمت
agencies	قسمت
agency	قسمت
it fell to my lot to go	قسمت
head stall	قسمت سر
internode	قسمت
data division	قسمت
rashers	قسمت
compartmental	قسمت قسمت
part	قسمت
canto	قسمت
grist	قسمت
caboodle	قسمت
cross section of a gravity dam	قسمت
kismet	قسمت
partitions	قسمت
component	قسمت
detachment	قسمت
rasher	قسمت
components	قسمت
divisions	قسمت
party	قسمت
division	قسمت
detachments	قسمت
in sections	قسمت قسمت
partition	قسمت
hypoderm	قسمت زیرجلد
parcel	قسمت گره
parcels	قسمت گره
cable block	قسمت کابل
black body	قسمت خطرناک
headquarters detachment	قسمت قرارگاه
service department	قسمت خدمات
signal corps	قسمت مخابرات
headquarters detachment	قسمت ارکان
seen	قسمت سوم see
hilted	قسمت عقبی
better part	قسمت بیشتر
head piece	قسمت بالا
hauling part	قسمت متحرک
hauling part	قسمت کشنده
proportions	سهم قسمت
proportion	سهم قسمت
ashi noko	قسمت داخلی کف پا
standing part	قسمت ثابت
standing part	قسمت ایستا
subactivity	قسمت جزء
forehands	قسمت ممتاز
forehand	قسمت ممتاز
divisional officer	افسر قسمت
detail group	قسمت بیگاری
division officer	افسر قسمت
submultiple	خارج قسمت
tag end	اخرین قسمت
tail end	قسمت انتهایی
midst	قسمت وسط
detail part	قسمت مفصل
flattest	قسمت پهن
staddle	قسمت تحتانی
initial	اولین قسمت
broadest	قسمت پهن
broader	قسمت پهن
concertina fold	یک قسمت به یک جهت
control section	قسمت کنترل
exosphere	قسمت خارجی جو
engineer division	قسمت مهندسی
legs	بخش قسمت
broad	قسمت پهن
leg	بخش قسمت
crypto service	قسمت رمز
initials	اولین قسمت
initialling	اولین قسمت
initialled	اولین قسمت
initialing	اولین قسمت
initialed	اولین قسمت
flat	قسمت پهن
departments	قسمت هیئت
activities	قسمت یکان
overflow section	قسمت سر ریز سد
advance detachment	قسمت سرجلودار
patrols	قسمت گشتی
patrolling	قسمت گشتی
patrolled	قسمت گشتی
patrol	قسمت گشتی
palmation	قسمت پنجهای
foot	قسمت پایینی
subsections	قسمت فرعی
subsection	قسمت فرعی
advance party	قسمت پیشرو
advance point	قسمت سر جلودار