Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
English
Persian
foot
قسمت پایینی
Search result with all words
reversing layer
لایه نازکی در قسمت پایینی اتمسفر خورشید
Other Matches
lower limit
حد پایینی
lower deck
پل پایینی
underneath
زیرین پایینی
lower egypt
مصر پایینی
beneath
زیرین پایینی
undersides
سطح پایینی
underside
سطح پایینی
lower flammability limit
حد پایینی اشتعال پذیری
oil scraper
رینگی در پایین یا حاشیه پایینی پیستون
clip joint
<idiom>
شغل سطح پایینی که پراز کلاهبرداری باشد
tacked
گوشه پایینی و جلوی بادبان طولی ناو
tacking
گوشه پایینی و جلوی بادبان طولی ناو
tacks
گوشه پایینی و جلوی بادبان طولی ناو
tack
گوشه پایینی و جلوی بادبان طولی ناو
deceleron
شهپری که بصورت نیمه هی بالایی و پایینی جدا میشود
butts
ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butted
ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butt
ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
terne
ورق الیاژی مرکب از چهار قسمت سرب ویک قسمت قلع
terneplate
ورق الیاژی مرکب از چهار قسمت سرب ویک قسمت قلع
ecphora
پیش آمدگی
[طرحی که یک قسمت روی قسمت دیگر قرار بگیرد.]
quartersaw
الوار رابچهار قسمت بریدن چوپ را بچهار قسمت اره کردن
shuttling
حمل قسمت به قسمت یکانها ووسایل با استفاده از تعدادمعینی خودرو
plank
قسمت مهم مرام سیاسی قسمت اصلی یک روش فکری
long bone
که شامل یک قسمت استوانهای و دو قسمت برجسته در انتها میباشند
base section
رسد مبنا قسمت پایه قسمت تحتانی
cross disbursing
انتقال اعتباراز یک قسمت به قسمت دیگرتبدیل اعتبارات
section
قسمت قسمت کردن برش دادن
sections
قسمت قسمت کردن برش دادن
possitive stagger
ترتیب قرارگرفتن بالهای هواپیمای دوباله بطوریکه لبه حمله بال بالایی جلوترازبخش متنافر بال پایینی باشد
fanfold
یک قسمت به یک جهت قسمت دیگر در جهت مخالف تا کاغذ به طور مناسب در چاپگر قرار گیرد
negative stagger
ترتیب قرارگرفتن بالهای هواپیماهی دوباله بطوریکه لبه حمله بال پایینی جلوتراز بخش متنافر بال بالایی قرارگیرد
shuttle
قسمت قسمت حرکت کردن
executing agency
قسمت اجراکننده قسمت اجرایی
shuttle
حمل کردن قسمت به قسمت
shuttled
قسمت قسمت حرکت کردن
shuttled
حمل کردن قسمت به قسمت
shuttles
قسمت قسمت حرکت کردن
shuttles
حمل کردن قسمت به قسمت
variable area wing
بالهایی باطول متغیر درهواپیماهای دوباله که هنگام جمع شدن بال پایینی در بال بالایی تغییر ملموس و چشم گیری ایجاد میکند
public relations officers
رئیس قسمت روابط عمومی رئیس قسمت امور مطبوعاتی
public relations officer
رئیس قسمت روابط عمومی رئیس قسمت امور مطبوعاتی
detachment
یکان جزء یک قسمت یکان کوچک دسته یا قسمت جدا شده از یکان بزرگترقسمت قرارگاه
detachments
یکان جزء یک قسمت یکان کوچک دسته یا قسمت جدا شده از یکان بزرگترقسمت قرارگاه
enlisted section
قسمت مربوط به افراد یاسربازان قسمت اقدام افراد
army nurse corps
قسمت پرستاری ارتش قسمت پرستاری نیروی زمینی
throttled
عبور قسمت به قسمت
throttles
عبور قسمت به قسمت
throttling
عبور قسمت به قسمت
throttle
عبور قسمت به قسمت
shuttles
بمباران قسمت به قسمت
parts per million
قسمت در میلیون قسمت
p.p.m
قسمت در یک میلیون قسمت
shuttled
بمباران قسمت به قسمت
shuttle
بمباران قسمت به قسمت
shuttles
راهپیمائی قسمت به قسمت
to sell in lots
قسمت قسمت فروختن
shuttled
راهپیمائی قسمت به قسمت
shuttle
راهپیمائی قسمت به قسمت
forward overlap
پوشش در قسمت جلویی انطباق در قسمت جلویی
cross refer
از یک قسمت کتاب به قسمت دیگر ان مراجعه کردن مراجعه متقابل کردن
division police petty officer
درجه دار دژبان قسمت درجه دار انتظامات قسمت
railway division
قسمت عملیات راه اهن قسمت ترابری با راه اهن
cellular unit
یکان قسمت به قسمت یکان مبنا
skeg
قسمت عقب کشتی قسمت عقب انبار یا ته کشتی
skag
قسمت عقب کشتی قسمت عقب انبار یا ته کشتی
compartment
قسمت
compartmental
قسمت قسمت
compartments
قسمت
piece
قسمت
caboodle
قسمت
instalments
قسمت
instalment
قسمت
installments
قسمت
data division
قسمت
sects
قسمت
feck
قسمت
portion
قسمت
plank
قسمت
portions
قسمت
ratio
قسمت
ratios
قسمت
unit
قسمت
units
قسمت
percentage
قسمت
percentages
قسمت
Corp
قسمت
pieces
قسمت
segments
قسمت
segment
قسمت
arm
قسمت
sections
قسمت
department
قسمت
dole
قسمت
batch
قسمت
batches
قسمت
divisions
قسمت
underfoot
قسمت کف پا
division
قسمت
departments
قسمت
sect
قسمت
section
قسمت
grist
قسمت
agencies
قسمت
agency
قسمت
piecemeal
قسمت به قسمت
kismet
قسمت
snick
قسمت
canto
قسمت
rasher
قسمت
rashers
قسمت
partition
قسمت
part
قسمت
cross section of a gravity dam
قسمت
cantos
قسمت
it fell to my lot to go
قسمت
detachments
قسمت
detachment
قسمت
components
قسمت
in sections
قسمت قسمت
in part
در یک قسمت
head stall
قسمت سر
party
قسمت
component
قسمت
internode
قسمت
partitions
قسمت
running part
قسمت رونده
sappers
قسمت حفاری
where
درکدام قسمت
staddle
قسمت تحتانی
signal corps
قسمت مخابرات
sapper
قسمت مهندسی
topside
قسمت بالا
overflow section
قسمت سر ریز سد
topsides
قسمت بالا
trichotomous
دارای سه قسمت
top round
قسمت گرد
tail end
قسمت انتهایی
subactivity
قسمت جزء
submultiple
خارج قسمت
foreparts
قسمت جلو
forepart
قسمت جلو
sale department
قسمت فروش
tag end
اخرین قسمت
sales department
قسمت فروش
sapper
قسمت حفاری
service department
قسمت خدمات
standing part
قسمت ایستا
standing part
قسمت ثابت
sect
قسمت کردن
tripartition
قسمت سوم
underbody
قسمت زیر
broadest
قسمت پهن
broader
قسمت پهن
sects
قسمت کردن
broad
قسمت پهن
legs
بخش قسمت
leg
بخش قسمت
initials
اولین قسمت
initialling
اولین قسمت
initialled
اولین قسمت
initialing
اولین قسمت
initialed
اولین قسمت
initial
اولین قسمت
forehands
قسمت ممتاز
detail part
قسمت مفصل
proportion
سهم قسمت
vaward
قسمت جلو
whack up
قسمت کردن
whang
قسمت سهم
women's apartments
قسمت زنانه
part and parcel
<idiom>
قسمت مهمولازم
interest
سهم
[قسمت]
upside
بالاترین قسمت
seen
قسمت سوم see
parcels
قسمت گره
parcel
قسمت گره
proportions
سهم قسمت
forehand
قسمت ممتاز
linear portion
قسمت خطی
control section
قسمت کنترل
concertina fold
یک قسمت به یک جهت
cable block
قسمت کابل
black body
قسمت خطرناک
better part
قسمت بیشتر
medical department
قسمت بهداری
bachelor quarters
قسمت مجردی
ashi noko
قسمت داخلی کف پا
medical service
قسمت بهداری
artillery corps
قسمت توپخانه
men's apartments
قسمت مردانه
aircraft section
قسمت هواپیمایی
personnel section
قسمت پرسنلی
advance section
قسمت جلویی
advance point
قسمت نوک
advance point
قسمت سر جلودار
crypto service
قسمت رمز
key facility
قسمت مهم
hauling part
قسمت متحرک
hauling part
قسمت کشنده
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com