English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English Persian
woodwork قسمت چوبی خانه
Other Matches
wood shot ضربه با قسمت چوبی راکت
frame house خانهای که کالبدان چوب وپوشش ان تخته باشد خانه چوبی
the rear of a house قسمت عقب یا پشت خانه
ninepins یکجور بازی با نه میله چوبی که انهارابا گوی چوبی می خوابانند
stakes ستون چوبی یا سنگی تزئینی میخ چوبی
staked ستون چوبی یا سنگی تزئینی میخ چوبی
stake ستون چوبی یا سنگی تزئینی میخ چوبی
noggins سطل چوبی لیوان چوبی
naggin سطل چوبی لیوان چوبی
noggin سطل چوبی لیوان چوبی
housekeeping عملیات کامپیوتری که مستقیما" کمکی برای بدست اوردن نتایج مطلوب نمیکنداما قسمت ضروری یک برنامه مانند راه اندازی مقدمه چینی و عملیات پاکسازی است خانه داری
trenail میخ بزرگ چوبی با میخ چوبی یا گوه بهم کوبیدن
treenail میخ بزرگ چوبی با میخ چوبی یا گوه بهم کوبیدن
croquet بازی غیررسمی روی چمن با چوبی شبیه چوب چوگان و گویهای چوبی و 9 دروازه فلزی و 2 میله بصورت دور کردن گوی حریف با ضربه بوسیله تماس با گوی خود
gavel [چکش چوبی قضات] چکش چوبی حراج کنندگان یاروسای انجمن ها چکش حراجی
lady help زنی که بابانوی خانه هم صحبت است واورادرکارهای خانه یاری میکن
pigenhole کاغذ دان جعبه مخصوص نامه ها خانه خانه کردن
knife boy خانه شاگردی که کارش پاک کردن کاردهای سفره است خانه شاگرد
butted ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butts ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butt ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
it is but a step to my house تا خانه ما گامی بیش نیست یک قدم است تا خانه ما
mansion house خانه بزرگ خانه رسمی شهردار لندن
honeycomb ارایش شش گوش خانه خانه کردن
hound's tooth check طرح خانه خانه مورب پارچه
our neighbour door کسیکه خانه اش پهلوی خانه ماست
toft عرصه خانه ومتعلقات ان خانه رعیتی
houndstooth check طرح خانه خانه مورب پارچه
honeycombs ارایش شش گوش خانه خانه کردن
tricotine پارچه زبر لباسی خانه خانه
homebody ادم خانه نشین یا علاقمند به خانه
quartersaw الوار رابچهار قسمت بریدن چوپ را بچهار قسمت اره کردن
terneplate ورق الیاژی مرکب از چهار قسمت سرب ویک قسمت قلع
ecphora پیش آمدگی [طرحی که یک قسمت روی قسمت دیگر قرار بگیرد.]
terne ورق الیاژی مرکب از چهار قسمت سرب ویک قسمت قلع
plank قسمت مهم مرام سیاسی قسمت اصلی یک روش فکری
shuttling حمل قسمت به قسمت یکانها ووسایل با استفاده از تعدادمعینی خودرو
long bone که شامل یک قسمت استوانهای و دو قسمت برجسته در انتها میباشند
Honey comb design طرح خانه زنبوری [یا بندی لوزی که بطور تکراری کل متن فرش را در بر گرفته و داخل خانه ها با اشکال و گل های مختلف تزپین شده است.]
base section رسد مبنا قسمت پایه قسمت تحتانی
cross disbursing انتقال اعتباراز یک قسمت به قسمت دیگرتبدیل اعتبارات
sections قسمت قسمت کردن برش دادن
section قسمت قسمت کردن برش دادن
weigh house قپاندار خانه ترازودار خانه
cellular لانه زنبوری خانه خانه
bagnio فاحشه خانه جنده خانه
garde manger سرد خانه اشپز خانه
fanfold یک قسمت به یک جهت قسمت دیگر در جهت مخالف تا کاغذ به طور مناسب در چاپگر قرار گیرد
i do not know your house خانه شما را بلد نیستم نمیدانم خانه شما کجاست
cells جلوگیری از تغییر محتوای یک خانه مشخص یا تعدادی خانه مشخص
cell جلوگیری از تغییر محتوای یک خانه مشخص یا تعدادی خانه مشخص
shuttled قسمت قسمت حرکت کردن
shuttle حمل کردن قسمت به قسمت
shuttles قسمت قسمت حرکت کردن
executing agency قسمت اجراکننده قسمت اجرایی
shuttles حمل کردن قسمت به قسمت
shuttle قسمت قسمت حرکت کردن
shuttled حمل کردن قسمت به قسمت
formulae الگویی در برنامه صفحه گسترده برای یافتن یک مقدار در خانهای از داده در سایر خانه ها با استفاده از همان فرمول در سایر خانه ها با مترجم فرمول
formulas الگویی در برنامه صفحه گسترده برای یافتن یک مقدار در خانهای از داده در سایر خانه ها با استفاده از همان فرمول در سایر خانه ها با مترجم فرمول
formula الگویی در برنامه صفحه گسترده برای یافتن یک مقدار در خانهای از داده در سایر خانه ها با استفاده از همان فرمول در سایر خانه ها با مترجم فرمول
public relations officers رئیس قسمت روابط عمومی رئیس قسمت امور مطبوعاتی
public relations officer رئیس قسمت روابط عمومی رئیس قسمت امور مطبوعاتی
detachment یکان جزء یک قسمت یکان کوچک دسته یا قسمت جدا شده از یکان بزرگترقسمت قرارگاه
detachments یکان جزء یک قسمت یکان کوچک دسته یا قسمت جدا شده از یکان بزرگترقسمت قرارگاه
ranged یک خانه یا تعدادی خانه
ranges یک خانه یا تعدادی خانه
range یک خانه یا تعدادی خانه
honey comb خانه خانه کردن
enlisted section قسمت مربوط به افراد یاسربازان قسمت اقدام افراد
army nurse corps قسمت پرستاری ارتش قسمت پرستاری نیروی زمینی
the house is in my possession خانه در تصرف من است خانه در دست من است
to sell in lots قسمت قسمت فروختن
throttles عبور قسمت به قسمت
shuttle بمباران قسمت به قسمت
parts per million قسمت در میلیون قسمت
shuttles بمباران قسمت به قسمت
shuttles راهپیمائی قسمت به قسمت
p.p.m قسمت در یک میلیون قسمت
shuttled راهپیمائی قسمت به قسمت
throttle عبور قسمت به قسمت
shuttle راهپیمائی قسمت به قسمت
throttled عبور قسمت به قسمت
shuttled بمباران قسمت به قسمت
throttling عبور قسمت به قسمت
forward overlap پوشش در قسمت جلویی انطباق در قسمت جلویی
arboreous چوبی
stockades سد چوبی
timber dam سد چوبی
wooden چوبی
block-house دژ چوبی
ligneous چوبی
coach built چوبی
stockade سد چوبی
xyloid چوبی
cross refer از یک قسمت کتاب به قسمت دیگر ان مراجعه کردن مراجعه متقابل کردن
maul or mall چکش چوبی
stakes میله چوبی
stake میخ چوبی
mauled چکش چوبی
mauls چکش چوبی
mannequins مجسمه چوبی
lignify چوبی شدن
staked میله چوبی
mannequin مجسمه چوبی
stockade سنگر چوبی
mauls پتک چوبی
stakes میخ چوبی
staked میخ چوبی
neutral atmosphere چوبی اثر
stake میله چوبی
mantel board طاقچه چوبی
mauling پتک چوبی
mauled پتک چوبی
mauling چکش چوبی
lollypop اب نبات چوبی
knurr گوی چوبی
stockades سنگر چوبی
handspike اهرم چوبی
brows پله چوبی
thumbpiece مانع چوبی
shore شمع چوبی
board drop hammer چکش چوبی
firkin بشکه چوبی
fid پاروی چوبی
shores شمع چوبی
brow پله چوبی
cock horse اسب چوبی
spars تیر چوبی
hobbyhorse اسب چوبی
kevel میخ چوبی
jumping ladder پله چوبی
corduroy راه چوبی
maul پتک چوبی
lollipops اب نبات چوبی
lollipop اب نبات چوبی
dowel میخ چوبی
spar تیر چوبی
sparred تیر چوبی
common block قرقره چوبی
parquet floor فرش چوبی
half-timbered نیمه چوبی
page گوه چوبی
paged گوه چوبی
pages گوه چوبی
stud پایه چوبی
tubs تغار چوبی
tub تغار چوبی
timbering پوشش چوبی
timber pile پایه چوبی
timber framing استخوانبندی چوبی
timber assembling اتصال چوبی
thumbpiece گیر چوبی
boiserie روکوب چوبی
maul چکش چوبی
wood جنگل چوبی
pegs میخ چوبی
peg میخ چوبی
xylem بافت چوبی
barrels خمره چوبی
peg-leg پای چوبی
woodiness خاصیت چوبی
wooden pole دکل چوبی
wooden pole تیر چوبی
barrel خمره چوبی
peg-legs پای چوبی
wooden beam تیر چوبی
woodcut باسمه چوبی
woodcraft صنایع چوبی
wood veneer روکش چوبی
wood separator میانگیر چوبی
centering اسکلت چوبی
pickets میخ چوبی
cross-rail اسکلت چوبی
rubbing strake دفرای چوبی
round dance رقص چوبی
roller fender دفرای چوبی
reglet اشبون چوبی
cleat تسمه چوبی
xylophones سنتور چوبی
quarter staff نیزه چوبی
mallet پتک چوبی
timber تیر چوبی
play club نوک چوبی
barrack کلبه چوبی
barracked کلبه چوبی
casks خمره چوبی
barracking کلبه چوبی
patten کفش چوبی
xylophone سنتور چوبی
splicing fid پازور چوبی
cask خمره چوبی
stander تیرک چوبی
picket میخ چوبی
pallet ماله چوبی
square dance رقص چوبی
spile میخ چوبی
pallets ماله چوبی
picketed میخ چوبی
bridgeboard نرده پلکان چوبی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com