Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 58 (7 milliseconds)
English	Persian
beautified	قشنگ شدن
beautifies	قشنگ شدن
beautify	قشنگ شدن
beautifying	قشنگ شدن
Search result with all words
beauteous	قشنگ
goodly	قشنگ
prettily	بطور قشنگ
gimcrack	چیز قشنگ و کم بها
gimcrack	قشنگ و بی مصرف عروسک
spruce	قشنگ
spruces	قشنگ
cherub	بچه قشنگ
cherubim	بچه قشنگ
cherubs	بچه قشنگ
gewgaw	چیز قشنگ بی مصرف
gewgaws	چیز قشنگ بی مصرف
pert	غنچه دار قشنگ
smarten	قشنگ کردن
prettier	قشنگ
prettier	بطور دلپذیر قشنگ کردن
prettiest	قشنگ
prettiest	بطور دلپذیر قشنگ کردن
prettify	قشنگ
prettify	بطور دلپذیر قشنگ کردن
pretty	قشنگ
pretty	بطور دلپذیر قشنگ کردن
adorn	قشنگ کردن
adorns	قشنگ کردن ارایش دادن
beautiful	قشنگ
lido	میعادگاه قشنگ ساحلی
lidos	میعادگاه قشنگ ساحلی
namby pamby	قشنگ
namby pamby	بی مغز سخن بی مغز و بی بیمزه نوشتههای قشنگ و بیمزه
namby-pamby	قشنگ
namby-pamby	بی مغز سخن بی مغز و بی بیمزه نوشتههای قشنگ و بیمزه
beautifier	قشنگ کننده
cheesy	قشنگ
eros	بچه قشنگ غرائزشهوانی انسانی
gew gaw	اشیاء قشنگ بی مصرف
gimceackery	چیزهای قشنگ وبی مصرف
goodlooking	قشنگ
nattily	بطور اراسته و قشنگ
nice looking	قشنگ
pretty pretties	چیزهای قشنگ و نادان فریب
she was prettily dressed	جامه قشنگ پوشیده بود
smatt	قشنگ
sprucely	بطور قشنگ
sprucy	قشنگ
to take f.	قشنگ حرف زدن
whigmaleerie	چیز قشنگ وارزان
whigmaleery	چیز قشنگ وارزان
She is photogenic.	خوش عکس است (عکسش قشنگ می افتد )
Beautiful music ( weather ) .	موسیقی ( هوای ) قشنگ
This car wI'll do beautifully .	این اتوموبیل قشنگ بدرد مان می خورد
I sat down with no fuss or bother .	برای خودم قشنگ گرفتم نشستم
I didnt mince my words . I put it very well .	قشنگ حرفم رازدم
She speaks French as if it were her mother tongue . She speaks Frinch like a native .	فرانسه را آنقدر قشنگ صحبت می کند گویی زبان مادریش است
The letter is well typed .	نامه قشنگ ماشین شده است (با ماشین تحریر )
Partial phrase not found.

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com