Dictiornary-Farsi | قضیه جمع پذیری | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)

English	Persian
addition theorem	قضیه جمع پذیری


Other Matches

subordinate coajunction	حرف عطفی که قضیه تاریخ را به قضیه اصلی می پیوندد
compound complex	دارای دو قضیه اصلی ویک قضیه فرعی
cold working	شکل دادن به قطعات فلزی دردمای معمولی که باعث افزایش شکنندگی سختی واستحکام و کاهش خاصیت تورق پذیری یا مفتول پذیری ان میگردد
cage	قضیه
axioms	قضیه
axiom	قضیه
clauses	قضیه
clause	قضیه
proposition	قضیه
propositioned	قضیه
propositioning	قضیه
cages	قضیه
theorem	قضیه
theorems	قضیه
theses	قضیه
premiss	قضیه
case	قضیه
thesis	قضیه
propositions	قضیه
cases	قضیه
central limit theorem	قضیه حد مرکزی
binomial theorem	قضیه دو جملهای
bernoulli theorem	قضیه برنولی
bayes'theorem	قضیه بیس
asses bridge	قضیه حماریه
orthogonality theorem	قضیه تعامد
poniard asinorum	قضیه خرفهم
matters	امر قضیه
mattering	امر قضیه
mattered	امر قضیه
principal clause	قضیه اصلی
matter	امر قضیه
pythagorean proposition	قضیه عروس
virial theorem	قضیه ویریال
rearrangement theorem	قضیه نوارایی
boltzmann h threrem	قضیه H بولتزمن
variation theorem	قضیه تغییر
h theorem of boltzmann	قضیه H بولتزمن
duality theorem	قضیه دوگانگی
expansion theorem	قضیه بسطی
euler's theorem	قضیه اویلر
syllogism	قضیه منطقی
obverse	قضیه تالی
test case	قضیه در ازمایش
opposite	عکس قضیه
opposites	عکس قضیه
test cases	قضیه در ازمایش
euler theorem	قضیه اولر
point of honour	قضیه شرف
poniard asinorum	قضیه حماریه
clauses	جزء قضیه
clause	جزء قضیه
slutsky theorem	قضیه اسلاتسکی
theses	رساله دکتری قضیه
thesis	رساله دکتری قضیه
How did it turn out?	[قضیه] چطور تمام شد؟
superaltern	قضیه کلی مورداستدلال
Pythagoras' theorem	قضیه فیثاغورس [ریاضی]
balanced budget theorem	قضیه بودجه متوازن
adjudicated case	قضیه محکوم بها
hypothesis	قضیه فرضی نهشته
Pythagorean theorem	قضیه فیثاغورس [ریاضی]
f.clause	قضیه که با in order thatاغازگرد د
clausius virial theorem	قضیه ویریال کلازیوس
res judicata	قضیه محکوم بها
hypotheses	قضیه فرضی نهشته
worst-case scenario	بدترین شکل قضیه
jahn teller theorem	قضیه یان- تلر
worst case scenario	بدترین شکل قضیه
In this matter	در این بابت [قضیه]
non restrictive clause	قضیه غیر تحدیدی
majorpremise	کبرای قضیه منطقی
i had no voice in that matter	من دران قضیه رایی نداشتم
issues	مسئله قضیه تحویل جنس
premised	قضیه ثابت یا اثبات شده
well-ordering theorem	قضیه خوش ترتیبی [ریاضی]
I saw it for myself . I was an eye –witness	خودم شاهد قضیه بودم
issue	مسئله قضیه تحویل جنس
axiom	قضیه حقیقی حقیقت متعارفه
axioms	قضیه حقیقی حقیقت متعارفه
prime number theorem	قضیه اعداد اول [ریاضی]
issued	مسئله قضیه تحویل جنس
autre fois acquit	قضیه محکوم بها در امورجزاییfacsimile
premise	قضیه ثابت یا اثبات شده
to have no say [in that matter]	پاسخگو نبودن [در این قضیه]
premisses	قضیه ثابت یا اثبات شده
That's another story.	این داستان [قضیه] دیگری است.
adoption	مربوط به قضیه پسر خواندگی عیسی
It is quite a hypothetical case .	این یک قضیه کاملا" فرضی است
questions	موضوع قضیه شکنجه کردن به منظوراقرار گرفتن
Now that you're here, it's a whole new ball game.	حالا که اینجایی قضیه خیلی فرق می کند.
prosyllogism	قضیهای که نتیجه ان مبنای قضیه دیگر باشد
question	موضوع قضیه شکنجه کردن به منظوراقرار گرفتن
questioned	موضوع قضیه شکنجه کردن به منظوراقرار گرفتن
coordinate conjunction	حرف عطفی که چند قضیه یالغت برابر را بهم می پیوندد
rogatory	احاله رسیدگی به قضیه مطروحه به دادگاهی غیر از محکمه مطروح فیه
pliability	خم پذیری
water absorption	آب پذیری
bass response	بم پذیری
deliquescence	نم پذیری
magnetic susceptibility	مغناطیس پذیری
selectivity	گزینش پذیری
livability	زیست پذیری
suspensive	اندروا پذیری
magnetization	مغناطیس پذیری
reversibility	بازگشت پذیری
reversibility	برگشت پذیری
miscibility	امتزاج پذیری
mensurability	پیمایش پذیری
transitivity	سرایت پذیری
transitivity	انتقال پذیری
scalability	مقیاس پذیری
maintainability	نگهداشت پذیری
magnetization curve	خم مغناطیس پذیری
removability	عزل پذیری
serviceability	تعمیر پذیری
lability	تغییر پذیری
incontrovertibility	بحث نا پذیری
impressionability	تاثیر پذیری
improvability	بهبود پذیری
tangib	لمس پذیری
solubility	انحلال پذیری
submissiveness	سلطه پذیری
suggestibility	تلقین پذیری
indefeasibility	فسخ نا پذیری
indocility	تعلیم نا پذیری
inexhaustibility	پایان نا پذیری
justifiability	توجیه پذیری
self acceptance	خویشتن پذیری
separability	تفکیک پذیری
intolerableness	تحمل نا پذیری
insatiability	سیری نا پذیری
tenability	دفاع پذیری
infusibility	گداز نا پذیری
inflammability	اشتعال پذیری
hereditability	وراثت پذیری
westernization	غرب پذیری
pi accepting	قدرت پی پذیری
plastisity	اندام پذیری
pliability	خمش پذیری
permeability curve	خم مغناطیس پذیری
pliancy	انحناء پذیری
verifiability	اثبات پذیری
polarizability	قطبش پذیری
ponderability	سنجش پذیری
modifiability	تغییر پذیری
permeability	تراوش پذیری
permeability	نفوذ پذیری
permeability curve	خم نفوذ پذیری
permeance	نفوذ پذیری
plasticity	اندام پذیری
perviousness	تراوش پذیری
persuasibility	ترغیب پذیری
plasticity	شکل پذیری
plasticity	قالب پذیری
versatility	تطبیق پذیری
plasticity	انعطاف پذیری
permeability	نشت پذیری
perishableness	فساد پذیری
reflectivity	بازتاب پذیری
opposability	مقابله پذیری
observability	مشاهده پذیری
reflexibility	انعکاس پذیری
reflexivity	بازتاب پذیری
transferability	انتقال پذیری
negotiability	انتقال پذیری
mutabilty	تغییر پذیری
reflexivity	انعکاس پذیری
mutability	تغییر پذیری
reflectability	بازتاب پذیری
transmissivity	فرافرست پذیری
perishableness	فنا پذیری
perfectibility	کمال پذیری
perceptibility	ادراک پذیری
penetrance	نفوذ پذیری
penetrability	نفوذ پذیری
reactivity	واکنش پذیری
passibility	تالم پذیری
pardonableness	امرزش پذیری
reconcilability	اصلاح پذیری
paramagnetic susceptibility	پارامغناطیس پذیری
movableness	جنبش پذیری
generalizability	تعمیم پذیری
c	برق پذیری
acclimation	بوم پذیری
acclimation	اقلیم پذیری
accident proneness	سانحه پذیری
absorbency	جذب پذیری
absorbability	دراشام پذیری
abradability	سایش پذیری
liquidity	ابگون پذیری
liquidity	تسویه پذیری
passivity	کنش پذیری
acclimatization	اقلیم پذیری
acclimatization	بوم پذیری
belongingness	تعلق پذیری
b h cure	خم مغناطیس پذیری
availablity	دسترس پذیری
autia	هنجار پذیری
applicability	کاربرد پذیری