English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (6 milliseconds)
English Persian
intercity train قطار بین شهری با توقف
Other Matches
intercity train قطار بین شهری
a thorugh train قطار بدون توقف
Does the train stop in London? آیا قطار در لندن توقف دارد؟
How long does the train stop here? چه مدت قطار اینجا توقف دارد؟
What platform does the train from York arrive at? قطار یورک در کدام سکو توقف می کند؟
to limber up پیش قطار و پس قطار توپ رابهم بستن
to limber up a gun carriage پیش قطار و پس قطار توپ رابهم بستن
interlook dormant period زمان توقف دستگاه رادار مدت زمان توقف کار تجسس رادار
multigage قطار راه اهن چند ریله قطار چند ریله
townswoman زن شهری
burgess شهری
townee شهری
urban <adj.> <noun> شهری
citizens شهری
municipal شهری
towny شهری
citizen شهری
twonsman شهری
city slicker شهری
civic شهری
civil شهری
oppidan شهری
townspeople شهری
urbanised شهری کردن
places میدان شهری
place میدان شهری
urban rug قالی شهری
extra-mural فرا شهری
urban renewal احیای شهری
urban population جمعیت شهری
citify شهری کردن
urban renewal توسعه شهری
locals مکانی شهری
urban servitudes خدمات شهری
town meeting انجمن شهری
placing میدان شهری
urbanises شهری کردن
urbanising شهری کردن
phiadelphian شهری ازامریکا
suburban برون شهری
townsfolk مردم شهری
metropolitan مادر شهری
people تن [جمعیت شهری]
local مکانی شهری
town house خانه شهری
town houses خانه شهری
civil خدمات شهری
urbanized شهری کردن
streetcar تراموای شهری
streetcars تراموای شهری
urbanize شهری کردن
urbanization شهری سازی
tramcar واگن شهری
interurban داخل شهری
urbanizes شهری کردن
urbanizing شهری کردن
stand fast فرمان توقف درتوپخانه یا فرمان توقف درتوپخانه یا فرمان بایست به جای خود
townswoman دختر شهری فاحشه
To lay siege to a city . شهری را محاصره کردن
civil defense پدافند ازمناطق شهری
ephebe شهری که از 81 تا 02 سال داشت
drop letter نامه پست شهری
trolley car واگن برقی شهری
trolleybus واگن برقی شهری
urbanity اعتیاد بزندگی شهری
to patrol a town شهری را گشت زدن
ley den نام شهری در هلند
street car راه اهن شهری
urbanism اعتیاد بزندگی شهری
sienna نام شهری در ایتالیا
to prostrate a city شهری را با خاک یکسان کردن
town meeting انجمن بلدی شورای شهری
exurb ناحیه یا منطقهء خارج شهری
liverpudlian اهل لیورپول شهری ازانگلیس
A series of city improvement works. یکرشته کارهای عمرانی شهری
post town شهری که پستخانه مستقل دارد
inverness اینورس نام شهری دراسکاتلند
to raze a city to the ground شهری را با خاک یکسان کردن
urban مربوط به شهر مراکز شهری
cultures عوارض شهری مناطق شهرنشین
culturing عوارض شهری مناطق شهرنشین
culture عوارض شهری مناطق شهرنشین
mushroom city شهری که زود ترقی میکند
toll call مخابره تلفنی خارج شهری
Coventry نام شهری است درانگلستان
toll calls مخابره تلفنی خارج شهری
Urban tissue sites سایت های بافت فرسوده شهری
urbiculture مسائل ومشکلات زندگی شهری وشهرها
laodicean شهری از فروغیه که دردیانت وسیاست ومانندانهافائزاست
streetwise ماهر در برخورد با مشکلات و خشونتهای شهری
county borouh شهری که بیش از 00005تن نفوس دارد
dry town شهری که فروش نوشابه دران ممنوع است
derby نام شهری در انگلیس مسابقه اسب دوانی
derbies نام شهری در انگلیس مسابقه اسب دوانی
corporate town شهری که حقوق بلدی داردومیتواندشهرداری داشته باشد
wilton نام شهری در جنوب " ویلت شایر" انگلستان
domestic intercity freight traffic حمل نقل بار بین شهری بوسیله راه آهن
string قطار
rows قطار
colleague هم قطار
rowed قطار
row قطار
tandem قطار
filed قطار
file قطار
colleagues هم قطار
train قطار
trained قطار
trains قطار
compeer هم قطار
conpanion هم قطار
tandems قطار
municipium شهری که اهالی ان از حقوق شهر نشینان رومی بهره مند میشدند
electric train قطار برقی
error burst قطار خطاها
goods trains قطار باربری
light engineh لوکوموتیو بی قطار
ranks قطار رشته
prime mover پیش قطار
in a row قطار شده
rank قطار رشته
i lost the train به قطار نرسیدم
goods train قطار باربری
cross belt قطار حمایل
ranked قطار رشته
prime movers پیش قطار
When does the train arrive? قطار کی می رسد؟
locomotive driver [British E] راننده قطار
truck واگن قطار
locomotive engineer [American E] راننده قطار
railroad engineer [American E] راننده قطار
train operator [American E] راننده قطار
locomotive operator [British E] راننده قطار
train driver راننده قطار
row قطار راسته
rowed قطار راسته
rows قطار راسته
train ride گردش با قطار
train پیش قطار
freight trains قطار باری
freight train قطار باری
primer پیش قطار
primers پیش قطار
trained پیش قطار
trains پیش قطار
trucking واگن قطار
wagon master رئیس قطار
wave train قطار موج
train of waves قطار موج
sleeping carriage خوابگاه قطار
pulse train قطار تپشها
The train ran off the rails. قطار از خط خارج شد
trucked واگن قطار
railway station ایستگاه قطار
trucks واگن قطار
buffer-bar [railway] ضرب خور [قطار]
caboose اطاق کارگران قطار
buggie پیش قطار توپ
time bill برنامه حرکت قطار
the train runs without a stop قطار بدون ایست
streamliner قطار سریع وشیک
goods trains قطار حمل کالا
i lost the train قطار را از دست دادم
parlor car سالن استراحت قطار
When wI'll the train arrive ? چه وقت قطار می آید ؟
tram [British E] قطار برقی خیابان
tramcar [British E] قطار برقی خیابان
streetcar [American E] [old-fashioned] قطار برقی خیابان
trolleycar [American E] [old-fashioned] قطار برقی خیابان
train journey from ... over ... to ... مسافرت با قطار از ... از راه ... به ...
trolley [American E] [old-fashioned] قطار برقی خیابان
goods train قطار حمل کالا
dining cars واگن رستوران قطار
for تحویل روی قطار
dining car واگن رستوران قطار
When does the train [bus] to ... depart? قطار [اتوبوس] به ... کی حرکت می کند؟
container قطار و کشتی بکاربرده میشود
containers قطار و کشتی بکاربرده میشود
free on rail تحویل کالا روی قطار
What time does the train arrive in London? چه وقت قطار به لندن می رسد؟
The train came in on time . قطار به موقع رسید ( سروقت )
The train was 10 minutes late. قطار 10 دقیقه دیر رسید
Does this train go to ... ? آیا این قطار به ... میرود؟
We rushed ( hurried ) back to the train station. با عجله بر گشتیم ایستگاه قطار
in the centre near the railway station در مرکز شهر نزدیک ایستگاه قطار
Is there a train to the airport? آیا برای فرودگاه قطار هست؟
Do I have to change trains? آیا باید قطار عوض کنم؟
boat train [خط ] قطار با ارتباط به کشتی [برای سفر]
lounge car قطار دارای سالن استراحت وتفریح
slip carriage واگنی که از قطار راه اهن ول میشود
bogota نام شهری در جمهوری کلمبیای امریکا که در سال 8491 کنفرانسی در ان منعقدشد و سازمان دولتهای امریکایی را به وجود اورد
There is a train to London at 8. یک قطار برای شهر اختر در ساعت 8 هست؟
freight lighter قطار سریع السیر جهت حمل کانتینر
Is this the right platform for the train to London? آیا این سکوی قطار لندن است؟
Is this the train to Liverpool? آیا این قطار شهر لیورپول است؟
limber عراده را به عقب توپ بستن پیش قطار
I missed the connection. من اتوبوس [قطار هواپیمای] رابط را از دست دادم.
Is the train from Leeds late? آیا قطار شهر لیدز تاخیر دارد؟
What platform does the train to York leave from? قطار یورک از کدام سکو حرکت می کند؟
rail capacity حداکثرفرفیت کشش ریلها از نظرتعداد قطار در روز
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com