Dictiornary-Farsi | قطران فرعی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)

English	Persian
retort tar	قطران فرعی


Other Matches

water gas tar	قطران محصول تجزیه اب قطران گاز اب
vertical retort tar	قطران کورههای ایستاده قطران قرعهای ایستاده
boriontal retort tar	قطران کورههای خوابیده قطران قرعهای خوابیده
subspecies	قسم فرعی جنس فرعی از یک نژاد
by pass	بای پاس کردن پل زدن راه فرعی ساختن اتصال کوتاه کردن مجرای فرعی
by pass	گذرگاه فرعی مسیر فرعی
ecotype	بخش فرعی از نوع مستقل جانور یا گیاه که افراد ان باهم اختلاط و امتزاج نموده و بخش واحد فرعی تشکیل میدهند
drop point	قطران
tar	قطران
coke tar	قطران کک
pitch	قطران
coal oil	قطران
pitches	قطران
synthetic tar	قطران
creosoting	جوهر قطران
tar oil	روغن قطران
creosotes	جوهر قطران
creosoted	جوهر قطران
creosote	جوهر قطران
wood tar	قطران چوب
pitch	تفاله قطران
drian board	تخته قطران
pitches	تفاله قطران
coke over tar	قطران کوره کک
crude tar	قطران خام
drain table	میز قطران
drip plate	صفحه قطران
creosoting	روغن قطران زدن
synthetic tar	قطران باز ساخته
coal tar	قطران زغال سنگ
coal tar	قطران ذغال سنگ
creosote	روغن قطران زدن
creosoted	روغن قطران زدن
gas works tar	قطران کارخانه گاز
creosotes	روغن قطران زدن
mixture of tar and bitumen	مخلوط قطران و قیر
tarpaulin	کرباس قطران اندود
tarpaulins	کرباس قطران اندود
road tar	قطران برای راه
coal tar pitch	قیر قطران ذغال سنگ
coal tar dye	رنگ قطران ذغال سنگ
drop point tester	دستگاه اندازه گیری نقطه قطران
benzene	هیدروکربور معطر وبی رنگی بفرمول 6H6C که ازتقطیر قطران بدست میامد بنزین
stbtitle	عنوان فرعی عنوان فرعی مقاله
sublease	اجاره فرعی دادن حق اجاره بمستاجر فرعی دادن
creosoting	روغن قیر روغن قطران
creosotes	روغن قیر روغن قطران
creosote	روغن قیر روغن قطران
creosoted	روغن قیر روغن قطران
secondary effect	اثر فرعی
spillover effect	اثر فرعی
second class	فرعی
min	فرعی
subsidiary	فرعی
inferiors	فرعی
fall-out [side effect]	اثر فرعی
byeffect	اثر فرعی
subsidiaries	فرعی
minor	فرعی
incidents	فرعی
adverse reaction	اثر فرعی
branch lines	خط فرعی
branch line	خط فرعی
tributary	فرعی
tributaries	فرعی
by-effect	اثر فرعی
adjunct	فرعی
inferior	فرعی
secondary	فرعی
lateral	فرعی
by	فرعی
accessory	فرعی
sub dam	سد فرعی
adjuncts	فرعی
incident	فرعی
subaltern	فرعی
accessorial	فرعی
petty	فرعی
extrinsic	فرعی
ancillary	فرعی
half deck	پل فرعی
derivative	فرعی
succursal	فرعی
subalterns	فرعی
derivatives	فرعی
dixings	ارایشهای فرعی
derived units	احاد فرعی
derived units	واحدهای فرعی
intercardinal points	جهات فرعی
intercardinal headings	جهات فرعی
floor jack	اهرم فرعی
jamb-shaft	ستون فرعی
extension	شماره فرعی
dog leg	شاخه فرعی
incidental effect	اثر فرعی
incidentals	اقلام فرعی
extension telephone	تلفن فرعی
diverticulum	جاده فرعی
secondary unit	واحد فرعی
by product	محصول فرعی
by product	فراورده فرعی
spur track	جاده فرعی
by path	جاده فرعی
by pass	گذرگاه فرعی
by pass	لوله فرعی
by lane	کوچه فرعی
by election	انتخابات فرعی
bracteole	برگچه فرعی
borrowed light	نورگیر فرعی
by product	نتیجه فرعی
subharmonic	هماهنگ فرعی
daughter chain	زنجیر فرعی
cotype	نوعی فرعی
coproduct	محصول فرعی
consequent pole	قطب فرعی
colonnette	ستون فرعی
bye election	انتخابات فرعی
byroad	جاده فرعی
byname	اسم فرعی
by work	کار فرعی
by way	راه فرعی
by product material	فراورده فرعی
underplot	داستان فرعی
derived unit	واحد فرعی
tine	شاخ فرعی
subclass	شعبه فرعی
subclass	طبقه فرعی
subagency	نمایندگی فرعی
sub station	پست فرعی
byway	راه فرعی
byways	راه فرعی
subordinate clause	جملهوارهی فرعی
subordinate clauses	جملهوارهی فرعی
walk-on	بازیگر فرعی
DIVERSION	راه فرعی
sub sector	بخش فرعی
sub network	شبکه فرعی
subdirectory	فهرست فرعی
subfamily	خانواده فرعی
subfamily	تیره فرعی
token money	پول فرعی
lay-shaft	میله فرعی
sugroup	دسته فرعی
substrate	شکل فرعی
substation	ایستگاه فرعی
suborder	راسته فرعی
submenu	منوی فرعی
subspace	فضای فرعی
subinterval	فاصله فرعی
subgenus	تیره فرعی
subgenus	جنس فرعی
subsidiary company	شرکت فرعی
sub contractor	پیمانکار فرعی
stop street	خیابان فرعی
radicle	فرعی نازک
quadrantal points	جهات فرعی
pseudocarp	میوه فرعی
probative	حقایق فرعی
municipal road	راه فرعی
annexe	ساختمان فرعی
minor league	لیگ فرعی
minor elements	عناصر فرعی
minor constituent	عنصر فرعی
minor arts	هنرهای فرعی
link road	راه فرعی
lay shaft	میله فرعی
rootlet	ریشه فرعی
second fiddle	شخص فرعی
slave station	ایستگاه فرعی
sideway	فرعی از پهلو
sidepiece	چیز فرعی
side show	موضوع فرعی
side show	نمایش فرعی
subsidiary occupations	مشاغل فرعی
side line occupations	مشاغل فرعی
side effects	اثرات فرعی
side dish	غذاهای فرعی
secondary stress	خستگی فرعی
secondary stairs	پلکان فرعی
secondary port	بندر فرعی
secondary markets	بازارهای فرعی
blessed folder	مخزن فرعی
subculture	کشت فرعی
by-product	محصول فرعی
adjuncts	صفت فرعی
adjunct	صفت فرعی
subsections	قسمت فرعی
subsection	قسمت فرعی
corollary	نتیجه فرعی
corollaries	نتیجه فرعی
subcultures	فرهنگ فرعی
subculture	فرهنگ فرعی
subcommittees	کمیته فرعی
subcommittee	کمیسیون فرعی
subcommittee	کمیته فرعی
subcontracted	قرارداد فرعی
by-products	محصول فرعی
subcultures	کشت فرعی
extension	تلفن فرعی
extensions	تلفن فرعی