Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
English
Persian
guttiform
قطره مانند
Other Matches
Many a little makes a mickle .
قطره قطره جمع گرددوانگهی دریا شود
gutter
اب رودار کردن قطره قطره شدن
gutters
اب رودار کردن قطره قطره شدن
drops
قطره
glob
قطره
globs
قطره
dropping
قطره
dripping
قطره
drop
قطره
dropped
قطره
minims
قطره
droppings
قطره
blob
قطره
blobs
قطره
drib
یک قطره
Drop by drop . I n drops.
قطره قطره
gutta
قطره
minim
قطره
drop point
قطره
goblet
قطره
gobbets
قطره
gobbet
قطره
goblets
قطره
gutty
قطره قطره
driblet
قطره
dropwise
قطره وار
drip pan
قطره چکان
droplets
قطره کوچک
guttula
قطره خرد
eardrop
قطره گوش
teardrop
قطره اشک
teardrops
قطره اشک
dropper
قطره چکان
dropping tube
قطره چکان
droppers
قطره چکان
droplets
ریز قطره
raindrop
قطره باران
the very last drop
اخرین قطره
raindrops
قطره باران
droplet
قطره کوچک
droplet
ریز قطره
drops
{pl}
قطره والریان
[داروسازی]
eyedropper
قطره چکان چشم
valerian
قطره والریان
[داروسازی]
glob
قطره کوچک گلبول
globs
قطره کوچک گلبول
bushbaby
گونههای نخستیان میمون مانند جنگلهای حارهی افریقا از تیرهی Galagidae که شبگرد هستند و چشمان درشت و دم پرپشت و جارو مانند دارند
bushbabies
گونههای نخستیان میمون مانند جنگلهای حارهی افریقا از تیرهی Galagidae که شبگرد هستند و چشمان درشت و دم پرپشت و جارو مانند دارند
Eye ( ear , nose ) drops .
قطره چشم ( گوش و بینی )
dropping
قطره سقوط کردن کم کنید
millikan oil drop experiment
ازمایش قطره روغن میلیکان
drops
قطره سقوط کردن کم کنید
drop
قطره سقوط کردن کم کنید
oil drop experiment
آزمایش قطره روغن
[فیزیک]
collyrium
دوای قطره برای چشم
dropped
قطره سقوط کردن کم کنید
Only a drop in the bucket ( ocean) .
قطره ای دردریا است (بسیار نا چیز )
He emptied the glass to the last drop .
لیوان را تا آخرین قطره خالی کرد
a drop in the ocean
<idiom>
قطره ای دردریا
[بسیار نا چیز]
[اصطلاح]
fossiliferous
فسیل مانند سنگواره مانند
lamellate
لایه مانند ورقه مانند
adjustable wheel
چرخ تنظیم پذیر
[مانند بلندی]
[چرخ تطبیق پذیر]
[مانند نوع جاده]
period of concentration
در یک حوزه ابریز رودخانه مدت زمانی که یک قطره اب از ابتدای حوزه تا خروج از حوزه را
pipelike
نی مانند
feathery
پر مانند
incomparable
بی مانند
floriform
گل مانند
simulant
مانند
inimitable
بی مانند
without an e.
بی مانند
fluty
نی مانند
etc
و مانند آن
argillaceous
رس مانند
argillaceous
گل مانند
unapproachable
بی مانند
similiar
مانند
aquiform
اب مانند
fulidal
اب مانند
near-
مانند
unprecedentedly
بی مانند
blotchy
لک مانند
impish
جن مانند
tougher
پی مانند
tough
پی مانند
unprecedented
بی مانند
vide
مانند
frothy
کف مانند
capitate
مانند سر
capillaceous
مانند نخ
analogous
مانند
threadlike
نخ مانند
tendinous
بی مانند
unequaled
بی مانند
toughest
پی مانند
after the example of
مانند
and so on
و مانند ان
plumose
پر مانند
filiform
نخ مانند
womanlike
زن مانند
arundinaceous
نی مانند
anthoid
گل مانند
analog
مانند
reedier
نی مانند
reediest
نی مانند
reedy
نی مانند
etcetera
و مانند ان
similar
مانند
encephaloid
مخ مانند
thready
نخ مانند
myrtle formed
اس مانند
near
مانند
as
مانند
icily
یخ مانند
goatish
بز مانند
castellated
دژ مانند
analogue
مانند
foggier
مانند مه
foggiest
مانند مه
foggy
مانند مه
inapproachable
بی مانند
gypsiferous
گچ مانند
lambdoid
مانند
analogues
مانند
liplike
لب مانند
penniform
پر مانند
nearer
مانند
string
نخ مانند
nearest
مانند
uniquely
بی مانند
neared
مانند
nearing
مانند
mammilary
مانند
unique
بی مانند
unparalleled
بی مانند
unequalled
بی مانند
nears
مانند
plumelike
پر مانند
mammilliform
مانند
lam dacism
مانند لام
saccate
کیسه مانند
rodlike
میله مانند
cloistral
دیر مانند
rocklike
خاره مانند
cucullated
مانند خودیاباشلق
collective goods
مانند جاده
gummiferous
صمغ مانند
rhizoid
ریشه مانند
rheumatoid
مانند روماتیسم
lanceolate
نیشتر مانند
columniform
ستون مانند
lactescent
شیر مانند
lamblkin
بره مانند
lamblike
بره مانند
cryptand
حجره مانند
nebulose
ابر مانند
negroid
زنگی مانند
januslike
جانوس مانند
ctenoid
شانه مانند
nephroid
گرده مانند
culicoid
پشه مانند
niveous
برف مانند
nummary
سکه مانند
rattish
موش مانند
ramiform
شاخه مانند
ravined
کلاغ مانند
reeding
طرح نی مانند
ke lighning
مانند برق
coralline
مرجان مانند
coralloid
مانند مرجان
coriaceous
چرم مانند
leatheroid
چرم مانند
corneous
شاخ مانند
coroniform
تاج مانند
reniform
کلیه مانند
corpuscular
گویچه مانند
corvine
کلاغ مانند
cowish
گاو مانند
crinoid
زنبق مانند
cuticular
پوست مانند
myrrhy
مانند مرمکی
arciform
قوس مانند
shadowlike
سایه مانند
seedlike
بذر مانند
seamilike
درز مانند
benzenoid
بنزن مانند
scopulate
کلاله مانند
billowy
موج مانند
boll
برامدگی مانند
bosomy
پستان مانند
boxy
جعبه مانند
brach
تازی مانند
sciuroid
سنجاب مانند
mitral
مانند تاج
maddish
دیوانه مانند
malty
مالت مانند
baccate
توت مانند
argillaceous
مانند خاک رس
mastoid
پستان مانند
mercurous
جیوه مانند
manlike
مرد مانند
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com