Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 204 (3 milliseconds)
English	Persian
droplet	قطره کوچک
droplets	قطره کوچک
Search result with all words
glob	قطره کوچک گلبول
globs	قطره کوچک گلبول
Other Matches
Many a little makes a mickle .	قطره قطره جمع گرددوانگهی دریا شود
gutter	اب رودار کردن قطره قطره شدن
gutters	اب رودار کردن قطره قطره شدن
minim	قطره
drops	قطره
dropping	قطره
gutta	قطره
gobbets	قطره
gobbet	قطره
goblets	قطره
drop	قطره
dropped	قطره
gutty	قطره قطره
blob	قطره
blobs	قطره
droppings	قطره
drib	یک قطره
driblet	قطره
goblet	قطره
drop point	قطره
minims	قطره
dripping	قطره
Drop by drop . I n drops.	قطره قطره
glob	قطره
globs	قطره
guttiform	قطره مانند
teardrops	قطره اشک
raindrops	قطره باران
raindrop	قطره باران
guttula	قطره خرد
teardrop	قطره اشک
droppers	قطره چکان
droplets	ریز قطره
the very last drop	اخرین قطره
droplet	ریز قطره
dropping tube	قطره چکان
dropwise	قطره وار
drip pan	قطره چکان
eardrop	قطره گوش
dropper	قطره چکان
eyedropper	قطره چکان چشم
valerian	قطره والریان [داروسازی]
drops {pl}	قطره والریان [داروسازی]
dropping	قطره سقوط کردن کم کنید
millikan oil drop experiment	ازمایش قطره روغن میلیکان
oil drop experiment	آزمایش قطره روغن [فیزیک]
drop	قطره سقوط کردن کم کنید
drops	قطره سقوط کردن کم کنید
collyrium	دوای قطره برای چشم
dropped	قطره سقوط کردن کم کنید
Eye ( ear , nose ) drops .	قطره چشم ( گوش و بینی )
Only a drop in the bucket ( ocean) .	قطره ای دردریا است (بسیار نا چیز )
He emptied the glass to the last drop .	لیوان را تا آخرین قطره خالی کرد
a drop in the ocean <idiom>	قطره ای دردریا [بسیار نا چیز] [اصطلاح]
petty cash	صندوق ویژه وجوه کوچک حساب هزینه های کوچک
gemmule	یاخته کوچک که ازان جانورتازه پدیدمیاید غنچه کوچک
widget	آلت کوچک [ابزار ] [اسباب مکانیکی کوچک]
jigger	بادبان کوچک یکجور کرجی کوچک
increment	فواصل کوچک کیسههای کوچک خرج
pig board	تخته کوچک برای موجهای کوچک
increments	فواصل کوچک کیسههای کوچک خرج
pannikin	لیوان کوچک پیمانه کوچک
knobble	برامدگی کوچک گره کوچک
applet	1-برنامههای کاربردی کوچک 2-برنامه کوچک برای بهبود کارایی برنامه کاربردی وب که توسط Activex یا برنامه جا وا تامین میشود3-
period of concentration	در یک حوزه ابریز رودخانه مدت زمانی که یک قطره اب از ابتدای حوزه تا خروج از حوزه را
small-scale	طبلک کوچک مقیاس نقشه مقیاس کوچک
small scale	طبلک کوچک مقیاس نقشه مقیاس کوچک
storage	1-حافظه داخلی کوچک با دستیابی سریع سیستم که حاوی برنامه جاری است . 2-حافظه کوچک داخلی سیستم
davit	جرثقیل کوچک جرثقیل کوچک قایق
smallest	کوچک
floret	گل کوچک
petty	کوچک
tiddliest	کوچک
thumbnails	کوچک
tiddly	کوچک
thumbnail	کوچک
ickle	کوچک
imminution	کوچک
half pint	کوچک
smaller	کوچک
small	کوچک
little	کوچک
gracile	کوچک
minus cule	کوچک
bantams	کوچک
bantam	کوچک
diminutive	کوچک
dimmers	کوچک
pint-size	کوچک
pint size	کوچک
whiffet	سگ کوچک
dinky	کوچک
small fry	کوچک
weensy	کوچک
exiguousness	کوچک
pilule	حب کوچک
pillule	حب کوچک
minute	کوچک
canis minoris	سگ کوچک
tiddlier	کوچک
pipsqueaks	کوچک
fortalice	دژ کوچک
short ton	تن کوچک
micros	کوچک
fractional	کوچک
pipsqueak	کوچک
minor	کوچک
cerebellum	مخ کوچک
petit	کوچک
runty	کوچک
canis minor	سگ کوچک
venule	رگ کوچک
puny	کوچک
culvert	پل کوچک
plumule	پر کوچک
weenier	کوچک
weeny	کوچک
micro	کوچک
seed bud	پر کوچک
ponceau	پل کوچک
weeniest	کوچک
plumelet	پر کوچک
minuscule	کوچک
culverts	پل کوچک
taradiddle	دروغ کوچک
picaninny	بچه کوچک
pianette	پیانوی کوچک بم
tad	بچه کوچک
papilla	برامدگی کوچک
fractional h.p. motor	موتور کوچک
enchiridion	کتاب کوچک
uvula	زبان کوچک
veinlet	رگه کوچک
pouch	کیسه کوچک
tarradiddle	دروغ کوچک
frith	خلیج کوچک
go devil	اژدر کوچک
vasculum	رگ کوچک اوند
tier table	میز کوچک
extenuatextent	کوچک کردن
extenuate	کوچک کردن
cracker	کلوچه کوچک
crackers	کلوچه کوچک
phoneme	صدای کوچک
fossette	گودال کوچک
saucer	بشقاب کوچک
saucers	بشقاب کوچک
pouches	کیسه کوچک
fortalice	قلعه کوچک
glandule	غده کوچک
pocket	کوچک جیبی
twing	شاخه کوچک
valvula	دریچه کوچک
dribblet	مبلغ کوچک
winglet	بال کوچک
peccabillo	گناه کوچک
foldaway	کوچک شونده
petit mal	صرع کوچک
tabret	طبل کوچک
ursa minor	خرس کوچک
ductule	مجرای کوچک
pettily	بطور کوچک
whip	تاکل کوچک
ductule	لوله کوچک
tubule	لوله کوچک
pickaninny	بچه کوچک
miniaturising	کوچک کردن
whips	تاکل کوچک
miniaturizing	کوچک کردن
circlet	دایره کوچک
fibril	لیف کوچک
minimizing	کوچک شمردن
circlets	دایره کوچک
minimizes	کوچک شمردن
the little entente	ائتلاف کوچک
trap	محوطه کوچک
feist	نوعی سگ کوچک
phlyctenule	تاول کوچک
jaunt	مسافرت کوچک
jaunts	مسافرت کوچک
miniaturizes	کوچک کردن
miniaturize	کوچک کردن
miniaturises	کوچک کردن
whipped	تاکل کوچک
prickles	خراش کوچک
fleuret	گل ساختگی کوچک
prickled	خراش کوچک
petty offence	جرم کوچک
sprig	شاخه کوچک
prickle	خراش کوچک
sprigs	شاخه کوچک
field colours	پرچم کوچک
wisp	بقچه کوچک
wisps	بقچه کوچک
miniaturised	کوچک کردن
minimized	کوچک شمردن
minimize	کوچک شمردن
isle	جزیره کوچک
versicle	قطعه کوچک
minimised	کوچک شمردن

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com