English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (11 milliseconds)
English Persian
shell fragments قطعات گلوله
Search result with all words
set forward جهش یا حرکت بجلو بوسیله قطعات داخلی گلوله در هنگام اصابت
splinterproof ضدبسکهای گلوله ضد قطعات گلوله
Other Matches
running spare قطعات یدکی مورد نیاز واضافی قطعات اضافی همراه وسیله
on board spares قطعات تعمیراتی موجود درروی یک ناو قطعات موجوددر انبار
parts explosion رسم تمام قطعات تشکیل دهنده یک مجموعه که رابطه قطعات با یکدیگر را نشان میدهد
new work عملیات نوسازی قطعات عملیاتت تجدید قطعات یا تجدیدبنا
reassembling بستن قطعات سوار کردن قطعات
reassemble بستن قطعات سوار کردن قطعات
reassembled بستن قطعات سوار کردن قطعات
reassembles بستن قطعات سوار کردن قطعات
cannibalising استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalizing استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalizes استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalized استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalize استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalises استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalised استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
bin storage انبار کردن قطعات بسته بندی نشده در قفسه انبار قطعات روباز
miss موفق نشدن عدم اصابت گلوله به هدف خطای گلوله
missed موفق نشدن عدم اصابت گلوله به هدف خطای گلوله
misses موفق نشدن عدم اصابت گلوله به هدف خطای گلوله
sensing تخمین محل اصابت گلوله به زمین مشاهده ترکش گلوله
trend مسیرانحراف گلوله در برد که معمولا باعث گذارخوردن گلوله میشود
trends مسیرانحراف گلوله در برد که معمولا باعث گذارخوردن گلوله میشود
sabot کمربند گلوله حلفه تمرکز یا وسیله ثبات گلوله در مسیر بوش استقرار لوله جوفی
frangible bullet گلوله غیر فلزی بی استحکام گلوله نرم
fire ball گلوله انفجاری گوی اتشین اتمی گلوله
clues گلوله کردن بشکل کلاف یا گلوله نخ درامدن
clue گلوله کردن بشکل کلاف یا گلوله نخ درامدن
bin storage space فضای انبار قطعات بسته بندی نشده فضای انبار قطعات روباز
ogive ورم تمرکز گلوله رومی گلوله
dud منفجرنشدن گلوله گلوله ناپیدا
velocity jump جهش لوله توپ یا جهش گلوله در اثر سرعت اولیه پرتاب گلوله
maximum ordinate حداکثر ارتفاع سهمی گلوله ارتفاع نقطه اوج مسیر گلوله
interim overhaul پیاده کردن قطعات به طورموقتی پیاده کردن قطعات جزئی
nuclear stalemate گلوله اتمی خارج از رده گلوله اتمی ممنوعه
base of trajectory تصویر افقی مسیر گلوله پایه مسیر گلوله
square base کف گلوله یا قسمت ته گلوله
side spray بسکهای جانبی گلوله ترکشهای جانبی گلوله
smithereens قطعات
ballistics of penetration شناسایی شرایط نفوذ گلوله شناسایی مسیر نفوذ گلوله
shatter قطعات شکسته
bill of material صورت قطعات
trilcgy یا قطعات سه گانه
component drawing رسم قطعات
main members قطعات اصلی
parts قطعات یدکی
parts list لیست قطعات
spare parts قطعات یدکی
end product مجموعه قطعات
chosen fragments قطعات منتخبه
shatters قطعات شکسته
parts peculiar قطعات اختصاصی
parts peculiar قطعات مخصوص
flinders قطعات شکسته
parts list فهرست قطعات
staff section قطعات سمبه
analecta قطعات ادبی
table of replaceable partes فهرست قطعات
repair parts قطعات یدکی
cable accessory قطعات کابل
common hardware قطعات عمومی
web stiffeners قطعات تقویتی
chrestomathy قطعات برگزیده
common parts قطعات عمومی
chrestomathy قطعات منتخب
common items قطعات عمومی
chosen fragments قطعات گزیده
fractures مو برداشتن قطعات و وسایل
fracturing مو برداشتن قطعات و وسایل
cataloged لیست قطعات کاتالوگ
cataloging لیست قطعات کاتالوگ
catalogs لیست قطعات کاتالوگ
assembles سوار کردن قطعات
fracture مو برداشتن قطعات و وسایل
nomenclature نام گذاری قطعات
authorized parts list سهمیه مجاز قطعات
rebuilds نوسازی کردن قطعات
investment castings قطعات ریخته گی بسته
object assembly test ازمون الحاق قطعات
assemble سوار کردن قطعات
assembled سوار کردن قطعات
catalogue لیست قطعات کاتالوگ
rebuild نوسازی کردن قطعات
bottom casting قطعات ریخته گی بسته
catalogues لیست قطعات کاتالوگ
renovation تجدید قطعات کردن
invar struts قطعات فلزی ضد انبساط
fragment قطعات متلاشی خردکردن
common parts قطعات یدکی عمومی
fragmenting قطعات متلاشی خردکردن
bitty متشکل از قطعات ریز
fractured مو برداشتن قطعات و وسایل
fragments قطعات متلاشی خردکردن
analects قطعات ادبی منتخبات
catalogued لیست قطعات کاتالوگ
cataloguing لیست قطعات کاتالوگ
authorized parts list لیست قطعات مجاز
weldment قطعات بهم جوش خورده
wiggly block test ازمون قطعات موج دار
dismantling پیاده کردن قطعات مونتاژ
dismantles پیاده کردن قطعات مونتاژ
dismantled پیاده کردن قطعات مونتاژ
shards شکستن وبصورت قطعات ریزدراوردن
dismantle پیاده کردن قطعات مونتاژ
end product قطعات حاصله دستگاه نهایی
shard شکستن وبصورت قطعات ریزدراوردن
salvages پیاده کردن کامل قطعات
salvaging پیاده کردن کامل قطعات
quadrat به قطعات مستطیل تقسیم کردن
match mark جفتن و جور کردن قطعات
dismounts پیاده کردن قطعات و وسایل
blocky پرشده یا مشخص با قطعات مختلف
dismounting پیاده کردن قطعات و وسایل
dismount پیاده کردن قطعات و وسایل
salvage پیاده کردن کامل قطعات
phrasing ترتیب بندی قطعات موسیقی
salvaged پیاده کردن کامل قطعات
component change order دستور تغییر قطعات یک وسیله
component end item قطعات و اقلام تجهیزات عمده
bosses ناف روی قطعات ریختگی قوز
connection of loom pieces متصل کردن قطعات دار [قالی]
sketchbooks کتاب محتوی قطعات کوتاه ادبی
sketchbook کتاب محتوی قطعات کوتاه ادبی
clapboards قطعات چوب که به مصرف روکوبی میرسد
clapboard قطعات چوب که به مصرف روکوبی میرسد
collapsible form work قالب قطعات پیش ساخته بتونی
bossing ناف روی قطعات ریختگی قوز
boss ناف روی قطعات ریختگی قوز
disassembly عکس عمل مونتاژ تجریه قطعات
materiel history خلاصه وضعیت قطعات ووسایل یا کالاها
bossed ناف روی قطعات ریختگی قوز
borescope ابزار چشمی برای بازرسی قطعات
beef cuts قطعات مختلف گوشت لاشهء گاو
anthologist متخصص و متبحردر گلچین قطعات ادبی
reconditions نوسازی کردن دستگاه تعویض قطعات فرسوده
grout بلغور قطعات کوچک و نامنظم سنگ دوغاب
backlash خلاصی در اثر اتصال شل و یاسائیدگی قطعات در هرمکانیزمی
piece mark شماره شناسایی که روی قطعات و وسایل حک میشود
recondition نوسازی کردن دستگاه تعویض قطعات فرسوده
overhaul پیاده کردن کامل قطعات برای تعمیر
sand casting ریخته گری قطعات فلزی باقابهای ماسهای
reconditioned نوسازی کردن دستگاه تعویض قطعات فرسوده
overhauled پیاده کردن کامل قطعات برای تعمیر
dice طاس تخته نرد بریدن به قطعات کوچک
diced طاس تخته نرد بریدن به قطعات کوچک
dices طاس تخته نرد بریدن به قطعات کوچک
overhauls پیاده کردن کامل قطعات برای تعمیر
vapor degreasing غوطه ور ساختن قطعات دربخار حلالات داغ
overhauling پیاده کردن کامل قطعات برای تعمیر
foldboat قایق قابل جدا کردن قطعات وبستن ان
dicing طاس تخته نرد بریدن به قطعات کوچک
lead collision course مسیر تصادم گلوله با هدف خط تصادم گلوله با هدف
angle of arrival زاویه فرود مسیر گلوله زاویه فرود گلوله
Theres many a good tune played on an old fiddle. <proverb> یک ویولون قدیمى قطعات خوب بسیارى مى تواند بنوازد .
image [تنظیم قطعات تصویر با برنامه ویرایش تصاویر خاص]
breakdown drawing رسم پرسپکتیوی برای نمایش قطعات بصورت جدا از هم
tessera قطعات کوچک مرمر یاشیشه مخصوص اجر موزاییک
assembly بستن و سوار کردن قطعات اسلحه اجتماع یکانها
fishplate قطعات ریل را با وصله وصل کردن پشت بند
liquid crystal bar graph panel indicator شاخص گراف- میله بااستفاده از قطعات کریستال مایع
cirrocumulus قطعات ابرهای کوچک وسفیدی که در ارتفاعات زیاد قراردارد
alodine نوعی روکش شیمیایی جهت قطعات الیاژ الومینیوم
images [تنظیم قطعات تصویر با برنامه ویرایش تصاویر خاص]
track bolt پیچی که قطعات راه اهن رابه یکدیگر متصل میکند
carburizing گرم کردن قطعات فولادی ماشین شده در اتمسفر قوی از گازهای هیدروکربن
cyaniding سخت گردانی سطح قطعات فولادی با غوطه ورسازی انهادر حمام نمکهای سیانید
braze welding جوشکاری در دمایی بالاتر از 054درجه سانتی گراد و پایین تراز نقطه ذوب قطعات
anti tear strips باریکه یا نوارهایی از جنس هواپیما که روی قطعات ساختمانی بال و زیرنوارهای تقویت کننده قرارمیگیرند
polar motion وسیله نشان دادن حرکات قطعات یا مایعات سیال بااستفاده از انرژی مغناطیسی حرکت قطبی
c clamp گیره فلزی به شکل سی برای وارد کردن فشار و نگاه داشتن قطعات کنار یکدیگر
grip length طول قسمت رزوه نشده ساقه پیچ که معادل حداکثر ضخامت قطعات متصل شونده میباشد
nitralloy قطعات نیتریده شده حاوی مقادیر جزئی کربن الومینیوم کرم منیزیوم و احتمالا گوگردو غیره
hot valve clearance فاصله کوچک بین ساقه سوپاپ و اسبک هنگامی که تمام قطعات موتور بدمای کاری رسیده اند
rounds گلوله ها
globes گلوله
cartridges گلوله
round گلوله
roundest گلوله
cartridge گلوله
line shot گلوله در خط
gunshots گلوله
globe گلوله
shell proof ضد گلوله
glomerule گلوله رگ
shot گلوله
pellet گلوله
ball گلوله
bullet-proof ضد گلوله
projectile گلوله
clue گلوله نخ
gunshot گلوله
cannon proof ضد گلوله
bullet گلوله
fire ball گلوله
bullets گلوله
clues گلوله نخ
shots گلوله
bombardment گلوله باران
drill ammunition گلوله مشقی
blank cartridge فشنگ بی گلوله
trajectories خط سیر گلوله
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com