English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (11 milliseconds)
English Persian
replacement part قطعه جایگزینی
Search result with all words
print تعداد حروف که یک قطعه میتواند پیش از نیاز به جایگزینی چاپ کند
printed تعداد حروف که یک قطعه میتواند پیش از نیاز به جایگزینی چاپ کند
prints تعداد حروف که یک قطعه میتواند پیش از نیاز به جایگزینی چاپ کند
Other Matches
replacement demand نیازمندیهای جایگزینی تقاضای جایگزینی پرسنل
segmentation تقسیم بچند قسمت یا قطعه قطعه قطعه سازی
zero insertion force socket [قطعه ای که ترمینال های اتصال متحرک دارد و امکان درج قطعه بدون اعمال نیرو دارد سپس اهرم کوچکی می چرخد تا با لبه های قطعه برخورد کند]
lobation قطعه قطعه شدگی مقطع زائده اویخته
replacement جایگزینی
replacements جایگزینی
lodgment جایگزینی
lodgement جایگزینی
embedment جایگزینی
assignment operator عملگر جایگزینی
font subsitution جایگزینی فونت
filler personnel افراد جایگزینی
replacements جایگزینی نفرات
trade-offs رابطه جایگزینی
trade-off رابطه جایگزینی
search and replace جستجو و جایگزینی
trade off رابطه جایگزینی
replacement theory نظریه جایگزینی
situation جایگزینی وضع
situations جایگزینی وضع
assignment statement جمله جایگزینی
replacement جایگزینی نفرات
replaceable parameter پارامتر جایگزینی
replacement capital سرمایه جایگزینی
replacement cost هزینه جایگزینی
companion part لنگه قطعه متقابل قطعه راهنما
global search and replace جستجو و جایگزینی سراسری
loss replacement جایگزینی تلفات و ضایعات
replacement factor ضریب جایگزینی پرسنل ووسایل
bulk replacement storage سهمیه کل جایگزینی درصحنه عملیات
planar روش تولید مدارهای مجتمع بار اعمال مواد شیمیایی به یک قطعه سیلیکن برای تولید قطعه متفاوت
fastest قطعه حافظه قدیمی که داده را ازمحل حافظه پیدا میکند و می خواند با دوعمل جداگانه این قطعه در خال حاضر با EDO جایگزین شده است
fast قطعه حافظه قدیمی که داده را ازمحل حافظه پیدا میکند و می خواند با دوعمل جداگانه این قطعه در خال حاضر با EDO جایگزین شده است
fasted قطعه حافظه قدیمی که داده را ازمحل حافظه پیدا میکند و می خواند با دوعمل جداگانه این قطعه در خال حاضر با EDO جایگزین شده است
fasts قطعه حافظه قدیمی که داده را ازمحل حافظه پیدا میکند و می خواند با دوعمل جداگانه این قطعه در خال حاضر با EDO جایگزین شده است
global تابع جستجو و جایگزینی پردازشگر کلمه در یک متن یا فایل کامل
globally تابع جستجو و جایگزینی پردازشگر کلمه در یک متن یا فایل کامل
search and replace جستجوی کلمه پرداز و تابع جایگزینی مربوط به فایل کامل یا متن
dismantling shot تیر قطعه قطعه کننده گلوله تخریب کننده
segment قطعه قطعه کردن به بخشهای مختلف تقسیم کردن
segments قطعه قطعه کردن به بخشهای مختلف تقسیم کردن
segments قطعه قطعه کردن
fritter قطعه قطعه کردن
fragment قطعه قطعه کردن
fragments قطعه قطعه کردن
segment قطعه قطعه کردن
fritters قطعه قطعه کردن
mainland قطعه اصلی قطعه
sectional قطعه قطعه بخشی
fragmentation قطعه قطعه شدن
fragmenting قطعه قطعه کردن
zero supperssion موقوف کردن صفرها جایگزینی صفرهای ماقبل یک عدد با جای خالی به طوریکه صفرها در موقعیت چاپ عددفاهر نشوند
exhaustable resources منابع پایان پذیر منابع طبیعی که میزان عرضه انها ثابت بوده و قابل جایگزینی نمیباشدمانند نفت سنگ اهن
systems analysis 1-بررسی فرایند یا سیسیتم برای مشاهده اینکه آیا میتواند در حین اجرا کاراتر باشد. 2-بررسی سیستم موجود با هدف بهبود یا جایگزینی آن
anatomize قطعه قطعه کردن تجزیه کردن
blocks قطعه
members قطعه
plotted قطعه
internode قطعه
block قطعه
line segment قطعه خط
plots قطعه
small scale integration قطعه
blocked قطعه
snipped قطعه
snip قطعه
snipping قطعه
smidgin قطعه
smidgeon قطعه
tract قطعه
item قطعه
stretched قطعه
items قطعه
nuggets قطعه
nugget قطعه
segmental قطعه قطعه
member قطعه
stretch قطعه
sections قطعه
section قطعه
stretches قطعه
piece قطعه
smidgen قطعه
panes قطعه
pane قطعه
plank قطعه
morceau قطعه
tracts قطعه
panel قطعه
pieces قطعه
panels قطعه
plot قطعه
fragmenting قطعه
part قطعه
fragment قطعه
wodges قطعه
wodge قطعه
fragments قطعه
extent قطعه
goblet قطعه
goblets قطعه
chunks قطعه
chunk قطعه
blocs قطعه
calligraph قطعه
lobe قطعه
trilobation سه قطعه
slabs قطعه
slab قطعه
bloc قطعه
copyslip قطعه
doit قطعه
segments قطعه
snippy قطعه
lobes قطعه
components قطعه
very large scale integration قطعه
segment قطعه
component قطعه
scale قطعه
opus قطعه موسیقی
opuses قطعه موسیقی
parietal lobe قطعه اهیانهای
replacement تعویض قطعه
part number شماره قطعه
partitura قطعه کامل
partitur قطعه کامل
piece part قطعه یک پارچه
pericope قطعه منتخب
concertos قطعه موسیقی
major assembly قطعه عمده
concerto قطعه موسیقی
stiffeners قطعه تقویتی
lobule قطعه کوچک
lobectomy قطعه برداری
berg قطعه عظیم یخ
equuleus قطعه الفرس
fitting قطعه اتصال
blank flange قطعه- ایکس
cannibalization قطعه برداری
clearing block قطعه بازدارنده
frontal lobe قطعه پیشانی
dab قطعه تکه
dabbed قطعه تکه
dabs قطعه تکه
electric component قطعه الکتریکی
equulei قطعه الفرس
in sections د رچند قطعه
lobotomies قطعه بری
lobotomy قطعه بری
casting قطعه ریخته گی
stiffener قطعه تقویتی
pickling قطعه شویی
replacements تعویض قطعه
overlay segment قطعه جایگذاشت
handsets تلفن در یک قطعه
handset تلفن در یک قطعه
fragment قطعه باقیمانده
fragments قطعه باقیمانده
fragmenting قطعه باقیمانده
icicles یخ پاره قطعه یخ
occipital lobe قطعه پس سری
midsection قطعه میانی
magnetic component قطعه مغناطیسی
worked قطعه کار
work قطعه کار
hexastich قطعه شش فردی
lot قطعه زمین
replacement part قطعه یدکی
sett قطعه سنگفرش
segmentation قطعه سازی
strip قطعه باریک
segmentation قطعه بندی
item قطعه خبری
items قطعه خبری
root segment قطعه ریشهای
resident segment قطعه مقیم
quad قطعه سربی
unit assembly یک قطعه مجزا
mechanism قطعه ماشینی
time slice قطعه زمان
theme song قطعه تکراری
temporal lobe قطعه گیجگاهی
tension member قطعه کششی
icicle یخ پاره قطعه یخ
versicle قطعه کوچک
subassembly یک قطعه جزء
stull قطعه بزرگ
vlsi قطعه روی یک IC
work part قطعه کار
workholder نگهدارنده قطعه
gusset قطعه اتصال
gussets قطعه اتصال
mechanisms قطعه ماشینی
quads قطعه سربی
program segment قطعه برنامه
blocked قطعه زمین
block قطعه زمین
passages تصویب قطعه
plat قطعه نقشه
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com