Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
berg
قطعه عظیم یخ
Other Matches
segmentation
تقسیم بچند قسمت یا قطعه قطعه قطعه سازی
zero insertion force socket
[قطعه ای که ترمینال های اتصال متحرک دارد و امکان درج قطعه بدون اعمال نیرو دارد سپس اهرم کوچکی می چرخد تا با لبه های قطعه برخورد کند]
lobation
قطعه قطعه شدگی مقطع زائده اویخته
companion part
لنگه قطعه متقابل قطعه راهنما
planar
روش تولید مدارهای مجتمع بار اعمال مواد شیمیایی به یک قطعه سیلیکن برای تولید قطعه متفاوت
breast bone
عظیم قص
greatest
عظیم
highs
عظیم
highest
عظیم
great-
عظیم
stour
عظیم
tremendous
عظیم
great
عظیم
astronomic
عظیم
high
عظیم
walloping
عظیم
astronomical
عظیم
enormous
عظیم
glorious
عظیم
massive
عظیم
massively
عظیم
decuman
عظیم
wallopings
عظیم
terrific
مهیب عظیم
chasms
پرتگاه عظیم
colossuses
عظیم الجثه
colossus
عظیم الجثه
hiding
عظیم الشان
chasm
پرتگاه عظیم
full bodied
عظیم الجثه
elephantine
عظیم الجثه
boom
توسعه عظیم
vast
زیاد عظیم
monsters
عظیم الجثه
galactic
عظیم الجثه
monster
عظیم الجثه
grand larceny
سرقت عظیم
gargantua
عظیم الجثه
hidings
عظیم الشان
grand slams
توفیق عظیم
boomed
توسعه عظیم
grand slam
توفیق عظیم
booms
توسعه عظیم
slashing
عظیم چاک
best
عظیم ترین
booming
توسعه عظیم
swith
خیلی عظیم
whackings
بسیار عظیم
whales
عظیم الجثه
whale
عظیم الجثه
whacking
بسیار عظیم
fast
قطعه حافظه قدیمی که داده را ازمحل حافظه پیدا میکند و می خواند با دوعمل جداگانه این قطعه در خال حاضر با EDO جایگزین شده است
fasts
قطعه حافظه قدیمی که داده را ازمحل حافظه پیدا میکند و می خواند با دوعمل جداگانه این قطعه در خال حاضر با EDO جایگزین شده است
fasted
قطعه حافظه قدیمی که داده را ازمحل حافظه پیدا میکند و می خواند با دوعمل جداگانه این قطعه در خال حاضر با EDO جایگزین شده است
fastest
قطعه حافظه قدیمی که داده را ازمحل حافظه پیدا میکند و می خواند با دوعمل جداگانه این قطعه در خال حاضر با EDO جایگزین شده است
whoppers
از اندازه بزرگتر عظیم
hugely
بطور عظیم الجثه
august
عظیم عالی نسب
whopper
از اندازه بزرگتر عظیم
cataclysmic
وابسته بتحولات عظیم
avalanches
نزول ناگهانی و عظیم هر چیزی
avalanche
نزول ناگهانی و عظیم هر چیزی
titanism
عظیم الجثگی شورش گرایی
rogue
حیوان عظیم الجثه سرکش
rogues
حیوان عظیم الجثه سرکش
gargantuan
غول پیکر عظیم الجثه
macroevoluyion
تحولات عظیم سیر تکامل
behemoth
کرگدن هرچیز عظیم الجثه و نیرومند
sauropod
سوسمارهای عظیم الجثه و گیاهخواردوران ژوراسیک و کرتاسه
segments
قطعه قطعه کردن به بخشهای مختلف تقسیم کردن
dismantling shot
تیر قطعه قطعه کننده گلوله تخریب کننده
segment
قطعه قطعه کردن به بخشهای مختلف تقسیم کردن
fritters
قطعه قطعه کردن
mainland
قطعه اصلی قطعه
fritter
قطعه قطعه کردن
segments
قطعه قطعه کردن
sectional
قطعه قطعه بخشی
segment
قطعه قطعه کردن
fragmentation
قطعه قطعه شدن
fragments
قطعه قطعه کردن
fragmenting
قطعه قطعه کردن
fragment
قطعه قطعه کردن
nebula
تودههای عظیم گازو گرد مابین فواصل ستارگان جاده شیری
back end network
اتصال بین کامپیوتر main frame و یک رسانه ذخیره سازی عظیم با سرعت بالا یا سرور فایل
juggernauts
نیروی عظیم منهدم کننده نیروی تخریبی مهیب
juggernaut
نیروی عظیم منهدم کننده نیروی تخریبی مهیب
anatomize
قطعه قطعه کردن تجزیه کردن
spreadsheets
1-برنامه ایکه امکان اجرای محاسبات روی چندین ستون اعداد را برقرار کند. 2-چاپ محاسبات روی مقادیر عظیم کامپیوتر
spreadsheet
1-برنامه ایکه امکان اجرای محاسبات روی چندین ستون اعداد را برقرار کند. 2-چاپ محاسبات روی مقادیر عظیم کامپیوتر
tract
قطعه
pane
قطعه
plotted
قطعه
smidgen
قطعه
tracts
قطعه
member
قطعه
plot
قطعه
blocked
قطعه
snipped
قطعه
plots
قطعه
block
قطعه
snipping
قطعه
snip
قطعه
panes
قطعه
blocks
قطعه
internode
قطعه
stretch
قطعه
panels
قطعه
stretched
قطعه
stretches
قطعه
piece
قطعه
line segment
قطعه خط
items
قطعه
plank
قطعه
panel
قطعه
sections
قطعه
small scale integration
قطعه
nuggets
قطعه
nugget
قطعه
pieces
قطعه
morceau
قطعه
item
قطعه
members
قطعه
section
قطعه
smidgin
قطعه
smidgeon
قطعه
segmental
قطعه قطعه
chunk
قطعه
fragments
قطعه
fragmenting
قطعه
wodges
قطعه
segment
قطعه
slab
قطعه
slabs
قطعه
lobe
قطعه
lobes
قطعه
scale
قطعه
segments
قطعه
part
قطعه
wodge
قطعه
chunks
قطعه
fragment
قطعه
blocs
قطعه
trilobation
سه قطعه
calligraph
قطعه
extent
قطعه
goblet
قطعه
goblets
قطعه
bloc
قطعه
copyslip
قطعه
doit
قطعه
snippy
قطعه
components
قطعه
very large scale integration
قطعه
component
قطعه
electric component
قطعه الکتریکی
concertos
قطعه موسیقی
concerto
قطعه موسیقی
occipital lobe
قطعه پس سری
equulei
قطعه الفرس
pickling
قطعه شویی
cannibalization
قطعه برداری
clearing block
قطعه بازدارنده
root segment
قطعه ریشهای
opuses
قطعه موسیقی
opus
قطعه موسیقی
stiffeners
قطعه تقویتی
stiffener
قطعه تقویتی
equuleus
قطعه الفرس
worked
قطعه کار
frontal lobe
قطعه پیشانی
blank flange
قطعه- ایکس
dabs
قطعه تکه
work
قطعه کار
major assembly
قطعه عمده
fragments
قطعه باقیمانده
magnetic component
قطعه مغناطیسی
hexastich
قطعه شش فردی
in sections
د رچند قطعه
lobule
قطعه کوچک
fragmenting
قطعه باقیمانده
lobectomy
قطعه برداری
casting
قطعه ریخته گی
lobotomy
قطعه بری
lobotomies
قطعه بری
replacement
تعویض قطعه
replacements
تعویض قطعه
midsection
قطعه میانی
fitting
قطعه اتصال
dabbed
قطعه تکه
replacement part
قطعه جایگزینی
dab
قطعه تکه
handsets
تلفن در یک قطعه
handset
تلفن در یک قطعه
fragment
قطعه باقیمانده
sett
قطعه سنگفرش
quads
قطعه سربی
program segment
قطعه برنامه
icicles
یخ پاره قطعه یخ
icicle
یخ پاره قطعه یخ
unit assembly
یک قطعه مجزا
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com