English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 244 (33 milliseconds)
English Persian
fritter قطعه قطعه کردن
fritters قطعه قطعه کردن
fragment قطعه قطعه کردن
fragmenting قطعه قطعه کردن
fragments قطعه قطعه کردن
segment قطعه قطعه کردن
segments قطعه قطعه کردن
Search result with all words
link اتصال یا وصل کردن دو قطعه سخت افزار یا نرم افزار
fan بیشترین تعداد ورودیهای که یک مداریا قطعه میتواند بدون محدود کردن نیرویش تحمل کند
fanned بیشترین تعداد ورودیهای که یک مداریا قطعه میتواند بدون محدود کردن نیرویش تحمل کند
fanning بیشترین تعداد ورودیهای که یک مداریا قطعه میتواند بدون محدود کردن نیرویش تحمل کند
fans بیشترین تعداد ورودیهای که یک مداریا قطعه میتواند بدون محدود کردن نیرویش تحمل کند
micro کامپیوتر ابتدایی بر پایه قطعه CPU جدی دکه به طراحان سخت افزار و نرم افزار امکان تجربه کردن وسیله را می دهند
micros کامپیوتر ابتدایی بر پایه قطعه CPU جدی دکه به طراحان سخت افزار و نرم افزار امکان تجربه کردن وسیله را می دهند
power خاموش کردن منبع الکتریسیته کامپیوتر یا قطعه الکترونیک دیگر
powered خاموش کردن منبع الکتریسیته کامپیوتر یا قطعه الکترونیک دیگر
powering خاموش کردن منبع الکتریسیته کامپیوتر یا قطعه الکترونیک دیگر
powers خاموش کردن منبع الکتریسیته کامپیوتر یا قطعه الکترونیک دیگر
select خط تجزا روی یک قطعه که در صورت وجود سیگنال مانع از کار کردن آن میشود.
selected خط تجزا روی یک قطعه که در صورت وجود سیگنال مانع از کار کردن آن میشود.
selects خط تجزا روی یک قطعه که در صورت وجود سیگنال مانع از کار کردن آن میشود.
mate جفت کردن دو قطعه یک سیستم با هم
mated جفت کردن دو قطعه یک سیستم با هم
mates جفت کردن دو قطعه یک سیستم با هم
jig ابزار یا چارچوب سخت وصلبی برای سوار کردن وسرهم کردن یک قطعه از بدنه هواپیما
jigs ابزار یا چارچوب سخت وصلبی برای سوار کردن وسرهم کردن یک قطعه از بدنه هواپیما
preventative بررسیهای مرتب قطعه برای تصحیح و تعمیر کردن هر خطای کوچک پیش از رویدادن خطاهای بزرگتر
label مشخص کردن قطعه کاغذ که خارج وسیله یا دیسک نصب شده است
labeling مشخص کردن قطعه کاغذ که خارج وسیله یا دیسک نصب شده است
labelled مشخص کردن قطعه کاغذ که خارج وسیله یا دیسک نصب شده است
labels مشخص کردن قطعه کاغذ که خارج وسیله یا دیسک نصب شده است
preventive بررسیهای مرتب قطعه برای تصحیح و تعمیر کردن هر خطای کوچک پیش از رویدادن خطاهای بزرگتر
splint خرد وقطعه قطعه کردن
segment قطعه قطعه کردن به بخشهای مختلف تقسیم کردن
segments قطعه قطعه کردن به بخشهای مختلف تقسیم کردن
anatomize قطعه قطعه کردن تجزیه کردن
mammock ریزه کردن قطعه کردن
microcomputer کامپیوتر ابتدایی بر پایه قطعه CPU جدی دکه به طراحان سخت افزار و نرم افزار امکان تجربه کردن وسیله را می دهند
replication 1-قطعه یدکی درسیستم درصورت بروزخطا یا خرابی . 2-کپی کردن دکورد یا داده درمحل دیگری
shadow RAM روش بهبود کارایی PC با کپی کردن محتوای قطعه
shadow RAM ROM به یک قطعه RAMسریع تر در هنگام روشن کردن کامپیوتر
shim واشر نازکی از جنس فلز بادقت زیاد جهت پر کردن فاصله بین دو قطعه
time slicing قطعه کردن زمان
to perform a piece of music قطعه موسیقی رادرست درساز ادا کردن
Other Matches
segmentation تقسیم بچند قسمت یا قطعه قطعه قطعه سازی
zero insertion force socket [قطعه ای که ترمینال های اتصال متحرک دارد و امکان درج قطعه بدون اعمال نیرو دارد سپس اهرم کوچکی می چرخد تا با لبه های قطعه برخورد کند]
lobation قطعه قطعه شدگی مقطع زائده اویخته
companion part لنگه قطعه متقابل قطعه راهنما
planar روش تولید مدارهای مجتمع بار اعمال مواد شیمیایی به یک قطعه سیلیکن برای تولید قطعه متفاوت
fasts قطعه حافظه قدیمی که داده را ازمحل حافظه پیدا میکند و می خواند با دوعمل جداگانه این قطعه در خال حاضر با EDO جایگزین شده است
fastest قطعه حافظه قدیمی که داده را ازمحل حافظه پیدا میکند و می خواند با دوعمل جداگانه این قطعه در خال حاضر با EDO جایگزین شده است
fasted قطعه حافظه قدیمی که داده را ازمحل حافظه پیدا میکند و می خواند با دوعمل جداگانه این قطعه در خال حاضر با EDO جایگزین شده است
fast قطعه حافظه قدیمی که داده را ازمحل حافظه پیدا میکند و می خواند با دوعمل جداگانه این قطعه در خال حاضر با EDO جایگزین شده است
dismantling shot تیر قطعه قطعه کننده گلوله تخریب کننده
mainland قطعه اصلی قطعه
sectional قطعه قطعه بخشی
fragmentation قطعه قطعه شدن
trilobation سه قطعه
snipping قطعه
smidgen قطعه
segment قطعه
calligraph قطعه
smidgeon قطعه
snip قطعه
segments قطعه
snipped قطعه
segmental قطعه قطعه
pieces قطعه
piece قطعه
line segment قطعه خط
sections قطعه
extent قطعه
morceau قطعه
part قطعه
plank قطعه
stretches قطعه
stretched قطعه
stretch قطعه
bloc قطعه
blocs قطعه
goblet قطعه
goblets قطعه
fragment قطعه
chunks قطعه
chunk قطعه
tracts قطعه
tract قطعه
fragments قطعه
nuggets قطعه
nugget قطعه
fragmenting قطعه
internode قطعه
section قطعه
smidgin قطعه
lobes قطعه
panel قطعه
panes قطعه
pane قطعه
members قطعه
blocked قطعه
plots قطعه
snippy قطعه
slab قطعه
blocks قطعه
component قطعه
very large scale integration قطعه
plot قطعه
components قطعه
lobe قطعه
slabs قطعه
block قطعه
copyslip قطعه
wodges قطعه
wodge قطعه
small scale integration قطعه
scale قطعه
item قطعه
panels قطعه
items قطعه
doit قطعه
plotted قطعه
member قطعه
handsets تلفن در یک قطعه
fragmenting قطعه باقیمانده
replacements تعویض قطعه
equuleus قطعه الفرس
in sections د رچند قطعه
fragments قطعه باقیمانده
block قطعه زمین
time slice قطعه زمان
fitting قطعه اتصال
blocked قطعه زمین
handset تلفن در یک قطعه
theme song قطعه تکراری
blocks قطعه زمین
mechanism قطعه ماشینی
fragment قطعه باقیمانده
tension member قطعه کششی
worked قطعه کار
work قطعه کار
midsection قطعه میانی
passages تصویب قطعه
passage تصویب قطعه
item قطعه خبری
part قطعه یدکی
lobectomy قطعه برداری
items قطعه خبری
lobule قطعه کوچک
major assembly قطعه عمده
occipital lobe قطعه پس سری
quads قطعه سربی
quad قطعه سربی
program segment قطعه برنامه
mechanisms قطعه ماشینی
plat قطعه نقشه
temporal lobe قطعه گیجگاهی
piece part قطعه یک پارچه
pericope قطعه منتخب
partitura قطعه کامل
partitur قطعه کامل
part number شماره قطعه
parietal lobe قطعه اهیانهای
overlay segment قطعه جایگذاشت
lot پارچه قطعه
lot قطعه زمین
magnetic component قطعه مغناطیسی
berg قطعه عظیم یخ
frontal lobe قطعه پیشانی
concertos قطعه موسیقی
segmentation قطعه بندی
vlsi قطعه روی یک IC
stull قطعه بزرگ
concerto قطعه موسیقی
subassembly یک قطعه جزء
opuses قطعه موسیقی
stiffener قطعه تقویتی
root segment قطعه ریشهای
opus قطعه موسیقی
unit assembly یک قطعه مجزا
dabs قطعه تکه
sett قطعه سنگفرش
equulei قطعه الفرس
dabbed قطعه تکه
dab قطعه تکه
versicle قطعه کوچک
pickling قطعه شویی
icicle یخ پاره قطعه یخ
strip قطعه باریک
segmentation قطعه سازی
gusset قطعه اتصال
icicles یخ پاره قطعه یخ
stiffeners قطعه تقویتی
resident segment قطعه مقیم
blank flange قطعه- ایکس
gussets قطعه اتصال
replacement part قطعه یدکی
casting قطعه ریخته گی
replacement تعویض قطعه
workholder نگهدارنده قطعه
work part قطعه کار
lobotomy قطعه بری
replacement part قطعه جایگزینی
hexastich قطعه شش فردی
clearing block قطعه بازدارنده
electric component قطعه الکتریکی
lobotomies قطعه بری
cannibalization قطعه برداری
medium scale integration مدار مجتمع با دو قطعه
cannibalized محل قطعه برداری
coda قطعه اخریک اهنگ
cannibalize محل قطعه برداری
ode قطعه شعر بزمی
cannibalised محل قطعه برداری
non ferrous casting قطعه ریخته گی غیراهنی
cannibalises محل قطعه برداری
cannibalising محل قطعه برداری
cannibalizes محل قطعه برداری
the continent قطعه اروپادربرابر جزایربرطانی
stanzas قطعه بندگردان تهلیل
stanza قطعه بندگردان تهلیل
medleys قطعه موسیقی مختلط
medley قطعه موسیقی مختلط
panels قطعه مستطیلی شکل
symphony قطعه طولانی موسیقی
mastered قطعه کار اصلی
masters قطعه کار اصلی
panel قطعه مستطیلی شکل
codas قطعه اخریک اهنگ
sand castings قطعه ریختگی ماسهای
scherzo قطعه نشاط انگیزوهزلی
postlude قطعه موسیقی پایان
ornamental motif تکه یا قطعه تزیینی
odes قطعه شعر بزمی
symphonies قطعه طولانی موسیقی
snippel قطعه اقتباس شده
sheets یک قطعه کاغذ بزرگ
duets قطعه موسیقی یا اوازدونفری
duet قطعه موسیقی یا اوازدونفری
sheet یک قطعه کاغذ بزرگ
cannibalizing محل قطعه برداری
master قطعه کار اصلی
piece production cost ارزش تولید قطعه
compositions سرایش قطعه هنری
composition سرایش قطعه هنری
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com