English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (3 milliseconds)
English Persian
magnetic component قطعه مغناطیسی
Search result with all words
magnetic قطعه الکترومغناطیسی که سیگنالهای الکتریکی را به میدان مغناطیسی تبدیل میکند
deceleration time زمان لازم برای متوقف ساختن یک نوار مغناطیسی پس از خواندن یا ضبط اخرین قطعه داده از یک رکورد روی ان نوار
Other Matches
segmentation تقسیم بچند قسمت یا قطعه قطعه قطعه سازی
magnetic induction چگالی شار مغناطیسی اندوکسیون مغناطیسی چگالی میدان مغناطیسی چگالی خطوط قوای مغناطیسی
zero insertion force socket [قطعه ای که ترمینال های اتصال متحرک دارد و امکان درج قطعه بدون اعمال نیرو دارد سپس اهرم کوچکی می چرخد تا با لبه های قطعه برخورد کند]
lobation قطعه قطعه شدگی مقطع زائده اویخته
companion part لنگه قطعه متقابل قطعه راهنما
softest که اثرات مغناطیسی خود را هنگام حذف از میدان مغناطیسی از دست بدهد
softer که اثرات مغناطیسی خود را هنگام حذف از میدان مغناطیسی از دست بدهد
soft که اثرات مغناطیسی خود را هنگام حذف از میدان مغناطیسی از دست بدهد
mediums مادهای که الگوی فلوی مغناطیسی را پس از اثر میدان مغناطیسی برمی گرداند.
medium مادهای که الگوی فلوی مغناطیسی را پس از اثر میدان مغناطیسی برمی گرداند.
ferromagnetic material هر مادهای که بار مغناطیسی را نگه می دارد بتواند مغناطیسی شود
magnetic tapes پلاستیک باریک پوشیده شده از ماده مغناطیسی برای ذخیره مغناطیسی سیگنال
magnetic tape پلاستیک باریک پوشیده شده از ماده مغناطیسی برای ذخیره مغناطیسی سیگنال
tape پلاستیک باریک و کوتاه پوشیده شده از یک ماده مغناطیسی برای ذخیره مغناطیسی سیگنالها
record گیرندهای که سیگنالهای الکتریکی را به مغناطیسی تبدیل میکند تا داده را روی رسانه مغناطیسی بنویسد
tapes پلاستیک باریک و کوتاه پوشیده شده از یک ماده مغناطیسی برای ذخیره مغناطیسی سیگنالها
degauss پاک کردن فیلدها مغناطیسی زیادی از دیسک یا نوار مغناطیسی یا نوک خواندن / نوشتن
magnetic ink character recognition تشخیص کاراکترهای جوهرمغناطیسی بازشناسی کاراکتربا جوهر مغناطیسی دخشه شناسی مرکب مغناطیسی
taped پلاستیک باریک و کوتاه پوشیده شده از یک ماده مغناطیسی برای ذخیره مغناطیسی سیگنالها
magnetic skin effect جابجایی فوران مغناطیسی اثر پوستی مغناطیسی
planar روش تولید مدارهای مجتمع بار اعمال مواد شیمیایی به یک قطعه سیلیکن برای تولید قطعه متفاوت
magnetic blowout خاموش کردن مغناطیسی وزش مغناطیسی
permalloy خانوادهای ار الیاژهای اهن و نیکل که از نظر مغناطیسی نرم میباشند و تحت نیروهای مغناطیسی کم نفوذپذیری وگذردهی زیادی از خود نشان میدهند
fasts قطعه حافظه قدیمی که داده را ازمحل حافظه پیدا میکند و می خواند با دوعمل جداگانه این قطعه در خال حاضر با EDO جایگزین شده است
fastest قطعه حافظه قدیمی که داده را ازمحل حافظه پیدا میکند و می خواند با دوعمل جداگانه این قطعه در خال حاضر با EDO جایگزین شده است
fasted قطعه حافظه قدیمی که داده را ازمحل حافظه پیدا میکند و می خواند با دوعمل جداگانه این قطعه در خال حاضر با EDO جایگزین شده است
fast قطعه حافظه قدیمی که داده را ازمحل حافظه پیدا میکند و می خواند با دوعمل جداگانه این قطعه در خال حاضر با EDO جایگزین شده است
magnaflux نام انحصاری تست غیرمخربی برای مواد مغناطیسی بااستفاده از میدانهای مغناطیسی و مواد فلورسان
magnetic flow فوران مغناطیسی فلوی مغناطیسی
magnetic deflector یکسوکننده مغناطیسی اشکارساز مغناطیسی
magnetic reluctance مقاومت مغناطیسی رلوکتانس مغناطیسی
magnetic ritation گردش مغناطیسی دوران مغناطیسی
segment قطعه قطعه کردن به بخشهای مختلف تقسیم کردن
dismantling shot تیر قطعه قطعه کننده گلوله تخریب کننده
segments قطعه قطعه کردن به بخشهای مختلف تقسیم کردن
magnetic flux density چگالی شار مغناطیسی چگالی خطوط قوا اندوکسیون مغناطیسی
fragmenting قطعه قطعه کردن
fritters قطعه قطعه کردن
fragments قطعه قطعه کردن
fragment قطعه قطعه کردن
sectional قطعه قطعه بخشی
fragmentation قطعه قطعه شدن
segments قطعه قطعه کردن
fritter قطعه قطعه کردن
mainland قطعه اصلی قطعه
segment قطعه قطعه کردن
dispersion پراکندگی شار مغناطیسی پراکندگی فوران مغناطیسی
magnetic flux فلوی مغناطیسی شار القاء شار مغناطیسی
magnetic nuclear resonance تشدید مغناطیسی هسته رزونانس مغناطیسی هسته
reluctivity مقاومت مغناطیسی ویژه ضریب مقاومت مغناطیسی
anatomize قطعه قطعه کردن تجزیه کردن
magnetic tape recording ضبط روی نوار مغناطیسی ضبط نوار مغناطیسی
grid magnatic angle زاویه شبکه مغناطیسی زاویه انحراف شبکه مغناطیسی
line segment قطعه خط
smidgen قطعه
segments قطعه
segmental قطعه قطعه
segment قطعه
plots قطعه
fragment قطعه
chunks قطعه
chunk قطعه
fragmenting قطعه
fragments قطعه
plotted قطعه
plot قطعه
snip قطعه
items قطعه
item قطعه
internode قطعه
panels قطعه
panel قطعه
component قطعه
components قطعه
morceau قطعه
snipping قطعه
snipped قطعه
smidgeon قطعه
piece قطعه
blocked قطعه
lobes قطعه
lobe قطعه
slabs قطعه
slab قطعه
block قطعه
stretch قطعه
members قطعه
wodges قطعه
wodge قطعه
member قطعه
stretches قطعه
stretched قطعه
scale قطعه
blocks قطعه
pieces قطعه
copyslip قطعه
part قطعه
panes قطعه
section قطعه
plank قطعه
goblets قطعه
goblet قطعه
extent قطعه
bloc قطعه
blocs قطعه
calligraph قطعه
nugget قطعه
sections قطعه
nuggets قطعه
pane قطعه
smidgin قطعه
very large scale integration قطعه
small scale integration قطعه
doit قطعه
tracts قطعه
tract قطعه
trilobation سه قطعه
snippy قطعه
lobotomies قطعه بری
cannibalization قطعه برداری
gussets قطعه اتصال
gusset قطعه اتصال
fragmenting قطعه باقیمانده
frontal lobe قطعه پیشانی
blank flange قطعه- ایکس
item قطعه خبری
items قطعه خبری
stiffeners قطعه تقویتی
opuses قطعه موسیقی
concerto قطعه موسیقی
concertos قطعه موسیقی
electric component قطعه الکتریکی
opus قطعه موسیقی
dabs قطعه تکه
dabbed قطعه تکه
dab قطعه تکه
quads قطعه سربی
fitting قطعه اتصال
berg قطعه عظیم یخ
block قطعه زمین
worked قطعه کار
work قطعه کار
blocks قطعه زمین
equuleus قطعه الفرس
equulei قطعه الفرس
casting قطعه ریخته گی
blocked قطعه زمین
clearing block قطعه بازدارنده
lobotomy قطعه بری
pickling قطعه شویی
stiffener قطعه تقویتی
strip قطعه باریک
quad قطعه سربی
partitura قطعه کامل
sett قطعه سنگفرش
lobectomy قطعه برداری
replacement تعویض قطعه
subassembly یک قطعه جزء
tension member قطعه کششی
temporal lobe قطعه گیجگاهی
replacements تعویض قطعه
lobule قطعه کوچک
segmentation قطعه سازی
pericope قطعه منتخب
piece part قطعه یک پارچه
stull قطعه بزرگ
plat قطعه نقشه
program segment قطعه برنامه
resident segment قطعه مقیم
root segment قطعه ریشهای
segmentation قطعه بندی
theme song قطعه تکراری
time slice قطعه زمان
passages تصویب قطعه
passage تصویب قطعه
replacement part قطعه جایگزینی
unit assembly یک قطعه مجزا
versicle قطعه کوچک
work part قطعه کار
workholder نگهدارنده قطعه
part قطعه یدکی
replacement part قطعه یدکی
vlsi قطعه روی یک IC
partitur قطعه کامل
lot پارچه قطعه
handsets تلفن در یک قطعه
mechanism قطعه ماشینی
parietal lobe قطعه اهیانهای
major assembly قطعه عمده
lot قطعه زمین
fragment قطعه باقیمانده
mechanisms قطعه ماشینی
fragments قطعه باقیمانده
overlay segment قطعه جایگذاشت
midsection قطعه میانی
part number شماره قطعه
handset تلفن در یک قطعه
in sections د رچند قطعه
occipital lobe قطعه پس سری
icicle یخ پاره قطعه یخ
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com